ساری- حسین احمدی: ده سال پیش در یکی از روزهای گرم تابستان سال 83 به اتفاق استاندار وقت مازندران برای بازدید از «پناهگاه حیات وحش دشت ناز» ساری رفتیم.

 5 قرن در جنوب، 50 سال در شمال

 آن روز وقتی در ورودی پناهگاه دشت ناز باز شد، شماری از گوزنهای زرد گویی به استقبال ما آمدند و ما آنها را از فاصله 20 متری در ورودی مشاهده کردیم. گوزنهای نر و ماده با گوساله‌های خود، نگاهی کنجکاوانه به جمعیت حاضر در ورودی پناهگاه داشتند.

حالا پس از 10 سال قرار شده از نیم قرن فعالیت پناهگاه حیات وحش دشت ناز ساری که همانند دایه ای مهربانتر از مادر از گونه در حال انقراض گوزن زرد ایرانی پذیرایی می‌کند، گزارشی تهیه کنیم.

با هماهنگی به عمل آمده با اداره کل محیط زیست مازندران و فرمانده یگان حفاظت این سازمان، صبح یکی از روزهای گرم آخر تابستان، به اتفاق عکاس روزنامه با عبور از جاده «خزرآباد» ساری به سمت سه راهی «پنبه چوله» رفته و با گذر از روستای «پنبه چوله» و زمینهای زراعی شرکت «دشت ناز» پس از طی 25 کیلومتر به شمال شرق ساری می‌رسیم.

 

 

  چهارشنبه ساعت 10 صبح

با همراهی و استقبال «نبی ا... ستاوند» محیطبان پناهگاه «دشت ناز» که به مدت 12 سال در این مکان فعالیت دارد، وارد سایت می‌شویم. هوا بس ناجوانمردانه گرم است. این بار گوزنها به استقبال نمی آیند. هر چه جست‌وجو می‌کنیم اثری از آنها نمی یابیم!

کمی آن طرف تر «شیرمحمدی» مستندساز تهرانی را می‌بینیم که به اتفاق دستیارش تصاویر تهیه شده از گوزنها را بررسی می‌کنند.

از ستاوند می‌پرسم گوزن ها کجا هستند؟ پاسخ می‌دهد: سایت دشت ناز دارای 3 پارسل(بخش) است که پارسل اول به وسعت 18 هکتار برای ترمیم و احیای پوشش گیاهی از وجود گوزنها خالی شده. برای رویت گوزنها باید به پارسل‌های 2 و 3 برویم.

توصیه می‌کند برای دیدن و نزدیک شدن به گوزنها سوار تراکتوری بشویم که دسته‌های علوفه را در محل حضور گوزنها، پخش می‌کند. توضیح می‌دهد بخشی از تغذیه گوزنها با علوفه دستی انجام می‌شود. می‌گوید: گوزن ها به صدای این تراکتور، شرطی شده اند.

ستاوند یادآور می‌شود: در تابستان علوفه سبز از نوع ذرت و در زمستان جو را به عنوان تغذیه کمکی در اختیار گوزنها قرار می‌دهیم.

محیطبان پناهگاه دشت ناز اضافه می‌کند: تغذیه گوزنها در صبح زود انجام شده. حالا در ساعات نزدیک به ظهر، آنها سیر هستند و دیگر نمی شود پیدایشان کرد.

دکتر «بهرنگ اکرامی» دامپزشک حیات وحش و متخصص بیماری‌های تولید مثل است و امروز در سایت حضور دارد.

می‌گوید: ماهانه 4 بار از سایت سرکشی می‌کنیم تا وضعیت سلامت گوزنها، تولید مثل، شیرخوردن گوساله‌ها و وضعیت تغذیه منطقه را بررسی کنیم.

وی با اشاره به اینکه هم اکنون 7 گوزن نر و 27 گوزن ماده در سایت حضور دارند، ادامه می‌دهد: هنگامی که ترکیب گله ها به هم بخورد گوزنها را جابه‌جا و به سایتهای دیگر کشور انتقال می‌دهیم. ناچارم برای دیدن گوزنها، فردا دوباره به سایت بیایم.

 

 

  پنج شنبه ساعت 7 صبح

طبق قرار قبلی در سایت دشت ناز حاضر می‌شویم. مستندساز جوان شب گذشته در چادری در پناهگاه بیتوته کرده است.

او که کارش در اینجا به پایان رسیده است در حال ترمیم دوربین «هلی شات» اش است که پس از دریافت تصاویر هوایی، سقوط کرده.

چند تا از محیطبانها برای تهیه علوفه به زمینهای زراعی دشت ناز رفته اند و بزودی بازمی گردند. محیطبانها که می‌رسند، سوار تراکتور می‌شویم تا با تکانهای بسیار، وارد منطقه ای از سایت بشویم که گوزنها زیست می‌کنند.

خیلی طول نمی کشد که گوزنها را می‌بینیم. هیکل درشت شان را می‌شود در پناه درختها دید و رنگ زرد خال خالی شان که هیچ همخوانی با رنگ سبز منطقه ندارد.

در سمت چپ مان گوزن نری که با شاخهای بلندش در خنکای درختی نشسته است. با خشمی در نگاه، ما را تماشا می‌کند که به قلمرو اش پا گذاشته ایم. هیکلش درشت است و شاخهای بلندش، هیبت ترسناکی به او داده. پس از گرفتن چند عکس، ترجیح می‌دهد خودش را از ما پنهان کند.

محیطبان «آخرتی» که اهل خراسان است، می‌گوید: وزن گوزنها، گاهی تا 130 کیلو هم می‌رسد.

توضیح می‌دهد که: گوزن زرد، بدنی زرد مایل به قرمز با خالهای سفید دارد ، عمر متوسط آن ۲۰  سال است. زمان جفتگیری گوزنها از نیمه مرداد شروع می‌شود و تا پایان شهریور ادامه دارد. توضیح می‌دهد هر گوزنی برای خود یک منطقه قرق دارد و اینجا قرق این گوزن نر است.

«آخرتی» 7 سال است در این سایت فعالیت دارد. او توضیح می‌دهد: نرها شاخهای بلند و نسبتاً پهنی دارند. رشد شاخ‌ها از یک سالگی به بعد شروع می‌شود. در ابتدای رویش، شاخ گوزنها دارای کُرک بوده که آنان شاخ هایشان را به شاخ و برگ می‌مالند تا کُرک هایش بریزد. شاخ گوزنها در زمستان، یک ماه قبل از نوروز می‌افتد و هنگام بهار دوباره رشد می‌کند تا برای جفتگیری و نبردهای آن در تابستان آماده شود.

این منطقه از سایت از درختانی مثل بلوط، ممرز، انجیلی، آزاد، ولیک و گلابی وحشی پوشیده است. در نخستین نگاه درختان بلند و شکسته ای را می‌شود دید که در جای جای پناهگاه دشت ناز سقوط کرده اند و به جنگل زیبا تصاویری بکر داده اند، گویی که برای اولین بار است که پای یک انسان به این جنگل باز می‌شود.

 

 

  پنجشنبه ساعت 9 صبح

دکل بلندی به طول 15 متر وسط جنگل خودنمایی می‌کند که گویا توسط یک محقق آمریکایی به نام «سام هس» برای تحقیقات رفتارشناسی گوزنها مورد استفاده قرار می‌گرفت. در میانه جنگل آبشخوری را می‌بینیم که آب آن توسط یک چاه و انتقال آن به دل جنگل تامین می‌شود، این همان آبشخوری است که گوزنها از آن سیراب می‌شوند.

کم کم می‌شود گله‌های گوزن را از فاصله 30 متری هم دید که با چشمان شان تراکتور را تعقیب می‌کنند. دنبال علوفه‌هایی هستند که هر روز با همین تراکتور برای شان آورده می‌شود.

با دیدن این حیوانات زیبا با آن خالهای رنگی بر روی بدنشان، به وجد می‌آییم. گوساله ها به دنبال مادرانشان می‌دوند. هر 3 تا 4 گوزن ماده را یک گوزن نر همراهی می‌کند.

 

 

  پنجشنبه ساعت 10 صبح

از تراکتور پیاده می‌شویم و پشت درختان جنگل موضع می‌گیریم تا بتوانیم عکسهای بهتری از گوزنها بگیریم. گوزنها اما ترجیح می‌دهند خودشان را نشان ندهند. با هر جابه‌جایی از یک نقطه به یک نقطه دیگر، گوزنها به همان اندازه از ما دورتر می‌شوند.

پیاده به دل جنگل می‌زنیم. فشردگی درخت و صدای جانور دور و نزدیک، ترس را به دلمان می‌اندازد. هوا گرم است و حسابی عرق کرده ایم. باید چند کیلومتری را پیاده طی کنیم. شاید باز هم گوزنی در قاب دوربین مان جا بگیرد. گوزنها گوشه و کنار جنگل پراکنده اند. چند تایی عکس می‌گیریم. تشنه شده ایم و خبری از آب نیست.

محیطبان «آخرتی» که نگران مان شده از راه خاکی وسط جنگل، با تراکتور دنبالمان آمده است. صدای تراکتور را که می‌شنویم، آرامش به دلمان می‌افتد. احتمالا گوزنها هم همین احساس را دارند وقتی تراکتور محیطبانی به آنها نزدیک می‌شود.

حالا پس از 2 ساعت عکسبرداری دل کندن از گوزنهای زرد کار سختی است. سوار تراکتور می‌شویم و بر می‌گردیم.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.