زهره کهندل: کار بچه های کلاس شده بود، متلک پرانی به استاد جوانی که مدت زیادی از خشک شدن مهر مدرک فوق لیسانسش نمی گذشت. نه اینکه استاد کم سوادی باشد یا چیزی نداند اما انگار برای تدریس ساخته نشده بود، بلد نبود حرف بزند یا جو ناپایدار کلاس را مدیریت کند.

 مدرسان حق التدریس دانشگاه ها غربال می شوند

 

حتی یکبار از سر کلاس قهر کرد و اشکها و ناله هایش در دفتر مدیر گروه شده بود حرف روز دانشجویان! طرف بحث این ماجرا، جسارت دانشجویان در متلک پرانی یا بی احترامی به جایگاه استاد نیست که خود قصه پرغصه دیگری است، اگرچه بی ربط به این ماجرا هم نیست. این گزارش بنا دارد به وضعیت میزان مهارت و دانش مدرسان حق التدریس که در حال حاضر حجم زیادی از بار آموزشی در دانشگاه های غیردولتی اعم از غیرانتفاعی، علمی کاربردی، پیام نور و حتی آزاد را بر دوش دارند، بپردازد. اکنون چهار میلیون دانشجو در مقطع کارشناسی تحصیل می کنند که پس از تمام شدن درسشان و پیدا نکردن شغل مناسب، بسیاری از آنها رؤیای مقطع بالاتر را در سر می پرورانند. امسال حدود یک میلیون نفر داوطلب آزمون ورودی کارشناسی ارشد بودند که نسبت به سال گذشته 6درصد افزایش متقاضی داشت. اما بعد از پایان این دوره، نزدیک به اتفاق این افراد می شوند متقاضی تدریس در دانشگاه های غیردولتی که به برکت توسعه کمی آموزش عالی کلنگش در هر نقطه ای زده شده و ساختمانش قد کشیده، که در این شرایط دست به جذبش هم خوب است، البته جذب حق التدریس!

کم فروشی در تدریس

یکی از مدرسان حق التدریس دانشگاه پیام نور می گوید: سالانه انبوهی از دانش آموختگان کارشناسی ارشد بویژه در رشته های علوم انسانی وارد جامعه می شوند که شغلی بهتر از تدریس در دانشگاه پیدا نمی کنند. در این ماجرا بین عرضه و تقاضا توازنی وجود ندارد و زمانی هم که عرضه کالایی چون دانش آموختگان ارشد در جامعه زیاد شد، ناخودآگاه قدر و قیمت آن پایین می آید. خب در این میدان رقابت، من دانش آموخته کارشناسی ارشد با هر شرایطی که دانشگاه پیشنهاد بدهد، حاضرم کار کنم. به گفته او، مدرسان حق التدریس در دانشگاه پیام نور بیمه نیستند و به صورت ترمی قرارداد می بندند. او درباره وضعیت مالی آنها می گوید: به دلیل پایین بودن حق الجلسه ها، برخی از مدرسان در چند مرکز کار می کنند و اگر رابطه خوبی با مدیر آن مرکز داشته باشند، ساعت تدریس بیشتری هم می گیرند، مثلاً هفته ای 36 ساعت، یعنی روزی سه جلسه کلاس که می شود ماهانه 720هزار تومان. خب این حجم از ساعت تدریس با هیچ استانداردی مطابقت ندارد، ضربه را دانشجو و کیفیت آموزشی می خورد که زمانی برای آن صرف نمی شود، در واقع این علم فروشی و کم فروشی در تدریس است.
یکی از مدرسان حق التدریس دانشگاه جامع علمی کاربردی نیز معتقد است: بسیاری از این دانشگاه ها که توسط یک شخصیت حقیقی راه اندازی می شوند، می کوشند تا هزینه هایشان را پایین بیاورند، بنابراین خیلی به کیفیت آموزش توجهی ندارند و با قیمتهای پایین تری مدرس جذب می کنند. به گفته او، نظارت مشخصی بر جذب، وجود ندارد، اگرچه برخی از دانشگاه های علمی کاربردی مدعی صدور کارت هویت به مدرسان خود پس از احراز شرایط علمی و عمومی هستند اما در واقع اجرای این سازوکار خیلی جدی گرفته نمی شود.
یکی از مدرسان حق التدریس دانشگاه آزاد نیز معتقد است که این دانشگاه به دلیل میزان شهریه بیشتری که در مقایسه با دیگر دانشگاه های غیردولتی از دانشجویان می گیرد در جذب مدرس، کمی سختگیرتر است و برای حمایت از نیروهای حق التدریس خود، آنها را بیمه می کند اما میزان حق التدریس ها پایین است.
یکی از مدرسان حق التدریس دانشگاه غیرانتقاعی با بیان اینکه جذب فله ای در این دانشگاه ها، قربانی کردن کیفیت آموزش و بیشتر شدن مدرک دارهای کم سواد جامعه است، می گوید: قطعاً صاحبان دانشگاه به فکر جیب خودشان هستند و مدرسی با قیمت پایین تر به نفعشان هست تا ترم تحصیلی دانشجو پر شود و در نهایت مدرکی به او بدهند.
یکی از دانشجویان پیام نور می گوید: متأسفانه این شرایط به آزمون و خطا شبیه است و دانشجویان در چنین مراکزی به موش آزمایشگاهی تبدیل شده اند که آیا یک دانش آموخته کارشناسی ارشد، مهارت تدریس دارد یا نه؟! در چنین فضایی دانشجویان به دنبال خراب کردن استاد هستند و استادان هم منتظرند تا زودتر وقت کلاس تمام شود و از این فضا دور شوند.

اشکالات را می پذیریم!

آیا همه دانش آموختگان کارشناسی ارشد، توانمندی و مهارت تدریس را دارند؟ آیا سازوکاری هست تا از میان تقاضاها، افرادی انتخاب شوند که مهارت و قدرت تدریس داشته باشند، این غربال ها چگونه است؟ دکتر رضا عامری، مدیرکل نظارت و ارزیابی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری درباره نحوه گزینش مدرسان حق التدریس دانشگاه ها به خبرنگار ما می گوید: دانشگاه ها ملزم هستند که براساس اصولی خاص، استادان را گزینش کنند. به گفته او، هیأت علمی های فعال در دانشگاه ها به چند دسته تقسیم می شوند که باید تناسبی بین تعداد دانشجویان و اعضای هیأت علمی تمام وقت وجود داشته باشد. اعضای هیأت علمی تمام وقت هم پس از تأیید صلاحیتهای علمی و عمومی آنها توسط نهادهای ذی صلاح، استخدام دانشگاه می شوند.
عامری خاطرنشان می کند: بسیاری از مؤسسات آموزش عالی اعم از علمی کاربردی، غیرانتفاعی و واحدهای دانشگاهی آزاد و پیام نور به اندازه کافی عضو هیأت علمی تمام وقت ندارند و بخشی از اعضای هیأت علمی آنها، مدعو و یا حق التدریس هستند که بیشتر اعتراضات هم در این بخش است.
او درباره کیفیت پایین آموزش در برخی از این دانشگاه ها و مهارت و دانش پایین برخی از مدرسان آن می گوید: اشکال وارده، درست است. درواقع فردی که به عنوان عضو هیأت علمی پاره وقت یا تمام وقت در دانشگاه تدریس می کند همین که در جایگاه استاد و مدرس، روبه روی دانشجویان قرار می گیرد باید از نظر شاخص های استاندارد وزارت علوم، حداقل های لازم را داشته باشد. این حداقل ها به دو بخش صلاحیت علمی لازم از لحاظ مرتبه و مدرک تحصیلی مرتبط با آن رشته و نیز صلاحیت عمومی تقسیم می شود.
به گفته عامری، براساس مصوبه جدید هیأت علمی عالی جذب شورای عالی انقلاب فرهنگی، تمام افرادی که به عنوان مدرس، سر کلاس حضور پیدا می کنند باید، نسبت به تأیید صلاحیتشان اقدام شود که برای تسریع در این فرآیند با همکاری دو وزارت علوم و بهداشت و دانشگاه آزاد، هیأتهای استانی طراحی شده است که این هیأتها، الگوی تعیین صلاحیت مدرسان در استانها را مشخص کرده، مصاحبه های لازم را انجام داده و نظارت بر کل اعضای هیأت علمی را دارند که مصوبات آن ابلاغ شده و در سال91 اجرایی می شود.

مصوبه ای برای غربالگری جدید

آیا از این پس شاهد غربالگری جدی در جذب مدرسان حق التدریس دانشگاه ها خواهیم بود؟ دبیر هیأت مرکزی جذب وزارت علوم در پاسخ می گوید: یقیناً همین طور است، گرچه این روند، اکنون هم آغاز شده و دانشگاه جامع علمی کاربردی، اقداماتی می شود. عامری با اشاره به طرح صدور کارت هویت برای استادان این دانشگاه بعد از گزینش های علمی و عمومی می گوید: برای مؤسسات آموزش عالی دیگر همچون دانشگاه های آزاد، پیام نور و غیرانتفاعی نیز هیأتهای اجرایی استانی طراحی شده که با فعال شدن این ساختار، همه مدرسانی که به عنوان هیأت علمی با قراردادهای مختلف سر کلاس درس حاضر می شوند باید تأییدهای علمی و عمومی را احراز کنند، در غیر این صورت نمی توانند تدریس کنند.
او درباره برنامه وزارت علوم برای بازنگری بر رقم حق التدریس ها با توجه به پایین بودن میزان حقوق و مزایا و تأثیرش بر کیفیت آموزش می گوید: میزان حق التدریس برای خودش قانون دارد و مشخص است که بسته به رتبه و پایه هر فرد چه قدر باشد. قطعاً رقم حق التدریس یک استاد تمام با یک مربی صفر کیلومتر متفاوت است و حدود این رقم ها براساس کار کارشناسی تعیین شده است.
عامری درباره اینکه برخی از دانشگاه های غیردولتی، برای پایین آوردن هزینه های جاری، اقدام به استفاده از مدرسانی با سوابق کاری کمتر و حتی مدارک علمی پایین تر همچون کارشناسی و در برخی موارد غیرمرتبط دارند، می گوید: البته ماهیت مراکز علمی کاربردی کمی متفاوت است و هیأت علمی در برخی از رشته های آن شاید خیلی مفهوم نداشته باشد یعنی کسی که کار جوشکاری انجام می دهد، باید استاد کار یا خبره این کار باشد و صرفاً داشتن مدرک تحصیلی ارشد و دکترا برای آن الزامی نیست زیرا کار و مهارتش، ملاک است. قطعاً این دانشگاه ها هم براساس جدول حقوقی، بر حسب نوع رشته و خدماتی که ارایه می دهند، پرداختی مصوب به حق التدریس هایشان دارند.
آنچه بیش از تصویب طرحهایی همچون صدور کارت هویت برای مدرسان مراکز جامع علمی کاربردی اهمیت دارد، الزام به اجرای آن است که عامری می گوید اگر موردی هست که اجرا نمی شود، گزارش دهید تا پیگیری کنیم. باید گفت متأسفانه موارد به یکی دو موردی که می بینیم و می شنویم ختم نمی شود. در بسیاری از این مراکز، چون چرخ مالی دانشگاه خوب نمی چرخد و هراس از ورشکستگی می رود، برخی از امور هم قربانی منافع مالی صاحبان آن دانشگاه می شود و چه امری مظلوم تر از دانش و آموزش برای قربانی شدن بی سر و صدا! دانشگاه به فکر جیب خودش است و دانشجو در انتظار گرفتن مدرک، چه کسی فریاد قربانی ماجرا را می شنود؟!

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 33
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • يوسف IR ۱۸:۰۶ - ۱۳۹۱/۰۲/۰۴
    5 35
    با عرض سلام ادب واحترام اينجانب فارغ التحصيل کارشناسي ارشد رشته زبان و ادبيات فارسي از دانشگاه آزاد اسلامي با سابقه 21سال خدمت در اموزش پرورش مي باشم .اخيرا"فرم متقاضي حق التدريس در دانشگاه آزاد محل خدمتم را تکميل نموده ام .انگيزه اي که اينجانب را واداشت که همکاري با اين دانشگاه را داشته ياشم تنها خدمت کوچکي مي باشد که بتوانم دين خود را نسبت به کشور عزيزم ايران وهمچنين به دانشجويان بزرگوار ادا کرده باشم. اينک منتظر جوابيه دانشگاه محل خدمتم سردشت هستم که اميد مي رود با موافقت ونظر لطفشان موجبات خوشنودي اينجانب را فراهم نمو ده و خدمتي به عزيزان کرده باشم.والسلام.
  • حسن IR ۱۸:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۳/۲۹
    16 6
    سلام اينکه در کشور مشکل اشتغال هست بنظرم حقيقتي تلخ است. خيلي در مورد اساتيد حق التدريس تازه کار اطلاع ندارم اما برايم واضح است که دانشجوياني داريم که اصلا دوره دبيرستان را نگذرانيده اند و از دوره هاي فني حرفه اي و کاردانش به واحدهاي به اصطلاح دانشگاهي راه يافته اند. ممکن است بعضي از آنها اصلا در آداب معاشرت مشکل داشته باشند چه برسد به رعايت بايدهاي کلاس درس و .. . يک دليل اينست که بدترين دانش آموزان به دوره هاي کاردانش و فني حرفه اي ميروند و بعد به دانشگاه آزاد. حالا در اين بين ممکن است خودشان را دانشجو فرض کنند در حالي که ممکن است پسوند جو در موردشان صادق نباشد. با اين اوضا از استاد انتظار داشته باشي در حد يک معلم دبيرستان و شايد بيشتر مطلب را در کلاس توضيح دهد و همزمان بخواهد چنين شخصيت هايي را در کلاس ساکت کند در اينصورت من فکر ميکنم اين ناشي عدم تفکر صحيح باشد و شايد ناشي از کوته فکري باشد.
  • استاد حق التدريس IR ۱۴:۵۸ - ۱۳۹۱/۰۵/۱۵
    15 5
    سلام بنده سه سال اي است که در دانشگاه هاي آزاد و پيام نور و غيرانتفاعي محل اقامتم در حال تدريس هستم و البته بايد بگويم که با اينکه بلافاصله پس از اتمام دوره ارشدم به عرصه تدريس وارد شدم، هرگز اين حس را نداشته ام که اين شغل برايم مناسب نيست. حتي رضايتمندي دانشجويان هم گواه آن است. ولي چرا هميشه بايد جوانان و تازه فارغ التحصيلاني را که با زحمات فراوان به مدارج بالا رسيده اند بايد زير سوال بريم؟ دانشگاه پيام نوري که من با 18 واحد تدريس فقط در آخر ترم 500 هزار تومان به مدرک فوق ليسانس مي دهد آيا ارزش تلف کردن وقت را دارد؟ بايد بگويم که هيچ يک از اساتيد گرانقدري که هيئت علمي دانشگاه سراسري شهرشان هستند، به خود زحمت نمي دهند براي حق التدريس وارد پيام نور شوند و به بهبود وضع تدريس آن دانشگاه کمک کنند بلکه اين مهم بر عهده فارغ التحصيلاني است که به نظر شما از عهده برقراري نظم کلاس عاجزند.
  • استاد IR ۲۳:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۷/۲۱
    12 1
    سلام اين که کيفيت استايد حق التدريس پايين هست دروغ نيست(به طور ميانگين) ولي به نظر من مشکل اصلي اينه که حقوق کمي دريافت ميکنند و براي همين مجبورند تدريس زيادي داشته باشند که کيفيت مياد پايين من ترم گذشته 63 ساعت در هفته تدريس داشتم.... اگه مشکل مالي حل بشه حتما کيفيت هم بالاتر ميره وب ه هر حال دانشگاه بايد بدونه که به اندازه پولي که ميده بايد توقع داشته باشه
  • مريم IR ۱۴:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۸/۰۹
    16 1
    من از سال 86 د ردانشگاه علمي کاربردي درس مي دهم . از نظر علمي هم کلي مقاله و نوشته چاپ کرده ام .در ان سال ها حق تدريس من ساعتي 5 تا 6 هزار تومان بوده در حال حاضر هم ساعتي 5/5 تا 6/5 است به نظر شما در طي اين چند سال تورم همينقدر رشد داشته؟ يعني با اين حقوق مي شود زندگي کرد بدون هيچ اينده و بازنشستگي؟که حالا بخواهيم به کيفيت هم توجه کنيم و دنبال مقاله نويسي هم برويم؟تازه دانشگاه ها هم مدام استاد عوض مي کنند و ما نمي دانيم در ترم هاي اينده باز هم کلاس خواهيم داشت يا کساني ديگر با سوابق کاري کمتر به کار گرفته مي شوند.
  • ناشناس IR ۲۰:۴۶ - ۱۳۹۱/۱۱/۱۷
    27 0
    اين حرف اصلا درست نيست که هر کسي که فوق ليسانس يعني بيسواد هست و بيان نداره . تو همين دانشگاه سراسري خيلي استادهاي هيئت علمي با مدرک دکتري و با مدارج استادياري و دانشياري و استاد تمام داريم که نه سواد درست و حسابي ندارند و نه شيوه بيان مناسب . ، مقاله دادن هيچ ربطي به سواد و بيان و اين جور چيزها نداره .خيلي از اساتيد هستند که يکي دو تا مقاله بيشتر ندارند ولي از استاد تمام هايي که نزديک 100 تا مقاله دارند و هر سال چند تا مقاله مي دهند ، خيلي بهتر درس مي دهند و خيلي باسوادتر هستند .مقاله دادن سواد وبيان نمي ياره ! خواهشا واقع بين باشيد و ميزان سواد استاد را با تعداد مقالات نسنجيد . من خودم فوق برق از دانشگاه سراسري خوب هستم و براي تدريس هر درس سه واحدي (حق التدريسي ) کلي مطالعه اضافه دارم . با وجود اين که مي دونم پولش هم خيلي کمه ولي وجدانا نمي تونم قبول کنم که کم کاري بکنم .
  • بيگاري IR ۱۲:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۶
    25 0
    با اين مقاله کاملا مخالفم حق التدريس هاي دانشگاه ها از هيچ گونه حقوق کاري برخوردار نيستند نه بيمه نه آينده شغلي... جالب اين جاست که کسي به فکر اين قشر نيست. اين در حالي است که مستخدمين آموزش و پرورش معلم مي شوند رتبه هاي چند صد هزار کنکور وارد تربيت معلم مي شوند. اما قشر حق التدريس که اغلب دکتر و فوق ليسانس هستند هيچ تغييري در وضعيتشان نميشود. اين در نهايت بي عدالتي است... چرا هيچ کس اعتراضي نمي کند. آيا کسي که مدرک فوق ليسانس يا دکترا دارد بايد بيکار باشد؟! و ناچار براي 200 يا 300 هزار تومان مسافتهاي مختلفي را طي کند.... پس عدالت کجاست... وضعيت حق التدريسها در نهايت بيگاري است و مرا به ياد نظر مارکس مي اندازد... به اميد روزي که شاهد برپايي عدالت در تمام جهان باشيم.
  • بخونيد IR ۰۰:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۱
    14 0
    با سلام ، خةاهشاً يكي به داد حق التدريسا برسه! چرا هيچ كجا به حرفشون گوش نميدن، چرا به اين فكر نمينن كه كسي تا دكتري خونده و داره ساعتي 5000 تومن حقوق ميگيره! گناه كردن رفتن دنبال علم كه عاقبتشون اين شده كه حتي خرج خودشونم درنميارن!
  • احمد IR ۱۵:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۳/۱۲
    13 0
    چرا مسئولين به داد اين حق التدريس ها نمي رسن ؟ معلومه مسئولي وجود نداره کسي که ماهي 4 -5 ميليون بخاطر هيچ حقوق ميگيره چه ميفهمه ماهي 300 -400 تومن حق التدريس يعني چه انتظار کيفيت هم دارن با دانشجو هايي که حيف اي نام که روشون گذاشتن
  • محمد IR ۰۹:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۲
    18 0
    سلام.متاسفانه دانشگاهها بدجوري دارن از مدرساي حق التدريس سواستفاده ميکنن که اين باعث از بين رفتن انگيزه در مدرسها و کاهش بيشتر سطح علمي دانشگاهها ميشه.ساعتي 5000تومان که حتما 10% ماليات بايد ازش کم بشه واقعا تاسف باره. پيشنهاد من تشکيل انجمن صنفي مدرسان حق التريسه يا چيزي تو همين مايه ها. انّ الله لا يُغيِّرُ ما بقوم حتّي يغيّرو ما بانفسهم
  • فرشاد IR ۲۳:۰۱ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۷
    17 0
    با سلام . بنده 2 سال است كه حق التدريس هستم . اما از اين بيگاري خسته شم . ترجيح مي دم توي خونه بشينم . چون هر جي در ميآرم يا بايد پول ارتوپد بدم براي واريس !!!1 يا بايد قرص سردرد بگيرم بخورم و به خاطر اينكه دانشجو ها البته بعضي از اونها بي ادب هستند كه بايد سر كلاس فقط حواسم به ادب كردن اونها باشه و حقوق پايين با 17 درصد بيمه و ماليات.. به ماهي 300000 تومان هم نمي رسد و واقعا براي خودم متاسفم كه عمرم رو اين طوري هدر بدم. خداوندا خودت چاره اي براي اين بيكاري برامون بساز .
  • سروناز IR ۱۸:۱۷ - ۱۳۹۲/۰۴/۰۲
    20 1
    حق التدريس: يعني نهايت بيچارگيه يک فارغ التحصيل, بيکار.
  • مريم IR ۱۸:۱۳ - ۱۳۹۲/۰۵/۱۵
    14 0
    حتي استادهاي با تجربه ما مثل ما معلمان حق التدريس از يه جايي شروع کردن من سه ساله تدريس ميکنم وقتي ياد ترم اولي که تدريس ميکردم ميفتم خيلي شرمنده ميشم اما مسلما الان باتجربه تر از گذشته هستم اين منطق که هرکي مادرزادي استعداد تدريس داره بايد تدريس کنه شبيه اين منطقه که هرکي خيلي باهوشه بايد درس بخونه اکثر کسايي که درس خوندن و تو زندگي موفق بودن هوش معمولي با پشتکار زياد داشتن.
  • نگار IR ۲۰:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۸/۱۴
    18 0
    اين مقوله هيچ اسمي نداره به جز برده داري از نوع مدرن، اونم برده هاي با تحصيلات عاليه، چون کار پر زحمتيه، احتياج به مطالعه در منزل و به روز بودن داره ولي در واقع حقوقش خيلي ناچيز و بدون هيچ گونه مزاياي اوليه است، و هيچ گونه چشم اندازي واسه آينده نداره، حالا شما هيچ اسم ديگه اي براش پيشنهاد مي کنيد؟!
  • برده علمي IR ۱۲:۲۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۲۲
    14 0
    موافقم با نظرتون... اميدوارم روزي برده داري علمي در کشورمون ريشه کن بشه.. ما که چند ساله با حقوق ناچيز حق التدريسي وابسته پدر و مادرمون هستيم و نميتونيم ازذواج کنيم و نه بيمه هستيم نه حقوقمون در شان يه انسان تحصيل کرده و اسممون استاد دانشگاست.. اتفاقا حق التدريسي ها بهتر از خيلي از اساتيد تمام وقت تدريس مي کنند.. کاش منصف باشيم و به داد اين افراد زحمت کش که حتي ماهيانه 300 هزار هم دستشون نميرسه و روزي 7 تا 8 ساعت تدريس ميکنند برسيم. نه اين تعداد ساعت تدريس با عقل سازگاره و نه حقوقي که دريافت ميکنيم..اگه توجيهتون بي سوادي و کيفيت پايين تدريس هست در مورد خيلي از اساتيد اين طور نيست و مديون هنجره استادي هستيد که هنوز جوونه ولي از بس تدريس ميکنه گلو درد داره و هنجره اي براش نمونده، حالا بماند جيبي که خاليه و دستي که به سوي پدر درازه !! چه کسي فرياد استاد بي اجر و مواجب را ميشنود؟؟! هيچکس!!
  • yekta IR ۱۲:۴۸ - ۱۳۹۲/۱۱/۱۰
    4 3
    سلام با نظرتون نه موافقم نه مخالف از اساتيدي که به صورت حق التدريس دارم زحمت ميکشند و فعاليت دارند تقاضا دارم صرفا بخاطر بيکاري خودشون دنبال تدريس نباشند و حداقل وقتي مسئوليت تدريس بعهده مي گيرند براش زحمت بکشند . درسته با اين کار نه آينده شغلي داريم نه حقوق در حد هزينه هاي زندگي سطح پايين نه بيمه نه حتي ضمانت شغلي و نه حتي احترام از طرف دانشجو و مسئولين دانشگاه ولي حداقل مي تونيم با توکل به خدا و اينکه خدا هست تا بالاخره حق ما رو از کساني که جاي ما رو به ناحق گرفتن و ادعاشون زياده بگيره به اميد روزي که حضرت مهدي ظهور کنه و عدالت رو در جهان برپا کنه
  • leila IR ۱۶:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۷/۰۵
    7 0
    با سلام من يك سالي هست كه به عنوان حق التدريس در دانشگاه ازاد مشغول هستم. در امد آنچناني ندارد و هيچ امنيت شغلي هم ندارد. بيشتر از آنچه مي گيرم كرايه ماشين ميدهم. ولي با اين حال من از روي علاقه به اين كار روي آوردم. اما با خودم عهد بستم كه تا جايي كه مي توانم پاسخگوي سوالات دانشجويانم باشم و مانند اكثر اساتيدم كه فقط به خاطر پول و پر كردن ساعات كاري خود به دانشگاه مي مدند نباشم. در ضمن به نظر من رفتار استاد در كلاس هست كه موجب ميشه دانشجو با اون رفتار مناسب يا نامناسبي داشته باشه. ديگر اينكه يه فارغ التحصيل دانشگاهي بالاخره بايد كارش را يك جايي شروع كند. نمي شود گفت كه چون تازه فارغ التحصيل شده نمي تونه صاحب كار بشه.
  • حبیب IR ۰۲:۱۵ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۱
    4 5
    با سلام. در مورد حق التدریسی با مدرک کارشناسی ارشد باید بگم که این مشکل سیستم آموزشی و ضعف سیستم هستش که این اجازه رو میده که با این مدرک (فارغ از سطح علمی دارنده مردک) به تدریس در دانشگاه بپردازه زیار اگر مطالعه ای در سایر سیستم های آموزشی کشور پیشرفته داشته باشیم می بینم که با این مدرک فقط بعنوان دستیار پژوهشی یک استاد کار میکنه. در این کشورهای برای ایجاد یک رشته نیاز به چند استاد تمام-دانشیار-استادیار هستش ولی در کشور ما با یک استادیار یک رشته کارشناسی باز میکن بعد هم چند نفر حق التدریس کارشناسی ارشد استخدام میکن و نهایت ماجرا میشه سیستم آموزشی ضعیف و نا کارآمد. مشکل بعدی اشتغال به کار یک عضو هیت علمی در چندین و چند دانشگاه هستش در صورتی که در اکثر دانشگاهای معتبر دنیا یک استاد فقط در اون دانشگاه فعالیت میکنه و به ندرت در دانشگاه دیگه تدریس میکنه اونهم در شرایط خاص.
  • حبیب IR ۰۲:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۷/۲۱
    4 1
    با توجه به این اوصاف تا زمانی که به سیستم آموزشی با نگاه نیروی محرکه توسعه و پشرفت مورد توجه قرار نگیره کار بس مشکل است. منطور ازنگاه یعنی تامین مالی، افزایش سرمایه گذاری در سیستم اموزش بصورت عملی میتوان انتظار داشت که بتون به سمت دانشگاهای با کیفیت حرکت کرد و پیشنهاد بعدی من این هستش با الگو برداری مناسب از برخی دانشگاه و سیستم های آموزشی در کشورهای پیشرفته به توسعه با کیفیت و منظم و مدون از عهده اینگونه مشکلات بر بیایم - وگرنه با بالا بردن یک تابلو در کوجه پس کوچه های شهرهای بزرگ کوچک بعنوان دانشگاه کیفیت دانشگاه ها بالا نمیره - دانشگاه فضای آموزشی- تجهیزات آموزشی - آزمایشگاهی - استاد فراوان میخواد نه مدرسه غیر انتفاعی
  • سید IR ۱۵:۰۹ - ۱۳۹۳/۱۰/۰۹
    6 0
    خدایا به ما حق التدریسها کمک کن!!!!!!!!!!شاید ماهم روزی استخدام بشیم.
  • س IR ۲۲:۳۳ - ۱۳۹۳/۱۲/۰۶
    12 1
    هههههییییییییییی چی بگم که هر چی بگم کمه منم حق التدریسم مدرکم فوق لیسانسه ولی چه فایده کاشکی شب تا صبح های بهترین روزهای عمرم رو پای درسی که هیچ قربی نداره نمی ذاشتم وقتی میبینم این حرفها رو به راحتی بهم میزنن من توی کلاسمون شاگرد اول بودم و از اون موقع به دوستام درس می دادم که ای کاش این همه نخونده بودم
  • مهران IR ۲۳:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۹
    4 2
    بنده ترم آخر دکتری کامپیوتر دانشگاه .. تهران هستم و بورسیه وزارت علوم برای دانشگاه دولتی شهرستان ... می باشم. از سال 82 که ترم اول فوق لیسانس دانشگاه شریف بودم هر جا که بگین ددرس دادم. یه چند سالی هم هیات علمی بودم بعدش هم بدون سهمیه دکتری قبول شدم. عاشق درس دادن بودم اما الان 3 ساله که یک کلمه هم درس ندادم. تافل و آیلتس درس میدم اون هم خصوصی فقط موندم این تعهد بورس رو چجوری بپیچونم که نرم شهرستان. الان 6 تا مقاله ISI دارم تز هم تمومه اما دلم نمیاد دفاع کنم. حقوق تمام وقت هیات علمی هم چیزی نیست که آدم بتونه باهاش زندگی کنه البته آدم زنده می مونه اما... به هر حال ما بعد یه عمر درس خوندن اونم تو دانشگاههای کلفت شدیم معلم زبان. فرصت مطالعاتی هم فقط شد حسرت ما بر این حماقت که نرفتیم دنبال تحصیل و مهاجرت. تو ایران به استاد احتیاج نیست فقط یک مبصر سر کلاس باشه کافیه.
  • ملک زاده IR ۱۶:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۴/۰۵
    13 0
    حق التدریسی نوعی بیگاری آشکار و عیان است که بردگان مخفی و پنهان انجام می دهند. در ایران تقریبا هیچی سر جاش نیست و آدمی تعجب می کند و در دریای حیرت فرو می می ماند که امور ایران در همین حد هم چطور می چرخد و چرا یک بلای آسمانی این خیانت های فراوان زمینی را برنمی چیند.
  • بخونید IR ۱۴:۳۸ - ۱۳۹۴/۰۸/۲۵
    3 0
    واقعا که