۲۳ آذر ۱۳۹۳ - ۲۲:۵۰
کد خبر: 252839

بیش از 16 ماه است که دولت یازدهم با شعار اعتدال روی کار آمده و از اولین گام به دنبال ترمیم روابط
 بین الملل بوده و بر رفع تحریمهای ظالمانه تأکید داشته و همواره مردم را به وضع بهتر نوید داده است و اکنون مردم پس از این مدت، انتظار دارند بنا به وعده ها، تأثیرات خوبی را در زندگی و سفره هایشان ببینند، ...

ارزانی در انتظار تولید

اما متأسفانه به دلیل اجرای هدفمندی یارانه ها بناچار باید قیمتها افزایش یابد. اگرچه اکنون تورم کنترل شده، اما نگرانی از رکود تورمی نیز وجود دارد که دولت به دنبال اصلاح آن است. اما در ارتباط با تورم، مهمترین عاملی که ما می‌توانیم تورم را کنترل کنیم و می‌شود آن طور که مردم دلشان می‌خواهد، قیمتها ارزان بشود که تقویت تولید است. بی تردید رونق اقتصادی در پی افزایش تولید اتفاق می‌افتد و کنترل قیمتها محقق می‌شود.

از سوی دیگر باید درآمد مردم افزایش یابد  تا قدرت خرید عموم بالا برود.  تا کالاها و مایحتاجی که الان گران می‌دانیم، در ذهن مردم ارزان جلوه  کند. درحال حاضر که درآمد مردم پایین است، کالاها گران به نظر می‌آید، ولی وقتی درآمد مردم افزایش یابد و امکان اشتغال  فراهم بشود، مسأله مالی هم درست خواهد شد. بنا بر این تولید منجر به اشتغال و افزایش در آمد مردم خواهد شد، اما این درآمد باید منجر به فرهنگ سازی برای خرید کالاهای داخلی شود تا هم برای تولید کننده و هم برای مصرف کننده سودآور باشد. با خرید کالای داخلی تولید کننده سودش را می‌برد و مصرف کننده هم که توان خرید کالا از کارخانه های داخلی  را دارد، کالاهای ملی  مصرف می‌کند

البته لازم است بدانیم اگر دریافتی ها نیروی کار را بالا ببریم، دستمزد بالا تورم زا خواهد بود. بلکه لازم است  ابتدا دستمزد ایجاد کنیم. باید بدانیم که اگر تولید نداشته باشیم، اشتغال ایجاد نخواهد شد و دستمزدی هم محقق نمی شود. وقتی یک نفر توان خرید پیدا می‌کند، دیگر چیزی که به آن گرانی می‌گویند، وجود نخواهد داشت.

 نکته مهمتر این است که روی دوش بیشتر مردم بار تکفل بالایی وجود دارد، به نوعی که یک نفر کار می‌کند و 6  نفر مصرف کننده هستند. از سوی دیگر همین یک نفر باید اجاره خانه بدهد، هزینه تحصیل بچه ها، پول بنزین ، خورد و خوراک و بسیاری موارد دیگر را تأمین کند. در صورتی که اگر اشتغال ایجاد شود و هر 6 نفر به کار مشغول گردند یا حداقل چهار نفر سرکار بروند ، آن سنگینی بار تأمین هزینه های زندگی بر دوش یک نفر کمتر می‌شود. بنابراین باید کارکردن یک نفر و خوردن پنح نفر در کشور منسوخ شود و این زمانی محقق می‌شود که ما تولید و در پی آن اشتغال داشته باشیم. اما یک نکته دیگر این است که  فرآوری داشته باشیم. ما نباید مواد اولیه کشور را خام بفروشیم و کشوری مانند چین مواد خام را از ما بخرد و با تبدیل به فرآوری به ما بفروشد. در این صورت تولید در کشور ما، اشتغال در خارج از کشور ایجاد می‌شود، در حالی که مصرف دوباره برای ماست. اگر این اتفاق را کنترل کنیم، یعنی تولید داشته باشیم و اشتغال ایجاد کنیم، خود به خود آن کالاها برای مردم گران جلوه نمی کند یا به عبارتی مردم توان خرید پیدا می‌کنند.

* عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.