حسین رسول زاده: یک دسته سار روی درخت انجیر، چند گنجشک روی بوته‌های نسترن باغچه، دو قمری که توی حیاط سر به سر هم می‌گذارند، یک کلاغ روی داربست فلزی ساختمان رو به رو ؛ تماشای پرنده‌ها را حتی از پشت پنجره آپارتمان هم می‌شود، آغاز کرد.

درآمد پـرنـده نـگـری، می‌تواند جایگزین درآمد شـکـار بشود

 اگر از تماشای پرنده‌ها و رفتار باشکوه شان لذت بردید، آن وقت می‌توانید کوله پشتی تان را بردارید و بزنید به دل طبیعت، جایی که پرنده‌ها سرمست و آزاد زندگی می‌کنند. توی گندمزارها می‌توانید چکاوکها را ببینید که پرواز می‌کنند و حین بال زدن، جایی وسط آسمان متوقف می‌مانند. سهره‌ها لابه لای شاخ و برگ درختها لانه می‌کنند و صدایشان، مثل آهنگ زمینه، همه جای طبیعت پخش می‌شود. سرتان را که بالا بیاورید، پرواز باشکوه عقابها را می‌بینید که بی آنکه بال بزنند، سوار بادها می‌شوند و سراسر آسمان را در سیطره خود دارند. حالا شما هم به جرگه «پرنده نگر»ها وارد شده‌اید؛ و این «پرنده نگری» سالهاست جای خود را در فهرست برنامه طبیعت گردها، باز کرده است.
اگر دوربین عکاسی داشته باشید، می‌توانید از پرنده‌ها عکس بگیرید. مراکزی وجود دارد که در آنجا کارشناسان می‌توانند با دیدن عکسها به شما بگویند از چه پرنده ای عکس گرفته اید. یکی از این مراکز، «گروه پرنده نگری طرلان» است که یک سایت اینترنتی فعال هم دارد و مجموعه کاملی از فعالیتها و اطلاعات و امکانات را درباره پرنده نگری به کاربران ارایه می‌کند.
گفت و گوی من با مؤسس و مدیر گروه پرنده نگری و پرنده شناسی طرلان به همین بهانه شکل گرفت. گپ و گفت ما در یک بعد از ظهر اتفاق افتاد و «علیرضا هاشمی» از من خواست تا در شروع مطلبم، یک نکته مهم را روشن کنم و آن، اینکه پرنده نگری صرفاً و صرفاً درباره پرنده هایی مفهوم می‌یابد که زندگی آزاد خود را دنبال می‌کنند. تماشای پرنده‌ها در فضای محصور، حتی اگر آن فضا به بزرگی باغ پرندگان باشد، باز هم از دایره پرنده نگری بیرون است.
گفت و گوی من را با علیرضا هاشمی، کارشناس ارشد محیط زیست، عکاس بین المللی و مدیر گروه طرلان بخوانید.


پرنده نگری یک فعالیت علمی است یا یک فعالیت تفریحی؟
می‌توانم بگویم تلفیقی از هر دوی اینهاست؛ جذابیت یک فعالیت علمی را دارد و لذت یک فعالیت تفریحی را. پرنده نگری نه زمان می‌شناسد، نه مکان. هر جا که بشر هست، پرنده هم هست. اما اینکه پرنده نگری در این سالها رونق گرفته، به این خاطر است که بخشی از کار حفاظت از پرنده‌ها را هم دارد برعهده می‌گیرد. با رونق گرفتن پرنده نگری، همیشه یک سری چشم وجود دارد که در اطراف خود می‌گردند تا پرنده‌ها را ببینند. خب این چشمها، می‌توانند مراقب پرنده‌ها هم باشند. وقتی پرنده نگری به روستاها می‌رسد، بحث اکوتوریسم روستاها را می‌تواند بهبود ببخشد و به حفظ عرصه‌های طبیعی کمک کند.
در چند سال گذشته پروژه ای داشتیم با همکاری دفتر کمکهای زیست محیطی سازمان ملل. ما در آن پروژه، تلاش می‌کردیم تا پرنده نگری را به راهی برای رسیدن به حفاظت مردمی از طبیعت تبدیل کنیم؛ یعنی اگر تالابی وجود دارد، اگر منطقه حفاظت شده ای هست، جایی هست که از نظر جمعیت پرندگان، غنی است، پرنده نگری را در آنجا رواج بدهیم تا اندک اندک، درآمد حاصل از راهنمایی پرنده نگران، جایگزین درآمد حاصل از شکار پرندگان بشود. اگر این اتفاق بیفتد، آن وقت پرنده نگری ابزاری شده برای رسیدن به حفاظت. خیلی از کشورها این کار را می‌کنند و این شدنی است.


یعنی صرفاً سازمان حفاظت محیط زیست متولی فعالیتی مثل «پرنده نگری» است؟
دو بخش در کشورها وجود دارد که این دو بخش با موضوع پرنده نگری درگیر هستند. یکی سازمانهایی که وظیفه دارند از محیط زیست، مراقبت و حفاظت کنند و دیگری، نهادهای متولی امر گردشگری. برای رونق پرنده نگری این دو بخش باید به موازات هم در هماهنگی کامل با هم حرکت کنند؛ مثلاً در کشور ما، سازمان حفاظت محیط زیست بایدها و نبایدها را تعیین می‌کند و بخش گردشگری کمک می‌کند تا این فعالیت رونق بگیرد. سازمان حفظت محیط زیست می‌گوید در چه زمانهایی می‌شود وارد مناطق شد و به تماشای پرنده‌ها پرداخت و در چه زمانهایی نباید و نمی شود وارد مناطق شد. در کنار آن، بخش گردشگری هم متناسب با این بایدها و نبایدها، زیر ساختها را تسهیل می‌کند. در این میان توجه داشته باشید که مهمترین وظیفه، نه برعهده سازمان حفاظت محیط زیست و نه برعهده سازمان میراث فرهنگی و گردشگری است؛ مهمترین وظیفه برعهده مردم است. بخشهای دولتی، سیاستهای کلان را آماده می‌کنند، اما این مردم هستند که بار اصلی را به دوش دارند.


در حوزه حیات جانوری مجموعه ای مثل انجمن حفاظت از یوزپلنگ آسیایی را داریم که به هر حال توانسته توجه جامعه را به یک گونه در خطر جلب کند، آیا مشابه این انجمن در حوزه پرندگان هم تأسیس شده است؟
این گروه‌ها کمابیش وجود دارند. گروه طرلان هم در واقع با همین هدف شکل گرفته است. ما گروه پرنده نگری طرلان را 6 سال پیش تأسیس کردیم که مشخصاً روی پرنده‌ها و پرنده نگری کار می‌کنند. نام دقیق گروه، «گروه پرنده نگری و پرنده شناسی طرلان» است. می‌دانید که «پرنده نگری»، آن بخشی است که به لذت تماشای پرنده‌ها می‌پردازد و «پرنده شناسی» آن بخشی است که به مطالعه علمی پرندگان می‌پردازد و در واقع شامل شاخه ای از علم زیست شناسی می‌شود. برای مثال شاید من با داشتن تحصیلات در زمینه زیست شناسی و محیط زیست مطالعاتی در قالب پرنده شناسی انجام دهم. اما به عنوان پرنده نگر صرفا از تماشای پرندگان هم لذت می‌برم. در مورد اول من پرنده شناس و در مورد دوم پرنده نگر قلمداد خواهم شد. جالب است بدانید که پرنده شناس‌ها هم از پرنده نگرها کمک می‌گیرند تا اهداف تحقیقاتی خودشان را پیش ببرند. در واقع پرنده شناس‌ها می‌توانند کار میدانی را به پرنده نگرها بسپارند. ما در گروه طرلان، هم پرنده نگر داریم و هم پرنده شناس. برای پرنده نگری هم مشخصاً «باشگاه پرنده نگری طرلان» را تأسیس کرده ایم که در آنجا همه پرنده نگرها می‌توانند در بحثها مشارکت کنند و دانش و تجربه خودشان را به دیگران منتقل کنند. برنامه‌های مختلفی برگزار می‌کنیم و اعضا را به محیط‌هایی می‌بریم که استعداد مشاهده پرنده‌ها را دارد. حاصل همین فعالیتهای میدانی، می‌شود داده هایی برای پژوهشهای پرنده شناسان.


پرنده نگری ماجرای روشنی است، روشن تر بگویید در حوزه پرنده شناسی، چه فعالیتهایی دارید؟
ما در گروه، خدمات متنوعی را به جامعه پرنده شناسان ارایه می‌کنیم. ما در واقع حلقه واسطی هستیم میان پرنده نگرها و پرنده شناس‌ها. ما اطلاعاتی را می‌گیریم، جمع می‌کنیم، طبقه بندی می‌کنیم و در اختیار پرنده شناس‌ها قرار می‌دهیم.
در بخش دیگر، ما کار تبدیل زبان پرنده نگرها به پرنده شناس‌ها را بر عهده داریم؛ یعنی می‌بینیم پرنده شناس‌ها چه می‌خواهند، آن وقت، این را به یک برنامه عملی برای پرنده نگرها تبدیل می‌کنیم.
بخش دیگری هم هست که شرکت در سرشماری‌ها و مشارکت در کارهای تحقیقاتی است. کسانی هم که پایان نامه شان در حوزه پرنده شناسی است، به ما مراجعه می‌کنند. ما هم از بچه‌ها کمک می‌گیریم، از داده‌های قبلی کمک می‌گیریم و برنامه هایی را برای دانشجو تدارک می‌بینیم تا پروژه پایان نامه اش را پیش ببرد. سایر فعالیتها هم کم و بیش دراین حیطه در جریان است.


مردم هم باورهای مختلفی درباره پرندگان دارند. آیا به این باورها هم پرداخته‌اید؟
اجاز بدهید نام این بخش را بگذاریم، «فرهنگ پرندگان». ما به فرهنگ پرندگان هم پرداخته ایم که بحث مهمی هم هست. حالا پرداختن به این موضوع، خودش ماجرا دارد. ما در گروه، به کمک یک مؤسسه دیگر و با نظارت سازمان گردشگری و میراث فرهنگی، دوره‌های تخصصی راهنمای طبیعت گردی را اجرا می‌کنیم؛ یعنی یک عده آدمهایی که شرایط لازم را دارا هستند، در دوره‌های 6 ماهه شرکت می‌کنند و کارتی را می‌گیرند که در آن ذکر شده که این آدمها، راهنمایان دوره دیده گردشگری کشور هستند. حالا ما در قالب همین دوره‌ها، یک دوره ویژه را به سازمان میراث فرهنگی ارایه دادیم که در آن، همین آدمهای دوره دیده، یک دوره ویژه هم ببینند که این دوره ویژه همین دوره تخصصی راهنمایان پرنده نگری است. ما دو دوره این کلاسها را برگزار کردیم و اکنون در حال برگزاری دوره سوم آن هستیم. در این دوره‌ها و در بخشی از آموزش، از خانمی کمک گرفتیم که کارشناس ارشد زبانهای باستانی است. خانم ملکی در این دوره ها، رد پای پرندگان را در تاریخ و تمدن ایران مورد بررسی قرار داد و اطلاعاتش را به فراگیران ارایه کرد. این بحث که در ابتدا یک بحث کوچک بود، در ادامه و با کامل شدن کار، به یک بحث جامع تبدیل شد. وی هم اکنون در حال گردآوری این اطلاعات به شکل یک کتاب مدون است. این کتاب که کامل بشود، می‌شود جایگاه پرنده‌ها را از هزاران سال پیش تا امروز در فرهنگ و باور ایرانی دید و این بحث در نوع خودش، بی نظیر است. البته دوره تخصصی راهنمایان پرنده نگری دارای عناوین آموزشی متنوعی است که این مورد یکی از آنهاست.


آیا در اردوهای پرنده نگری، اتفاق پیش بینی نشده ای هم برایتان رخ داده؟ مثلاً اینکه پرنده ای را ببینید که تا پیش از آن حضورش در منطقه ثبت نشده باشد؟
بله، فراوان و اتفاقاً همین هاست که پرنده نگری را پر ماجرا و جذاب می‌کند؛ دیدن پرنده هایی که تا پیش از این حضورشان در منطقه ثبت نشده فراوان اتفاق می‌افتد. بگذارید یک ماجرای جالب را برایتان تعریف کنم. سال گذشته یک نفر به مؤسسه زنگ زده و گفت یک پرنده تو محوطه کارگاه ساختمانی شان افتاده که معلوم نیست چه پرنده ای است. وقتی پرنده را به مؤسسه آوردند معلوم شد، غاز پیشانی سفید است که هیچکس گمان نمی کرد این پرنده در تهران هم حضور داشته باشد. حالا اینها در محیط شهری است، در عرصه‌های طبیعی که اتفاقاتی از این دست بسیار بیشتر اتفاق می‌افتد.


آیا این به این معنی نیست که ما اطلاعات جامعی از جغرافیای حضور پرندگان مختلف در کشور نداریم.
بی انصافی است که بگوییم اطلاعات دقیقی وجود ندارد. سالها پیش سازمان حفاظت محیط زیست در یک برنامه حساب شده و با کمک کارشناسان خبره که بخشی از آنها از خارج کشور دعوت شده بودند، همه ایران را پایش کردند و اطلاعات پایه ای مناسبی از حیات جانوری کشور به دست آوردند. اما طبیعت، دایماً در حال تغییر است. متأسفانه، آن برنامه استمرار نیافت و همین عدم استمرار پایش کشور، امروز خلأیی را در دانسته‌های ما به وجود آورده است که باز همت طبیعت گردها می‌تواند در رفع این خلأ، کمک کند. در همه جای دنیا، بار اصلی این گونه مطالعات بر عهده طبیعت گردها از جمله پرنده نگرهاست. در ایران هم باید همین اتفاق بیفتد.

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • فرناز حيدري IR ۰۹:۳۹ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۸
    0 0
    مطلب بسيار جالبي است و جاي بسي خوشوقتي است که مطالبي از اين دست در دستور کار روزنامه قرار گرفته .