گروه معارف / محمد حسین کلهر - حجت‌الاسلام دکتر رسول رضوی، نویسنده کتاب «امام مهدی» و مدرس مؤسسه کلام امام صادق(ع) و استاد دانشکده علوم حدیث است.

 «انتظار سازنده» تعهدآور و نیرو آفرین است

 

وی مدیریت گروه ادیان و مذاهب مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه و مدیریت گروه تاریخ در مؤسسه آینده روشن را در کارنامه علمی خود دارد.
به مناسبت فرا رسیدن نیمه شعبان، سالروز ولادت فخر عالم امکان و یگانه منجی انسان حضرت مهدی صاحب الزمان(عج) با این استاد حوزه و دانشگاه گفت و ‌گو کردیم که تقدیم خوانندگان گرامی می‌شود.
یکی از شبهاتی که مطرح می‌شود، این است که در روایات آمده امام مهدی(عج) از نسل پیامبر(ص) و از نژاد قریش است. بنابراین مشخص است که اسلام به نژاد اهمیت می‌دهد و نمی‌تواند داعیه مخالفت با نژادپرستی داشته باشد. لطفاً به این شبهه پاسخ دهید.
ـ باید ابتدا دید کدام امتیازهایی که بین افراد هست باعث می‌شود از عبارت «نژاد پرستی»‌استفاده کند. درست است که انسانها از منشأ واحد هستند، اما وجود تفاوت در انسانها یک امر بدیهی است؛ البته باید مشخص کنیم کدامیک حق است و کدام مصداق نژادپرستی است. یکی از اصلی‌ترین تفاوتها در اعتقادات و باورهاست. دومین اختلاف، در شیوه تربیت و آموزش وجود دارد. در رنگ پوست، نوع نژاد و زبان، میزان منابع و درآمدها نیز تفاوتهایی وجود دارد. بنابراین ابتدا باید احکام تفاوتها را بشناسیم و برای این منظور باید ریشه‌آنها را شناسایی کرد.
برخی تفاوتها موروثی و از نوع غیرانتخابی است، اما برخی دیگر اکتسابی است. تفاوتهای غیرانتخابی نمی‌تواند معیار ارزیابی قرار گیرد،‌مثلاً نمی‌توانیم بگوییم نژاد سفیدپوست‌ها بر نژاد سیاه‌پوست‌ها برتری دارد. اما تفاوتهای اکتسابی مانند تفاوتهایی که به دلیل انجام فرامین الهی حاصل شده است، می‌تواند معیار ارزیابی باشد.
نوع سوم تفاوتها هم ارثی و هم اکتسابی است، مانند فرزند تیزهوش و درس‌خوانی که پدر و مادر فهیمی داشته و زمینه تحصیل را برای او فراهم کرده‌اند. نوع چهارم، تفاوتهای اعطایی است، یعنی هیچ یک از سه عامل قبلی در آن تأثیر ندارد. این تفاوت،‌مختص انبیاست. خداوند به برخی انسانها علم غیب و عصمت اعطا می‌کند و به دلیل این ویژگی‌ها و افضل بودن، صلاحیت حکومت بر جامعه اسلامی را پیدا می‌کنند.
اما در پاسخ به پرسش باید گفت، ویژگی‌هایی که درباره امام مهدی(عج) بیان می‌شود، درست است که موجب تفاوتهایی می‌شود، اما این تفاوتها موجب نژادپرستی نیست؛ زیرا نژادپرستی یعنی حقوق و امتیازاتی به یک نژاد خاص یا فردی از یک نژاد خاص بدهیم تا از نعمتهای خاصی بهره‌مند شود، آن هم فقط به دلیل خون و نسب ـ که در به دست آوردن هیچ یک نقشی نداشته است ـ اما درباره حضرت مهدی(عج) این گونه نیست که فقط به خاطر نژاد باشد، بلکه برای انجام تکالیف خاصی است که بر عهده آنهاست. کسی که قرار است انسانها را به سوی خدا هدایت کند، راه را بشناسد و انسان پاک و عاری از خطا باشد. بنابراین علم و عصمتی که به انبیا داده شده برای کل انسانهاست و فقط مسؤولیتش با انبیاست.
کسی که قرار است چنین وظیفه خطیری بر عهده داشته باشد باید از پدر و مادر و نسب شناخته شده‌ای باشد تا قابل اطمینان باشد. ضمن اینکه استفاده از میراث گذشتگان و دنباله‌روی از آنان با نژادپرستی متفاوت است. چنانچه امام مهدی(عج) نیز از پاکی و مطهر بودن آبا و اجداد خودش استفاده می‌کند، این موضوع هیچ ارتباطی با نژادپرستی ندارد.
قطعاً شنیده‌اید که عده‌ای از اهالی آذربایجان و از مقلدان میرزا صادق مجتهد تبریزی پس از تبعید ایشان به قم توسط رضاخان و رحلت این عالم دینی، تاب ماندن نداشتند و به طالقان در نزدیکی قزوین هجرت کردند؛ زیرا معتقدند بسیاری از یاران امام زمان(عج) اهل طالقان هستند. آیا این طالقان با همان منطقه‌ای که در احادیث به عنوان طالقان ذکر شده، یکسان است؟
ـ برای تفسیر کردن احادیث آخرالزمانی باید کلمات را با توجه به قراین و با مراجعه به کتابهای مسالک و ممالک معنا کرد. علمای اسلام در تمدن اسلامی علمی داشته‌اند به نام «مسالک و ممالک» که معادل آن امروزه همان جغرافیاست. کتابهای زیادی هم در این زمینه نوشته شده که «معجم البلدان» یکی از مشهورترین این کتابهاست و با مراجعه به آن در می‌یابیم در مورد طالقان اختلاف وجود دارد؛ یک طالقان در ایران است و یک طالقان دیگر در افغانستان وجود دارد. اتفاقاً به نظر می‌رسد روایاتی که در این زمینه وجود دارد بیشتر ناظر به طالقان افغانستان است.
در پرسش پیشین از قید «آخرالزمان» نام بردید، مراد از آخرالزمان چه زمانی است؟ آیا ما اکنون در دوران آخرالزمان به سر می‌بریم؟
ـ اصطلاح «آخرالزمان» مسلماً با اصطلاحی که غربی‌ها به عنوان «پایان تاریخ» نام می‌برند و یا اصطلاح «عهد جدید» و «پایان عهد» که مسیحی‌ها به کار می‌برند، فرق می‌کند. به طور کلی، درباره «آخرالزمان» سه اصطلاح به کار می‌برند، اولین اصطلاح مربوط به پیدایش و آفرینش هستی است که ما امروز با آن روبه‌رو هستیم و حدود 12 میلیارد سال برای آن زمان در نظر گرفته‌اند. «جان هاپکینز» مبدع این نظریه در فیزیک جدید مدعی است، حدود 13 تا 14 میلیارد سال از آفرینش هستی می‌گذرد.
با توجه به این تعریف، همه دوره‌ای که انسان در آن پیدا شده است (حتی حضرت آدم) شامل آخرالزمان می‌شود. در برخی از احادیث هم پیامبر(ص) اشاره می‌فرمایند: «من در آخرالزمان به دنیا آمده‌ام» و می‌گویند که اگر عمر هستی را از صبح تا شب حساب کنید، دو انگشت مانده به غروب به دنیا آمده‌ام! یعنی؛ درست در آخرین لحظه‌هستی که زمانی تا قیامت نمانده است. این اصطلاح به طور عام استفاده می‌شود و مورد نظر ما نیست! دومین اصطلاح در مورد آخرالزمان از زمان بعثت حضرت محمد(ص) شروع می‌شود و معتقدند، حضرت محمد(ص)، پیامبر آخرالزمان است و از زمان شروع بعثت ایشان تا شروع قیامت را دوره‌آخرالزمان نامیده‌اند که البته این اصطلاح نیز مورد نظر ما نیست! سومین اصطلاح به دوره‌غیبت امام زمان(عج) اطلاق می‌شود و در صورت تحقق برخی ویژگی‌ها و علایم، ایشان ظهور خواهند کرد و همه جا پر از عدل خواهد شد.
برای رسیدن به دوران ظهور باید منتظر حضرت باشیم. «انتظار سازنده» که در بحثهای مهدویت مطرح می شود، به چه معناست؟
ـ انتظار فرج بر دو گونه بوده و معلول دو نوع برداشت از ظهور حضرت مهدى(عج) است: اول، انتظارى که ویرانگر و فلج‌کننده است. این انتظار مساوی با انفعال است. دوم، انتظارى که سازنده، تعهدآور و تحرک‌بخش است تا جایی که نوعى عبادت محسوب می‌شود.
در آیه 56 سوره مائده از پیروزی اهل حق بر اهل باطل وعده داده شده است: «فان حزب ا... هم الغالبون». مفسران معتقدند، مراد از این پیروزی، پیروزی نهایی اهل حق است و این موضوع فقط با ظهور مهدی موعود(عج) محقق می‌شود. در حدیثی از امام کاظم(ع) که در جلد پنجاه و دوم بحارالأنوار آمده است: «قسم به خدا! وقتى قائم ما قیام کند، خداوند، شیعیان ما را از همه شهرها، دور او جمع مى‌کند.» بنابراین باید سعی کنیم شرط شیعه‌بودن را که همان عمل به نیکى‌هاست، به جا آوریم تا امید داشته باشیم جزو یاران حضرتش باشیم.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.