۲۶ شهریور ۱۳۹۰ - ۲۲:۰۸
کد خبر: 9651

گروه حوادث: خواستگار کینه‌جو که با اسیدپاشی دردناک به صورت دختر موردعلاقه‌اش فراری شده بود در عملیات پلیس دستگیر شد.

محاصره خواستگار اسیدپاش در خانه خواهر


کسانی که جوان اسید‌پاش را پناه داده بودند از سوی پلیس بازداشت شدند و وی پس از 2 ماه زندگی زیرزمینی دستگیر شد.
شامگاه نخستین روز تیرماه سال جاری بود که دختر 21 ساله‌ای به نام «المیرا» با تعطیل شدن فروشگاه پوشاک در نزدیکی سه‌راه جمهوری راهی خانه‌اش در جمالزاده بود که در مسیر راه متوجه شد که جوان آشنایی، سوار بر موتور در تعقیبش است و هنگامی که سعی داشت برای روبه‌رو نشدن با وی هرچه سریع‌تر به خانه برسد، خود را مقابل پسر جوان دید.
المیرا که با دیدن بشیر به خود می‌لرزید باز هم در مقابل پیشنهاد وی جواب رد داد و در برابر اصرارهای بسیار برای ازدواج، قاطعانه جواب نه گفت و راه افتاد تا هرچه زودتر به خانه برسد، خواستگار سمج که از جواب‌های نه «المیرا» کینه به دل گرفته بود، ظرفی را از زیر لباس خود بیرون آورد و اسید را بی‌رحمانه روی سر و صورت وی ریخت و همزمان با فریادهای «سوختم، سوختم» دختر مورد علاقه‌اش فرار کرد.
با انتقال المیرا به بیمارستان سوانح سوختگی شهید مطهری، ماموران دست به تحقیقات میدانی زدند. با دستور بازپرس شاهنگیان، بازداشت سریع مرد اسیدپاش در دستور کار تیمی از اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و تحقیقات کارآگاهان نشان داد که «المیرا» با «بشیر» 22 ساله در یک فروشگاه پوشاک همکار بوده‌اند و در طول چندماه «بشیر» چندین بار درخواست ازدواج کرده بود که با مخالفت‌های «المیرا» روبه‌رو شده بود. در نهایت پس از اینکه بشیر مطمئن شد که نمی‌تواند رضایت دختر مورد علاقه‌اش را جلب کند به صورت وی اسید پاشیده است.
در ادامه تحقیقات کارآگاهان با شناسایی مشخصات اسیدپاش در تلاش بودند که مخفیگاهش را پیدا کنند ولی پس از 3 ماه هیچ سرنخی از وی نیافتند و مطمئن شدند که «بشیر» در خارج از تهران به سر می‌برد و بدون شک توسط یکی از بستگانش مخفی شده است که با دستور بازپرس شاهنگیان برادر و خواهرزاده اسیدپاش برای تحقیقات در پلیس آگاهی بازداشت شدند که طی چند روز بازداشت اعضای خانواده «بشیر» در نهایت سرنخی از وی در هشتگرد به دست آمد و کارآگاهان ساعت 13 پنجشنبه 24 شهریورماه سال جاری در یک عملیات ضربتی موفق به شناسایی محل و در نهایت دستگیری وی در خانه خواهرش شدند.
بشیر در پلیس آگاهی به جرم خود اعتراف کرد و به کارآگاهان گفت: زمانی که المیرا در فروشگاه پوشاک مشغول به کار شد و همکار شدیم در ابتدا رابطه‌مان در حد سلام و احوالپرسی بود ولی به مرور به وی علاقه‌مند شدم و پیشنهاد ازدواج دادم ولی المیرا به هیچ وجه قبول نمی‌کرد. او عنوان می‌کرد که نمی‌تواند با من ازدواج کند و در یک طبقه فرهنگی و اجتماعی قرار نداریم و هنگامی که دید من دست‌بردار نیستم موضوع را به صاحب فروشگاه گفت و من اخراج شدم. خیلی ناراحت بودم تا اینکه تصمیم گرفتم برای بار آخر به وی پیشنهاد ازدواج بدهم و پیش خودم گفتم اگر قبول نکرد وی را تهدید به اسیدپاشی می‌کنم. چند روز بعد وقتی فروشگاه تعطیل شد تعقیبش کردم و در جایی خلوت مقابلش با موتور توقف کردم و از المیرا خواستم به پیشنهاد ازدواجم فکر کند ولی باز هم قبول نکرد و جواب تندی داد و من از کوره دررفتم و اسید را به صورتش پاشیدم، نمی‌خواستم این کار را بکنم ولی کنترلم را از دست دادم و از ترس به خانه خواهرم در هشتگرد فرار کردم و منتظر بودم تا آب از آسیاب بیفتد تا اینکه فهمیدم برادر و خواهرزاده‌ام به دستور قاضی بازداشت شده‌اند و فردایش هم من دستگیر شدم.
بنابه این گزارش، رسیدگی به پرونده در حالی ادامه درد که پس از 3 ماه معالجه درمان روی قربانی این توطئه، درمان المیرا همچنان ادامه دارد.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.