به گزارش قدس آنلاین به نقل از شفاف، شاکی به پلیس گفت: به اتفاق خانوادهام در حومه قزوین زندگی میکنیم. اوایل آبانماه برای کار در یک مجتمع در حال احداث به لرستان سفر کردم. پس از بازگشت به خانه خبری از همسرم و پسر 5 سالهمان (علی) نبود. از همسایهها سراغ آنها را گرفتم که گفتند یک هفته بعد از رفتن من آنها با کامیون مرد همسایهمان به تهران رفتهاند.
شاکی اضافه کرد: با مرد همسایه تماس گرفتم و متوجه شدم او به خواست همسرم که قصد ملاقات با یکی از اقوام بیمارش را داشته، آنها را به تهران برده و دیگر از آنها خبری ندارد. چند بار با تلفن همراه همسرم تماس گرفتم، اما خاموش بود و جستجوهای من برای یافتن او و فرزندمان بینتیجه ماند.
شاکی افزود: چند روز بعد همسرم با من تماس تلفنی گرفت و مدعی شد فرزندمان را به خانه یکی از اقوامش در تهران برده تا در جشن عروسی یکی از اقوامش شرکت کند. شاکی با اشاره به فرار مرموز همسرش گفت: بعد از آن دیگر خبری از آنها نشد. همسرم معتاد است و میترسم بلایی سر فرزندم آورده باشد. حتی برای جستجوی آنها به تهران آمدم، اما بینتیجه بود. در پی این شکایت، ماموران با هماهنگی قضایی تحقیقات برای یافتن این مادر و فرزند گمشده را آغاز کردند.
تحقیقات در این باره ادامه داشت تا اینکه مرد شاکی بار دیگر با حضور در پلیس آگاهی گفت همسرم در تماس تلفنی با من مدعی شده که پسرمان را در راهآهن تهران گم کرده و هنوز او را نیافته است و حاضر نیست به خانه بازگردد.
با به دست آمدن این اطلاعات، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد و جستجوی ویژه ماموران انتظامی برای یافتن زن فراری و اطلاع از سرنوشت پسر خردسال گمشده ادامه پیدا کرد. ماموران پاتوقهای احتمالی زن فراری را زیر نظر گرفتند تا این که چند روز پیش او در خیابان فداییان اسلام در جنوب تهران شناسایی و دستگیر کردند.
زن متهم به پلیس گفت:سالها مواد مخدر مصرف میکردم. شوهرم از من میخواست اعتیادم را ترک کنم اما بیفایده بود. چند بار در کمپ ترک اعتیاد بستری شدم، ولی هر بار پس از چند روز، شبانه فرار کرده و به خانهمان بازمیگشتم.
وی افزود: اعتیاد مهر مادری را از من گرفته بود و علاقهای به فرزندمان نداشتم.
متهم اضافه کرد: روزی که شوهرم برای یافتن کار به شهر دیگری رفت، تصمیم به فرار از خانه گرفته و به تهران آمدم که آغازگر بدبختیهایم بود.
متهم با اشاره به رها کردن فرزندش مقابل راهآهن تهران گفت: چند روزی که در تهران بودیم، پولهایم تمام شد. به همین دلیل با پسرم در محلههای شهر تکدیگری کرده و هزینه خرید مواد مخدر و غذا را به دست میآوردیم.
وی ا فزود: وضعیتم هر روز بدتر میشد و دیگر نمیتوانستم پسرم را نزد خودم نگه دارم. برای اینکه او مکان مناسبی برای ماندن پیدا کند و گرفتار اعتیاد نشود، او را مقابل یکی از ایستگاههای راهآهن رها کرده و به بهانه خرید خوراکی برای او از آنجا دور شده و دیگر بازنگشتم. چند روز بعد که به آن محل آمدم، از نگهبانها شنیدم که او تحویل بهزیستی شده است.
متهم اضافه کرد: خودم نیز به مرکز نگهداری از زنان خیابانی رفتم. همانجا با یک زن معتاد آشنا شده و چند روز بعد با هم از آن محل خارج و به خانهاش رفتم. با هم مواد مخدر مصرف میکردیم. پس از چند هفته او از من خواست در زمینه فروختن مواد مخدر به دختران جوان و خانه فسادی که او با آنها در رفت و آمد است، همکاری کنم که از این محل فرار کردم.
متهم افزود: دچار عذاب وجدان شده و قصد بازگشت به خانهام را داشتم، اما بدون فرزندم نمیدانستم باید به کجا بروم. بنابر این با گدایی کردن هزینه زندگیام تامین میشد.
سرهنگ اسدی، رئیس پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران در این رابطه گفت: زن معتاد با قرار قانونی از سوی دادیار هاشمیان، در شعبه اول دادیاری جنایی تهران روانه زندان شد.
در مرحله بعدی تحقیقات ماموران متوجه شدند، پسر گمشده در یکی از مراکز بهزیستی تهران نگهداری میشود که دستور تحویل این کودک به پدرش صادر شد.
نظر شما