مرد میپرسد: فکر میکنی به آرتمیس چه اسمی میاد؟ زن جواب میدهد: هیچی! خیلی سخته همه نمیتونن صداش کنن و بعد اسم بچهام خراب میشه. یه اسم دیگه پیدا کن...
خودم میخواهم اسم انتخاب کنم!
این روزها نامها دیگر یک کلمه نیستند، بلکه روایتگر جریان زندگی ما به شمار میآیند. «احمدی» که نام دخترش «دیانا»ست، میگوید: من در انتخاب نام فرزندم بر خاص بودن و تک بودن تاکید داشتم. نمیخواستم اطرافیان این اسم را داشته باشند. البته سعی کردم چندان هم دور از ذهن نباشد. «علی- ق» هم میگوید: اسم پسرم امیر حسین است چون نیمه شعبان به دنیا آمده است. «سعیده- ف» اما با دلخوری میگوید: من دلم میخواست اسم دخترم را رژان یا آیسان بگذارم که آهنگین هم باشد، اما خانواده همسرم مخالفت و «ستایش» را انتخاب کردند، در حالی که این اسم سالهاست رایج شده است.
نقش نخبگان در مهندسی نامگذاری
چندی پیش یکی از مسوولان ثبت احوال از وضعیت مهندسی نامگذاری در کشور و رواج نامهای نامأنوس اظهار ناخشنودی کرد. براستی دلیل این مساله چیست؟
«میثم مهدیار» کارشناس ارشد علوم اجتماعی به خبرنگار ما میگوید: چند عامل بر فرهنگ نامگذاری مؤثر است که هر کدام قابل بحث است. از جمله عوامل تاثیرگذار دراین مقوله نخبگان علمی و فرهنگی هستند، زیرا برخی نخبگان به گنجینههای فرهنگی و سنتی خود توجه چندانی نکرده و حتی آن را دست کم میگیرند که این به آحاد مردم سرایت میکند. مساله دیگر اجرای برنامههای توسعهای است که اغلب این برنامهها فراتر از پیامدهای اقتصادی، آثارفرهنگی و اجتماعی و حتی عقیدتی نیز دارد که اگر تنها براساس الگوهای وارداتی ترویج شود باعث چالشهایی خواهد شد.
وی ادامه میدهد: همچنین شاهدیم به دنبال برخی برنامههای توسعهای کشور، مصرف گرایی و اشرافمنشی رایج شد. بدین ترتیب مهندسی نامها نیز دستخوش تحول گردید. حال آنکه در دهه نخست انقلاب نامهای فرزندان از فضای فرهنگی و اجتماعی جامعه متاثر از الگوی بومی و عقیدتی بوده و اسامی بیش از آنکه به طور صرف برای نامیدن افراد به کار برود، بارفرهنگی و عقیدتی داشته و نمادی از باورهای مردم محسوب میشد. با گذشت زمان این رویکرد تضعیف شد وفرهنگ نامگذاری به فرهنگی نمایشی و مدگونه تبدیل شد. بنابراین خانواده ها با به کارگیری اسامی به دنبال عرضه نمادین خود و جایگاه خویش بودند. این دانشجوی دکترای جامعهشناسی فرهنگی میافزاید: در شرایط اجتماعی سالهای انقلاب به دلیل شور حماسی و نیازهایی که برای تداوم جنبش اجتماعی نیازداشتیم الگوهایی که ارایه میشد نیز کمک به تقویت این شور حماسی میکرد. این گونه بزرگان دینی و بومی به عنوان الگوهایی برای این جریان معرفی میشدند که بتدریج که از این دوره دور شدیم و به دوره رفاه طلبی رسیدیم این روند تغییرکرد.
مدرنیزم، کثرت و تنوع در سبک زندگی
«نصیری» کارشناس ارشد علوم اجتماعی نیز معتقد است: فرهنگ نام و نامگذاری جلوهای از شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، عقیدتی خانواده و جامعه است. چنانکه در سالهای نه چندان دور، خانوادههای متمول در اسامی خود نیز برتری خویش را با ذکر عنوانهای خان و خانم و عبارتهای مشابه نشان میدادند. درحال حاضر نیز که مدرنیزم بر جامعه سایه افکنده، متاثر از شاخصههای این گونه جوامع شاهد تنوع و تکثر در سبک زندگی هستیم که یکی از جلوههای آن میتواند انتخاب نامها براساس فرهنگها و سلایق متعدد باشد. بنابراین تنوع با پشتوانه آگاهی را برای انتخاب نام میپسندم.
مهدیار در این باره میگوید: در حوزه علوم اجتماعی هنجاری بحث نمیکنیم و منظور ما این نیست که چرا این اسامی را انتخاب کردند، بلکه درپی درک این هستیم که بدانیم چرا این روند به این سو کشیده شده است که این اسامی انتخاب شود؟ چرا مهندسی نامگذاری که پیش از این یک هویت و یک فرهنگ ایجاد میکرد، حال کارکردی سطحی و نمایشی پیدا کرده است؟
فرهنگسازی ضعیف رسانهها
«آرزو تراشیون» مشاور خانواده نیز به خبرنگار ما میگوید: اسلام تربیت فرزند را متکی بر محبت، قاطعیت و کرامت پایه ریزی و تعریف کرده است. بنابراین برای ایجاد کرامت در فرزند، راههایی را توصیه کرده که یکی از آنها نام نیکو نهادن است. از این رو در سیره پیامبر اکرم(ص) ایشان بر این مساله تأکید داشتند و نامهایی که ارزش و کرامت صاحب خود را تحت تأثیر قرار میداده، تغییر میدادند. اما اگر امروز شاهد رواج نامهای غریب هستیم ازدلایل عمده آن کارکرد رسانههاست، زیرا رسانهها نقشی تعیین کننده در فرهنگسازی دارند. بدین ترتیب با فراوانی رسانههای رسمی و غیر رسمی شاهد دگرگونیهایی در زندگی مردم همانند فرهنگ نامگذاری بودهایم. چنانکه در کنار نامهای بومی، نامهای دیگر فرهنگها نیز دیده میشود که شاید ارزش فرهنگی نیز نداشته باشند. علت رواج آنها نیز نقش رسانههای بیگانه و برتری آنها در فرهنگسازی است. البته این امر میتواند زمینه ساز تضاد و تعارض فرهنگی نیز در جامعه بشود. بنابراین برای رفع آن باید کارکردهای فرهنگ خودی غنی و قوی باشد که آثار فرهنگ وارداتی را خنثی کند.
بازنگری عوامل فرهنگی و توسعهای
مهدیار نیز به آسیبهای فرهنگی و اجتماعی این مقوله اشاره کرده میگوید: اگر به آینده نگاهی عمیق داریم باید گذشتهای قابل اعتنا و غنی از عناصر تاریخی و فرهنگی را به آیندگان منتقل کنیم. اما وقتی نامهایی انتخاب میشود که هیچ سنخیت و پیوندی با فرهنگ وتاریخ و هویت ما ندارد این مقوله سبب گسست وانقطاع فرهنگی میشود. درحالی که برای داشتن آیندهای پربار و توسعه یافته نیازمند انتقال تجربیات تاریخی و تمدنی هستیم و چنانچه این پیوند قطع شود ما در مسیر آینده دچار سرگردانی و گمگشتگی میشویم. چنانکه درحال حاضر چنین چالشی در مقوله فرهنگی و اجتماعی دیده میشود.
نظر شما