قدس آنلاین-فاطمه فاطمی: متاسفانه فاجعه منا به پروسه اسلام هراسی دامن زد و باعث شد مسلمانان در اذهان همه زیر سوال بروند و اسلام ستیزان این واقعیت را به بهانه ای برای هجمه به فریضه ای همچون حج تبدیل کنند!

سوء استفاده اسلام ستیزان ازفاجعه منا /تقریب تنها پادزهر پروژه «اسلام علیه اسلام» است

به گزارش قدس آنلاین، وحدت و تقریب مذاهب و اندیشه ها تحت لوای اسلام از تاکیدات موکد قرآن و روایات معصومان علیهم السلام است تا جایی که راهکار نجات و سعادت مسلمین وحدت دانسته می شود؛ از این رو و با توجه به شرایط کنونی جهان اسلام که به مسئله تقریب مذاهب ضرورتی صدچندان می بخشد و نیز به منظور فرا رسیدن سالروز تاسیس مجمع تقریب مذاهب اسلامی با حجت الاسلام والمسلمین سیدمهدی علیزاده موسوی، رییس پژوهشکده حج و زیارت به گفتگو پرداخته ایم که از نظرتان می گذرد:

 

مسئله تقریب و نزدیکی مذاهب و گروه های فکری در شرایط کنونی جهان اسلام و به طور کلی در عرصه بین الملل از چه ضرورت و اهمیتی برخوردار است؟

اصل مسئله تقریب در اندیشه اسلامی پذیرفته شده است و وقتی آیات و روایات را بررسی می کنیم همه بر چنگ زدن به حبل الهی و وحدت تاکید داشته و در سیره پیامبر گرامی اسلام (ص) و نیز ارباب مذاهب مسئله تقریب و آموزه های تقریبی به کرات وجود دارد.

بنابراین، تقریب نه تنها علل دینی و مذهبی دارد بلکه عقل نیز بر آن تاکید و تایید دارد چراکه اگر شقاق و تفرقه در جامعه ای باشد آن جامعه روی رستگاری را نخواهد دید و دچار گرفتاری و ناامنی می شود، که نمونه عینی آن امروز در عراق، سوریه، پاکستان و افغانستان در حال وقوع است و ابناء مذاهب اسلامی در آتش اختلاف می سوزند و از بین می روند!

علاوه بر این، در خارج از جهان اسلام و آموزه های دینی، در نظام بین الملل نیز ما شاهد هستیم که دولت-ملت ها به سوی همگرایی و همراهی پیش می روند آنچنان که در اروپا، اتحادیه اروپا علی رغم اختلاف نژادها، ادیان و مذاهب مختلف شکل گرفته یا در منطقه آسیا شاهد شکل گیری پیمان ها و همگرایی های بین المللی هستیم.

در جهان اسلام نیز سازمان کنفرانس اسلامی تدبیری برای رسیدن به این هدف متعالی یعنی تقریب و نزدیکی است.

از این رو، تقریب با این دامنه تایید علمی، عقلی، شرعی و بین المللی اگر رخ دهد، مسیر تحقق اهداف را هموار می کند.

 

با این همه تایید و دلایل قابل قبول برای تقریب مذاهب، پس چرا امروز در جهان اسلام شاهد تشتت، پراکندگی، جنگ و کشتار بر سر اختلافات هستیم؟

واقعیت این است که امروز جهان اسلام علی رغم همه تاکیدات این دین مبین و اندیشمندان و روسای مذاهبش متاسفانه بشدت دچار تفرقه، اختلاف و شقاق است. که در ریشه یابی چرایی آن باید دو گروه علل داخلی و خارجی را مد نظر قرار دهیم.

درباره علت های خارجی این تشتت و تفرقه باید گفت این جریان های افراطی در جهان اسلام اند که بر تنور اختلاف و دوگانگی می دمند و این در همه مذاهب به نوعی مشاهده می شود؛ برای مثال در میان اهل سنت می بینیم برخی چهره های افراطی آتش تکفیر را گرم کرده و بر طبل اختلاف می کوبند از دیگر سو گروه های افراطی در بدنه تشیع نیز هستند که به جای موعظه حسنه و حکمت، با افراط گرایی کار را به انزجار و دوری دیگر مذاهب از شیعه رسانده و تقریب را زیر سوال می برند حتی گاه این گروه های افراطی شیعه حتی به مراجع توهین می کنند!

تاسف وقتی بیشتر می شود که جوانان مسلمان به دلیل فقر، جهل و بیچارگی جذب این جریان های افراطی شده و به قتل و کشتار دست می زنند که در سوریه و عراق شاهد چنین رفتارهایی هستیم.

 

در گروه عوامل خارجی چه موانعی بر سر راه تقریب وجود دارد و اوضاع جهان اسلام را نابسامان می کند؟

در بُعد خارجی، دشمنان مدل های مختلفی را برای مبارزه با اسلام طراحی و اجرا کرده اند؛ برای مثال زمانی کتاب آیات شیطانی را نوشتند و از آن حمایت کردند اما نتیجه آن وحدت و تقریب مذاهب اسلامی حتی در میان جریان های سلفی و افراطی شد و واکنش شدید آنها را در پی چنین توهینی در پی داشت!

زمان دیگر راهبرد آنها تقدس زدایی از مقدسات اسلام و مسلمین بود که در این مسیر دست به کشیدن کاریکاتور موهن از پیامبر اکرم (ص) یا ساخت فیلم از زندگانی ایشان برای تحریف و تخریب چهره نبوی زدند که در مواجهه با این رویکرد هم مسلمانان بیشتر به یکدیگر نزدیک شدند و اینجا نیز مکر دشمن به خودش بازگشت.

اما در راهبرد دیگر آنها پروژه «اسلام علیه اسلام» را طراحی و اجرا کردند یعنی سیاست قدیمی «تفرقه بینداز و حکومت کن»!

برای همین شبکه های معاند و تندوری شیعه و سنی را راه اندازی و حمایت می کنند و در اثر همین کارشکنی های آنها است که امروز شاهد اختلاف ها و شکاف شدید بین شیعه و سنی در عراق هستیم که روزانه تعداد بسیاری قربانی می گیرد.

در این میان فقط تمسک مسلمانان به راه مورد تایید عقل و شرع است که آنها را از دام های گسترده دشمن می رهاند و گرنه راه به جایی نخواهند داشت.

 

اخیرا فاجعه ای در منا رخ داد که فارغ از هر گونه قضاوت و تنها با بسنده کردن به اخبار و تصاویری که از آن منتشر شده می توان بی اعتنایی آل سعود و وهابیت تندرو را نسبت به جان زائران الهی درک کرد؛ آیا این فاجعه نیز بر تقریب اثر سوء دارد؟

به نظر می رسد اگر این فاجعه معمولی بود و بدون دخالت و طبیعی رخ می داد، می شد گفت حادثه غیرقابل پیش بینی است و ممکن است رخ دهد همچون زلزله و در این صورت همه باید همدلی می کردند تا عِرض و آبروی اسلام از بین نرود؛ اما در این ماجرا مشاهده می شود آل سعود در پی ایجاد اختلاف در فضای حج بودند و آنچنان اهمال کردند که نشانه های غرض ورزی و بی اعتنایی آنها به ویژه در تحقیر ابدان مسلمانان به خوبی مشهود است و دیگر نمی توان از این فاجعه به حادثه تعبیر کرد.

چراکه این فاجعه در حالی رخ داد که آنها شرایط کنترل وضعیت و کمک رسانی به آسیب دیدگان و مجروحان را داشتند اما نهایتا آنها حتی به ابدان مطهر حجاج خانه خدا بی احترامی کردند.

و متاسفانه این مسئله خود به پروسه اسلام هراسی دامن زد و باعث شد مسلمانان در اذهان همه زیر سوال بروند و اسلام ستیزان این واقعیت را به بهانه ای برای هجمه به فریضه ای همچون حج تبدیل کنند، بنابراین، باید مراقب و متوجه بود که گاه دست دشمن از آستین به ظاهر دوستان بیرون می آید!

اگر عربستان سعودی واقعا در مقام جبران بود باید عذرخواهی و همکاری می کرد و مانع از بروز چنین فاجعه ای می شد، یا حداقل به ابدان حجاج جان باخته احترام می گذاشت نه اینکه رسما مقابل همه انسان های داغدار این فاجعه را به قضا و قدر نسبت دهد و اهمال و غرض ورزی خود را به گردن خداوند بیندازد.

کاری که آل سعود انجام داد به اختلافات دامن زد و باعث شد مسلمانان در مصر، نیجریه و ... نیز به اعتراض برخیزند.

 

حال که دشمن برای پروسه اسلام هراسی راه های مختلف را در پیش گرفته و حتی به حجاج خانه خدا و مُحرمان حرم الهی نیز در پیشبرد این پروژه رحم نمی کند، چطور می توان با تقریب تیر او را بر سنگ نشاند؟

مهمترین عاملی که به اسلام هراسی دامن می زند، مسئله خشونت است یعنی نمایش چهره ای خشن از اسلام و فاقد کوچکترین جنبه رحمانیت تا جایی که گفته می شود وقتی پیروان این دین به یکدیگر رحم نکرده و هم را تکفیر می کنند، پس با پیروان دیگر ادیان و مکاتب چه کار خواهند کرد؟!

چهره های اسلام ستیز همچون اسپنسر بر همین مبنا شعاری را پیش گرفته و می گویند: یک مسلمان خوب یک مسلمان مرده است!

بنابراین، اگر بخواهیم آنها را خلع سلاح کنیم باید اختلافات آتشین را کنار گذاشته و با حضور و نظارت علما گفتگوی اسلامی را جایگزین خشونت کنیم؛ امروز متاسفانه برخی چهره های بی سواد، رهبری بعضی کشورهای اسلامی  را در دست گرفته اند اما باید افراد آگاه بیایند و حرف حق را تشخیص داده و به دور از جنجال ها آن را تبیین کنند چنانکه پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ».

بنابراین، اندیشه تقریب و همگرایی جهان اسلام بهترین مقابله و راه خلع سلاح اسلام ستیزان و اسلام هراسان خواهد شد.

انتهای خبر/

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.