حسودان می گویند: تونخواهی آمد.
می دانم که دروغ است.
راستش بیش تر تقصیر خودمان بود.
آن قدرپا به پای دنیا دویدیم و در هزار توی این زمانه به بن بست رسیدیم و
در چرخ و فلک تقدیر چرخیدیم که لحظه ای به حضور همیشگی ات نیندیشیدیم.
"اوخواهدآمد"
جمله ی آشنایی است، که هیچ کس در هیچ زمانی در دفتر املایش آن را به عنوان غلط وجریمه ننوشته است.
"اوخواهدآمد"
ساده ترین پاسخ معلمی بود ، که به سخت ترین پرسش دنيا پاسخ داد و نخواست تنها آن را در دفتر املای زندگی مان بنگاریم و بعد آن را لابه لای
غبار زمان گم کنیم.
"اوخواهدآمد"
را، ما بر دل نوشتيم.
غافل از آن که دل های بعضی از ما حکایت ساحل و دریا بود.
که هرچه بر ماسه ها می نوشتیم در اندك زماني موجی می آمد و همه را می شست.
و این گونه شد که از آن جماعت ، گروهي همه چیز را فراموش کردند.
دفترهای املا را،
جمله ی آشنا را،
را..."اوخواهدآمد"
اما کسانی بودند که این جمله را در زوایای پنهان قلب شان چنان حک کرده بودند ، که هیچ عاملی نتوانست آن را از خاطرشان ببرد.
"اوخواهدآمد"
اين حرف امروز و دیروز نیست.
سخن از سالیان درازی است که این جمله، دهان به دهان چرخیده تا به فرداییان برسد.
در دفتراملای امروزیان "اوخواهدآمد" دیروزی نیست...
این ها می نویسند: او کی خواهدآمد؟!
اینان به دنبال زمانند. غافل ازآنکه زمان آمدن او را در هیچ تقویمی ننوشته اند.
و باز ما می مانیم و پرسشی ورای همه ي سوال هاي دنیا
که بازهم تنها یک جواب دارد:
"اوخواهدآمد"
*راحله ندافی مقدم
نظر شما