قدس انلاین:ما امروز در دوره‌ای به سر می‌بریم که آن‌را دوران غیبت کبرا(بزرگ) می‌نامیم. در این دوره ولی معصوم(ع) از دیدگان انسان‌ها نهان است؛ او در انتظار است تا شرائط حضور پربرکتش در میان مردم فراهم شود و خدای تعالی اذن دهد تا ظهور کند و اهداف الهی را در زمین محقق سازد.

ظهور، یعنی خروج از استضعاف

والاترین هدف الهی بندگی خدای تعالی و آزادی از هر بندگی دیگری است. پس از آن است که انسان طعم عدالت و رفاه در زمین را خواهد چشید.
اراده‌ خدا در باره‌ پیشوایی مستضعفان
سخن اینجاست که شرط ظهور حجت خدا چیست؟ ظهور و حضوری که با اراده‌ خدای تعالی همراه است. «وَنُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ؛ ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم» (القصص/ 28، ٥)
اراده‌ خدا بر این است که مستضعفان را وارثان زمین قرار دهد. در روایات فراوانی آمده که آیه درباره ائمه‌ اهل بیت(ع) نازل شده است. علامه طباطبائی (ره) معتقد است این آیه از باب جری و انطباق درباره ائمه‌(ع) است. (طباطبائی، سیدمحمدحسین. المیزان فی تفسیر القرآن. ص 15) در روایت به نقل از امیرالمؤمنین آمده است که آن حضرت فرمود: «لَتَعْطِفَنَّ الدُّنْیَا عَلَیْنَا بَعْدَ شِمَاسِهَا عَطْفَ الضَّرُوسِ عَلَى وَلَدِهَا وَ تَلَا عَقِیبَ ذَلِکَ وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِى الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ؛ دنیا پس از سرکشی، به ما روى مى کند، چونان شتر ماده بدخو که به بچه خود مهربان گردد. سپس آیه فوق را خواند. (نهج‌البلاغه، حکمت 209) بر این اساس آیه یاد شده بیش از هر چیز درباره‌ امام عصر(عج) است.
کدام استضعاف؟
در آیه‌ مورد بحث مفهوم «استضعاف» به کار برده شده است. با توجه به اینکه استضعاف در معانی گوناگونی به کار می‌رود، این مفهوم درباره حضرت ولی‌عصر(عج) در کدام معنی به کار رفته است؟
ناتوانان جسمی، عقلی، اقتصادی و اجتماعی و سیاسی را مستضعف می‌نامند. برای مثال، کودکان، معلولان جسمی در زمره‌ مستضعفان جسمی‌اند؛ معلولان ذهنی و بیمارانی که مشاعر خود را از دست داده‌اند در شمار مستضعفان عقلی‌اند؛ فقرا نیز مستضعفان اقتصادی نامیده می‌شوند. طبعاً استضعاف در هیچ‌یک از معانی فوق بر ولی معصوم(ع) صدق نمی‌کند. استضعاف آن حضرت از نوع اجتماعی و سیاسی است. یعنی جامعه‌ای که باید از او پیروی کند، پیرویش نمی‌کند و زمام امور سیاسی را به دست او نمی‌سپارد. در این صورت صاحب رشیدترین جسم و عقل و مالک خزائی آسمان و زمین هم که باشد؛ ولی مردم از او تبعیت و اطاعت نکنند، باز هم مستضعف است. چنانکه هارون(ع) به وسیله‌ قوم موسی(ع) در فتنه‌ سامری به استضعاف کشیده شد. آنجا که در پاسخ موسی(ع) که او را درباره‌ فتنه‌ گوساله‌پرستی سامری مؤاخذه کرد، پاسخ داد: «إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونی‏ وَ کادُوا یَقْتُلُونَنی‏ فَلا تُشْمِتْ بِیَ الْأَعْداءَ وَ لا تَجْعَلْنی‏ مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمین‏؛ مرا در ضعف و ناتوانی قرار دادند و نزدیک بود مرا بکشند، پس دشمنان را به شماتت من وادار نکن و مرا با ستمکاران قرار مده».
عامل استضعاف
استضعافی که درباره‌ هارون (ع)، ائمه معصوم(ع) و به‌ویژه حضرت ولی‌عصر(ع) تحقق یافته، استضعافی است که منشأ آن بیرون از آن وجودهای مقدس است. این مردم‌اند که عامل استضعاف رهبران الهی‌اند؛ زیرا آن وجودهای مقدس با عصمت و سداد همراه‌اند و برای رهبری مردمان به سوی سعادت و خوشبختی دو سرا آفریده شده‌اند. اگر مردم به هر دلیل رهبری آنها را برنتابند و قابلیت بهره‌مندی از آنها را نداشته باشند، نباید کسی جز خود را ملامت کنند. اگر دریا هم از آسمان ببارد، ولی ظرف تو واژگون باشد، بهره‌ای از این بارش بی‌دریغ نخواهی برد.
ظهور یعنی خروج از استضعاف
اکنون می‌دانیم که عامل غیبت حجت خدا استضعاف است. استضعافی که مردمان سبب پیدایش آن شده‌اند و همین مردمان باید خود آنرا از میان ببرند تا اراده‌ خدای تعالی در ظهور و ولی معصوم او تحقق یابد. اگر مردمان «رو به راه» شدند و ظرف‌های واژگون خود را رو به آسمان گرفتند، آنگاه سرشار از بارش رحمت الهی خواهند شد و بی‌درنگ ولی منتظَر از را خواهد رسید. بنابراین، ظهور ولی معصوم با خروج او از استضعاف محقق می‌شود. استضعافی که مردم سبب آن شدند و خود باید آنرا برطرف سازند. در این دیدگاه، ظهور یعنی خروج از استضعاف و انتظار یعنی از میان برداشتن همه‌ زمینه‌ها و عوامل استضعاف حجت خدا. زمینه‌های درونی و بیرونی و عوامل سیاسی و اجتماعیِ ساده و پیچیده در مقیاس محلی، منطقه‌ای و جهانی.
 

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.