گروه جامعه / محبوبه علی پور - چندی پیش رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش از آخرین تغییرات درآموزش زبان انگلیسی در دوره متوسطه خبر داد .

 دانش‌آموزان باید از کودکی لب به «زبان» باز کنند

به گفته وی دربرنامه درس ملی علاوه بر زبان انگلیسی، زبان‌های خارجی فرانسه، ایتالیایی، آلمانی و روسی نیز برنامه‌ریزی شده است و چنانچه دانش‌آموزان داوطلب یادگیری این زبان‌های خارجی باشند، آموزش این زبان‌ها نیز در دستور کار وزارتخانه قرار خواهد گرفت.

آثار فرهنگی زبان
تجربه نشان داده هرقدر متولیان نظام آموزشی بر تغییرات متعدد در کتابهای درسی و شیوه های آموزشی تأکید می‌کند ، بر تردید مردم و صاحبنظران در ثمره‌های این دگرگونی ها افزوده می‌شود. آیا تغییر در آموزش زبان نیز بار دیگر همین تجربه را ایجاد خواهد کرد؟
دکتر رضا پیشقدم، دانشیاردانشگاه فردوسی مشهد با تأکید براین که وقتی صحبت از آموزش زبان خارجه می‌شود، بیشتر بر مسایل آموزشی تأکید می‌شود، در حالیکه زبان مقوله‌ای فرهنگی است، به خبرنگار ما می‌گوید: اگر بااین زاویه نگاه کنیم اهمیت فراگیری زبان برما روشن می‌شود. برای نمونه وقتی کودکی در دوسالگی زبان مادری خود را می‌آموزد با یادگیری و درک کلمه «محبت» در واقع او تجربه صدها سال تلاش بشر برای رسیدن به این کلمه را کسب می‌کند. ازاین رو در مقوله آموزش زبان تأکید می‌شود که واژه مترادف با فکر است ، اینگونه اگر ما واژه را به جامعه تزریق کنیم، در واقع تفکر را به جامعه تزریق می‌کنیم . اما با نگاه آموزشی به فراگیری زبان نگاهی منقطع از سایر مسایل فرهنگی، اجتماعی ، روانشناختی ومردم شناسی دیده می‌شود که همین دشواری‌های فرهنگی وآموزشی را ایجاد می‌کند .
وی می‌افزاید: فراگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی برای ما اجتناب ناپذیر است؛ حتی در شرایط امروز جهان، اهمیت فراگیری زبان دوم بیش از ز بان مادری حس می‌شود، چرا که تعامل کشورها با دیگر ملل افزایش یافته و این مساله به وسیله زبان دوم انجام می‌شود. اما باید دید این مسأله به چه قیمتی قرار است، اتفاق بیفتد؟

آموزش هدفمند
دکتر پیش قدم ادامه می‌دهد: سالهاست که دوگونه آموزش زبان انگلیسی در کشور وجود دارد .نخست سیستم رسمی که اغلب بسته و دیالوگ ناپذیر تعریف می‌شود، زیرا دو مهارت شنیدن و صحبت کردن در آن لحاظ نمی شود، چراکه برنامه ریزان آموزشی معتقدند ما نیازی به صحبت کردن و شنیدن نداریم پس تنها بر مهارت نوشتن و خواندن تأکید می‌شد که البته آن هم ناقص اجرا می‌شد، در حالیکه نظریه های آموزش زبان تأکید دارند نمی توان چهارمهارت را مثله کرد و تک تک آموزش داد، اما گویا حال برنامه ریزان متوجه شدند باید به سوی روشهای نو آموزشی رفت .
وی می‌افزاید: در مقابل مراکز خصوصی متولی سیستم غیررسمی آموزش هستند که از گذشته روشهای آنها جدید بوده و اغلب کتابها غربی می‌باشند. بدین ترتیب این منابع به صورت هدفمند یا غیرهدفمند بر هویت و فرهنگ زبان آموز تاثیر دارد. چنانکه در پژوهشهایی مشخص شده میان آموزش زبان و استحاله فرهنگی، هویت یابی ، تفکر انتقادی در دو بعد مثبت و منفی ارتباط وجود دارد .

یادگیری دیرهنگام
با توجه به آنچه گفته شد باید دید، آیا تغییرات مورد نظر نظام آموزشی برای فراگیری زبان انگلیسی بهنگام و موثراست؟
دکتر پیش قدم می‌گوید: با توجه به این که زبان انگلیسی برای ما زبان خارجی محسوب می‌شود، بنابراین بهترین زمان برای فراگیری آن 10 تا 11 سالگی ودر زمان چهارم یا پنجم ابتدایی است. زیرا در این زمان کودک تاحدودی زبان مادری را آموخته و مقداری از باورهای فرهنگی را نیز کسب کرده است، اما در نظام آموزشی ما زبان انگلیسی از سنین راهنمایی آغاز می‌شود که دانش آموز در سن هویت یابی است؛ در این شرایط، هویت و فرهنگ ملی و اسلامی دوشادوش فرهنگ غربی به نوجوان عرضه می‌شود .

آموزش با سیستم منسوخ در بدترین سن
محمد جواد مردان، کارشناس آموزش زبان انگلیسی نیز می‌گوید: اگر قرار باشد، سیستم آموزش زبان ما همین سیستم باشد که درحال حاضر اجرا می‌شود، نمی توان به موفقیت آن خوشبین بود، زیرا این سیستم معروف به «جی پی ام» در زمان جنگ جهانی اول و بنابر دلایل سیاسی طراحی شده و در سال 1985 نیز از نظام آموزشی آمریکا به عنوان سیستمی منسوخ حذف شده و ما هنوز از آن استفاده می‌کنیم. نکته دیگر این که صاحبنظران آموزش زبان تأکید می‌کنند، حداکثر سن شروع زبان خارجی باید 12 سالگی باشد، حال آن که ما از دوره راهنمایی آموزش را آغاز می‌کنیم؛ آن هم آموزشی که مبتنی بر فراگیری گرامر و لغت و ساختار است، پس ما آموزش سیستم منسوخی را در بدترین سن آغاز می‌کنیم.
وی می‌افزاید: مشکلات زبا ن آموزی ما انکارناپذیر است، اما آیا دراین تغییرات مدرسین زبان هم تغییر می‌کنند یا همان معلمی که سیستم قدیمی را تدریس می‌کرد، فعال خواهد بود؟ آیا زمان آموزش این معلمها کافی ومناسب است؟ آیا کلاسهای ما مجهز به سیستم صوتی تصویری می‌باشد، اگر به این مسایل توجه نکنیم، این تغییرات همچنان تلاشی بی‌ثمراست.
دکتر پیش قدم نیز می‌گوید: باتمام کاستی ها وچالشها در نظام آموزشی ما امید است این تغییرات کارشناسانه و تخصصی باشد، تنها به سوی شیوه های مکالمه محور نرود، زیرا این شیوه نیز ایراداتی دارد؛ همچنین منابع آموزشی، کپی برداری صرف از کتابهای غربی نباشند، بلکه این منابع را با شرایط فرهنگی واجتماعی خود به درستی بومی سازی کنند تا به پررنگ شدن هویت ایرانی ودگرگونی سازنده در تفکر ختم شود، چراکه آموزش زبان نوعی مهندسی فرهنگی است و تلاشهای سنجیده و تخصصی را می‌طلبد.

آموزش زبان سوم
گویا وزارت آموزش وپرورش به فراگیری زبانهای دیگر خارجی نیز می‌اندیشد، اما آیا بسترها برای اجرای این برنامه فراهم است؟
پیش قدم، عضو هیأت علمی دانشگاه می‌گوید: در این برنامه ها آموزش زبان انگلیسی نباید اختیاری شود زیرا فراگیری آن یک ضرورت و یک «باید» است، چون در شرایط امروز جهان باید این زبان را بیاموزیم تا وارد بازیهای علمی و تخصصی شویم؛ همچنین به اعتقاد من کسانی به دنبال زبان فرانسوی و آلمانی می‌روند که پیش از این زبان انگلیسی را آموخته باشند یا با نیت و هدف خاصی به دنبال این فراگیری باشند.
مردان نیز معتقد است: زمانی فراگیری این زبانها معقول است که ما به این یقین برسیم که زبان انگلیسی را بدون نقص آموزش داده‌ایم. حال می‌توان زبان سومی را نیز به دانش آموزان آموخت، اما تجربه ما این مسأله را تأیید نمی کند؛ مشکل دیگر در اجرای این برنامه باز هم آموزش دیرهنگام است چنانکه بنا بر تحقیقاتی که در حوزه آموزش چند زبانگی صورت گرفته می‌توان ازدوره ابتدایی آموزش دو زبان را آغاز کرد اما در سنین دبیرستان چندان موفق نیست.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.