گروه هنر - تکتم بهاردوست - مرجانه گلچين، چهره آشناي سريال‌هاي طنز است، هر چند که اکثر بينندگان تلويزيون هنوز هم اورا با سريال ماندگار«آيينه» مي‌شناسند. ...

پذيرش نقش « مليحه»  به معناي تغيير سبک بازي من نيست

 وي که  در چند سال گذشته با سريالهايي چون شمسالعماره، خوشنشينها، دارا و ندار، راه در رو، شاهگوش و... چهره تازهاي از طنازياش را به نمايش گذاشته است، اين شبها در قالب نقشي جديد در سريال «نفس گرم» برگ جديدي را در کارنامه کارياش تجربه ميکند، نقشي که در کارنامه کارياش از اهميت ويژهاي برخوردار است.به اين انگيزه با گلچين گفت وگو کردهايم که پيش روي شماست.

 

 مليحه نفس گرم در کارنامه کاري شما به لحاظ سبک و شيوه بازي به نوعي برگشت به گذشته است، مثل حضورتان در دهه شصت و سريال «آيينه» يا فيلم «ديدار در استانبول» اين به معناي آن است که قصد داريد سبکتان در بازي را تغيير دهيد؟

 بله، همان طور که خودتان هم گفتيد، من بازيگر دهه شصت هستم و الان هم دارم از سن واقعي خودم بالاتر بازي ميکنم.

من به عنوان بازيگر پيوسته در حال تجربه کردن هستم.حضور و اجراي نقش مليحه به خاطر متفاوت بودن با نقشهايي که تاکنون بازي کرده بودم، تجربهاي بود که دوست داشتم اتفاق بيفتد.پذيرش اين نقش به معناي تغيير سبک بازي من براي آينده نيست. همچنان که اگراين اتفاق در طنز هم ميافتاد، از آن استقبال ميکردم.

 

 شما بازيگر صاحب سبکي هستيد، چه آن زمان که در ژانر اجتماعي بازي ميکرديد، چه اين سالها که به يک چهره طناز بدل شدهايد.اين قضيه موجب ميشود که هم کارگردانها براي هر نقشي به دنبال شما نيايند و شما هم تمايلي به بازي در هر نقشي را نداشته باشيد، با اين همه در اين سالها فعال بودهايد و ماندگار.چگونه است که مخاطب با هر نقشي شما را ميپذيرد؟

 هر کدام يک از نقشهايي که بازي کردهام با ويژگيهايي مخصوص به خودشان ميتوانند جزو نقشهاي خاص قرار بگيرند.من سعي کردهام در همه اين سالها متنوع بازي کنم، از دختر شيطان سريال «آيينه» گرفته تا محترم ستمديده فيلم «شب بيست و نهم» يا عمه بهجت موقعيت طلب و حراف سريال «بزنگاه» و بعد هم مليحه زني با روحيات مذهبي. به عنوان بازيگر بايد بتوانم به سراغ هر نقشي بروم و آن را تجربه کنم. حالا اگر شرايط براي حضور من در بعضي آثار به خاطر برخي جريانهايي که نميخواهم به آنها وارد شوم، مهيا نيست و از قدرت من و امثال من خارج است و ربطي هم به توانايي يا ناتواني من به عنوان بازيگر ندارد.

در خصوص بخش دوم پرسش شما هم بايد بگويم که به نظرم اين پرسش را مخاطبان عزيز بايد پاسخ بدهند. اگر اين اتفاق افتاده باشد و آنها با من و بازيهاي من ارتباط برقرار کرده باشند، براي من به عنوان بازيگري که سي و چند سال است که در اين عرصه حضور دارم، بسيار خوشايند است.

برايم جذابيت دارد که خانم يا آقايي در خيابان از روزهاي جواني و سريالهايي که من در آنها ايفاي نقش ميکردم، ياد ميکنند. زماني که خودشان کودک بودند و الان با فرزندانشان پاي مجموعههايي که من در آنها بازي ميکنم، مينشينند؛ از اين بابت خدا را شاکرم.

 برگرديم سراغ سريال نفس گرم. بازي در نقش مليحه مرحله تازهاي در کار شما بوده است. از اين حضور و ظهور جديد بگوييد.

 سخت بود. همه آن چيزي را که به عنوان ويژگي در بازيهاي من در کارهايي که در 10 سال گذشته در حوزه طنز شکل گرفته بود، بايد از مليحه به عنوان يک شخصيت آرام و صبور گرفته ميشد و اين کاررا براي من بسيار مشکل ميکرد.

 حضور در نقش مليحه براي شما که يک بازيگر طنز هستيد، يک ريسک است. چرا يک چنين ريسکي را پذيرفتيد؟ چون جاي نگراني بود که مخاطب شما را در اين قالب جديد نپذيرد.

 ما همواره در زندگي در حال آزمون و خطا هستيم. به هر حال هر ريسکي ميتواند يک شکست يا پيروزي به همراه داشته باشد.ولي من نيمه پر ليوان را ديدم و خودم را قانع کردم که مثل اين کار هم مثل آثار قبليام به مذاق هموطنان و مخاطبان خوش بيايد.اگر هم خوش نيامده اشکالي ندارد اين تجربهاي بوده که من به خاطر سخت بودنش نبايد از دست ميدادم.

 

 مليحه چه ويژگيهايي برايتان داشت؟

 ويژگيهاي نقش در خود نقش مشهود است.من از تمايل به متفاوت بودن گفتم. فاصله زيادي بين مليحه نفس گرم تا گلاب سريال شاهگوش وجود دارد.آيا از نظر شما اين اندازه ساختار شکني براي يک بازيگر کافي نيست تا آن را براي انتخاب يک چنين نقشي وسوسه کند؟

 

 اين کلمه «عزيزجان»از کجا پيدا شده است؟

 از درون نقش مليحه.همنوعان مليحه نفس گرم برايش عزيز هستند. بايد آنها را عزيز جان خطاب کند.در کدگذاري ويژگيهاي رفتاري مليحه فکر کردم ميتواند تکيه کلام خوبي براي اين شخصيت باشد.

 

  حضور شما در همه آثارتان با ميميک صورت و بازي دستانتان همراه است.چگونه در اين نقش به يک خودکنترلي باورپذير رسيديد؟

 دستها، حرکات و ميميک صورت من در خدمت نقشهايي بود که در سريالهاي طنز به خاطر ريتم و فضاي کاري که ايجاب ميکرد، از آنها استفاده ميکردم.

هر کاري خصوصيات و نوع اجراي خودش را ميطلبد، وظيفه بازيگر تفکيک کردن اينها از هم ديگر است.

اگر اجازه بدهيد حالا که از ريتم صحبت کرديم از آقاي عسگرپور به خاطر اينکه اين شرايط را براي ايفاي اين نقش فراهم کرد، تشکر کنم.

به خاطر جسارتي که هم در نوع پرداخت داستان و هم انتخاب من داشتند.کمتر کارگرداني است که اين ريسک را متحمل شود و به بازيگر اين اجازه را بدهد که در قالب ديگري خودش را محک بزند.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.