۳ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۷:۲۸
کد خبر: 383317

محمد حسین جعفریان

فریبکاری بانک‌ها با مردم

تقریباً تمام مدیران سابق و لاحق بانک‌ها اتفاق نظر دارند که بیشتر سپرده‌های قرض الحسنه این مؤسسه‌های مالی، صرف وام به کارمندان آن‌ها می‌شود.
یکی از این مدیران هم با آسودگی تمام، چنانکه گویی در حال شرح بدیهی‌ترین امر آفرینش(!) است فرموده‌اند؛ این مسأله از خیلی سال پیش مصوب بوده و انجام می‌شده و رفتاری نیست که پنهان بوده یا مربوط به امروز و دیروز باشد.
... جالب است که با این وضعیت باز هم بسیاری از دست اندرکاران همواره این پرسش را مطرح می‌کنند که چرا مردم به نظام بانکی کشور بی‌اعتمادند؟ در واقع باید این پرسش را برعکس پرسید که با چنین وضعیتی، چرا مردم باید به چنین نظام فریبکارانه‌ای اعتماد کنند!
تصور کنید مردم همواره در رسانه‌های جمعی با موجی از تبلیغات روبه رو می‌شوند که آن‌ها را به سرمایه‌گذاری در حساب‌های قرض الحسنه تشویق می‌کنند تا مشمول اجر اخروی شوند و کسب ثواب کنند. توده‌های مردم نیز با این امید که از رهگذر این سپرده‌ها، گره نیازمندی باز شود، از سود قطعی خود در این تنگنای رکود و مشکلات عدیده اقتصادی می‌گذرند و بدون هیچ چشمداشتی پولشان را برای سپرده گذاری در حساب‌های بدون سود و قرض الحسنه تقدیم بانک‌ها می‌کنند، اما از آن سو ناگهان پس از سال‌ها می‌فهمند سودی که آن‌ها به امید گشایش کار نیازمندان از آن چشم پوشی کرده‌اند، در عمل در اختیار کارمندانی قرار گرفته که در آن بانک‌ها شاغل بوده و در واقع پول آن‌ها صرف استمالت مدیران بانک‌ها از کارمندانشان شده و در این میان اندکی هم شاید صرف وام ازدواج و مانند آن شده است.
اینکه کارمندان بانک‌ها مستحق چنین وام‌هایی هستند یا نه، بحث دیگری است و اگر هستند، مدیران مؤسسه‌های مربوطه موظفند چنانچه این استحقاق را تشخیص می‌دهند، از منابع خود و با صرف هزینه لازم و معقول این وام‌ها را فراهم کرده و تقدیم همکاران خویش کنند، نه اینکه از محل سپرده‌های قرض الحسنه مردم. آن هم در حالی که انبوهی از نیازمندان سال‌هاست در صف طولانی دریافت همین وام‌ها پیر می‌شوند و گاه از دنیا می‌روند و نمی‌توانند یک وام جزیی و اندک مورد نیازشان را دریافت کنند.
چنین رفتاری از دو منظر زشت و شرم آور است؛ اول آنکه به سپرده گذاران عادی که عموم مؤمنان و مردم معتقد به کمک به نیازمندانند، دروغ گفته می‌شود. به بهانه‌ای دیگر پول آن‌ها را می‌گیرند اما در عمل صرف کار دیگری می‌کنند.
مسأله دیگر گسترش بی‌اعتمادی در میان مخاطبان این مؤسسه‌هاست. به طوری که آن‌ها با این رفتار ریشه اعتماد ملت را به حساب‌های قرض الحسنه می‌خشکانند و لذا در نوبت‌های بعد حتی اگر بانکی واقعاً با کمک این حساب‌ها قصد دستگیری از نیازمندان حقیقی را داشته باشد، باز هم مردم از ریسمان سیاه و سفید ترسیده و به بانک‌ها اعتماد نمی‌کنند.
 آخرین نکته هم خودحقوق کارمندان بانک‌هاست. بی‌شک چنین وام‌های اعطایی از چنین محلی، حرمت آشکار دارد، اما کارمندان در این میان تقصیر ندارند. آن‌ها به دلیل سیاست فریبکارانه رؤسایشان پول مردم را وارد زندگیهایشان می‌کنند، بی آنکه که بدانند... براستی نهادهای نظارتی در تمام این سال‌ها کجا بوده و اکنون کجا هستند؟

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.