امیر تیمور گورکانی یکی از شخصیت های پیچیده ی تاریخ است. نبوغ بی نظیر نظامی اش در میادین جنگی تحسین همگان را برانگیخته بود، چرا که او فرمانروایی جسور در میدان نبرد و در عین حال سیاست مداری زیرک در اداره امور کشوری و لشکری محسوب می شد.

امیر تیمور گورکانی با حمایت های مذهبی از بزرگان شیعه در پی دستیابی به اهداف سیاسی_نظامی خود بود!

به گزارش سرویس فرهنگی قدس انلاین تیمور گورکانی با درک شرایط مذهبی موجود در جامعه، با کاردانی وزیرکی از قدرت مذهب درجهت پیشبرد اهداف سیاسی اش بهره گرفت؛ چنانچه به امام علی (ع) و دیگر امامان شیعه احترام می نهاد و برای زیارتگاه های آنان زمین و کشتزار وقف می نمود. بدین ترتیب تا حدودی برای حکومتش مشروعیت دینی فراهم آورد. وی همچنین از باورهای مذهبی شیعیان در جهت رسیدن به اهداف نظامیش بهره برد و بهانه ی حمله به دمشق را انتقام خون امام حسین (ع) از یزیدیان) مردم دمشق( عنوان نمود. از این رو طی گفت و گویی با «خدیجه الله دانه» کارشناس مسائل تاریخی به بررسی دلایل، زمینه ها، نتایج و پیامد های سیاست های حمایتی امیر تیمور گورکانی از شیعیان پرداختیم که از نظرتان می گذرد.

خانم الله دانه! لطفا مقداری درباره زندگی سیاسی امیر تیمور گورکانی از تولد تا مرگ توضیح بفرمایید؟
امیر تیمور در حدود سال ۷۳۶ق. در شهر کش و به روایتی در روستای خواجه ایلغاراز روستاهای کش متولد شد. تاریخ نویسان گذشته نسب وی را به تومنه خان جد چهارم چنگیز خان مغول، رسانده اند. تیمور خود را از ترکان جغتای و از نسل چنگیز می دانست، ابن خلدون نیز معتقد است که امیرتیمور از خاندان بنو جغتای و از تبار چنگیزخان است. تیمور در سال ۷۶۲ق. از سوی تغلق تیمور خان پادشاه قسمت شرقی ممالک اولوس خغتای، حکومت ناحیه ی کش و توابع آن را که به صورت ارثی در دست طایفه ی برلاس بود بدست آورد. چون تغلق تیمور ناگزیر از مراجعت به مملکت اصلی خود بود و امرایش نیز در نگاه داشتن ماورالنهر از خود بی لیاقتی نشان دادند تمام خطه ی ماورالنهر از ساحل جیحون تا سمرقند به تیمور سپرده شد. پس از مدتی امیر تیمور پیمان خود را با تغلق تیمور زیر پا نهاد و با مدعی دیگر به نام امیر حسین، دوست و یاور گشت و با خواهر او الجای ترکان ازدواج کرد. این پیوند بر اعتبار او افزود و او را به گورکان (داماد) مشهور کرد که بعد ها عنوان سلسله اش شد. رشته ی پیوند و دوستی تیمور گورکانی و امیر حسین با گذشت زمان از هم گسسته به خصوص که الجای ترکان –همسر تیمور خواهرامیر حسین از دنیا رفت. بدین ترتیب دشمنی ها بالا گرفت. سر انجام امیر تیمور در ماه رمضان ۷۷۱ق. امیر حسین و دو پسرش را از عرصه رقابت های سیاسی حذف کرد. سپس تمامی امیران و بزرگان اولوس جفتای و ماورالنهر را گرد آورد و با آنان پیمان بست.

او پس از رسیدن به قدرت در سالهای ۷۹۸-۷۷۳ق. با عملیات های جنگی عظیم توانست مرزهایش را تا آذربایجان، اران، گرجستان، ارمنستان، شیراز، شوشتر، بغداد، تکویت، بصره، چرکس، قزاق، مسکو، هرات، بست وسیستان برساند.

امیر تیمور با شعار جهاد با کفار روانه ی هندوستان شد در سال ۸۰۰ق. کابل را فتح کرد و در سال ۸۰۱ق. از رودخانه ی سند گذشت و با پیروزی بر نیروهای محلی دهلی را تصرف نمود. امیر تیمور گورکانی پس از کسب موفقیت های پی در پی و شگفت آور نظامی در حالی که در تاریخ ۲۳ جمادی الاولی سال۸۰۷ ق. سپاه بزرگی را برای حمله به چین با شعارجهاد وغز فراهم آورده بود بیمار شد و در شعبان همان سال درگذشت.

امیر تیمور پس از دستیابی به حکومت، سلسله تیموری را تاسیس نمود. در نزد این سلسله مذهب دارای چه جایگاهی بود؟

دین و مذهب در دوره های مختلف تاریخ بشری همواره یکی از ابزارهای وحدت بخش جامعه بوده است. سلاطین و پادشاهان در طول تاریخ همواره از این عامل وحدت بخش در پیشبرد اهداف سیاسی، نظامی و حتی اقتصادی سود جسته اند. دوره ی حکومت تیمور نیز فارغ از این جریان نیست.

تیمور گورکانی در دورانی پای در عرصه ی سیاست نهاد که جهان اسلام به ویژه جامعه ی اهل تسنن با از دست دادن تکیه گاه اصلی شان (خلافت عباسی) در پی هجوم مغول شرایط ویژه ایی را تجربه می کرد، چرا که بعد از انقراض سلسله ی ساسانی توسط اعراب هیچ دوره ی تاریخی را جامعه ی ایرانی جدا از اسلام تجربه نکرده بود. این فرصت زمینه و بستری را فراهم آورد که عقاید و مذاهبی که تا کنون در جامعه از آزادی های بسیار محدود بر خوردار بودند بتوانند آزادانه به نشر و گسترش افکار و عقایدشان بپردازند. این وقفه زمینه ایی را فراهم آورد که از قرن هفتم به بعد به تدریج اختلافات مذهبی تا حدودی کنار رود و نوعی توافق مذهبی در میان اقوام ساکن در ایران به وجود آید.

جای شناسی مذهبی ایران در قرون هشت و ونهم حاکی از این مطلب است که اکثر مردم در مراکز شهری اهل سنت بودند، اما شیعیان نیز کم نبودند، علاوه بر گیلان و مازندران شهر های ری و ورامین ، قم وکاشان و ایالت خوزستان و خراسان بخصوص سبزوار شیعه مذهب بودند.

در این میان امیر تیمور گورکانی با زیرکی از این بستر و شرایط نهایت بهره برداری را نمود. تیمور با توجه به شرایط مذهبی حاکم بر جامعه خود را پای بند به امور شرعی معرفی می کرد در قلمرو او امور مذهبی را روحانیون و علما حل و فصل می  نمودند.

امیر تیمور با آگاهی از اهمیت مذهب در این دوران از خراب کردن امارات مذهبی جدا احتراز داشت و ویران کردن مساجد و مدارس و بقاع در نظر او حرام بود. این موارد و پوشش مذهبی که برای عملیات های جنگی هند وچین از سوی تیمور، گواه جایگاه و اهمیت مذهب در جامعه ی عصر تیموری است. پس به طور خلاصه می توان گفت تعظیم و تکریم سادات و علما در سراسر قلمرو تیموری و دادن امنیت جانی و مالی به علما و سادات در هنگام فتح شهر ها، برگزاری مجالس مباحثه ی علوم دینی و ساخت مساجد در سراسر قلمرو تیموریان حاکی از اهمیت و جایگاه ویژه ی مذهب در عصر تیموری است.

دلایل و زمینه های حمایتی امیر تیمور از مذهب چه بود؟

امیر تیمور گورکانی به منظور پیشبرد اهداف سیاسی خود از همان آغاز زندگی سیاسی اش در پی جلب توجه سادات و علمای دینی برآمد. با توجه به اینکه اکثریت قریب به اتفاق مردم سنی مذهب بودند مهمترین وجوه تغییرات و تحولات در این دوره جلوه های گو ناگون پرهیز کاری عمومی، توسعه ی تصوف اسلامی و طریقت های وابسته بدان، پرستش او لیاءالله، اعتقاد به معجزات وکرامات در جامعه بود. با توجه به شرایط حاکم بر جامعه امیر تیمور گورکانی از همان ابتدای سلطنتش با توجه و احترام به سادات و علمای دینی زمینه ایی را فراهم آورد که افکار عمومی جامعه او را به عنوان حامی و رهبر مسلمانان بپذیرند؛ چنانچه حضور چهار سید علوی در مراسم تاج گزاری امیر تیمور گورکانی گواه این مطلب است. این سیاست امیر تیمور گورکانی  یاد آور روشی است که ترکمنان سلجوقی از نیمه ی اول قرن پنجم در پیش گرفته بودند که با تظاهر به دینداری یا اعتقاد واقعی به آن زمینه ایی را فراهم آوردند تا جامعه آنان را به عنوان مجد دین بپذیرد.

تیمور گورکانی به منظور پیشبرد اهداف نظامی اش از قدرت و نفوذ  مذهب استفاده نموده به طوری که با واسطه قرار دادن سادات وعلمای دینی در فتح مناطق جدید توانست این مناطق را آسانتر و با صرف هزینه ی کمتری فتح نماید به طورمثال به هنگام فتح خراسان علی بن موید شیعی را که در بخشی از خراسان حکومت می کرد به نام دوازده امام سکه می زد و خطبه می خواند، را توانست با خود همراه سازد که وی را در فتح خراسان یاری کند.

علاوه بر آن وجود سادات در سپاه تیمور مایه ی دلگرمی سپاهیانش بود به طوری که در جنگی که میان تیمور وتوقتمش خان در دشت قبچاق در گرفت، چیزی به فرو پاشی سپاه تیمور نمانده بود که به سید برکه متوسل شد و او دست به دعا برداشت و مشتی خاک به طرف دشمن انداخت و به دنبال آن تیمور و سپاهیانش به دشمن حمله ور شدند و آن ها را در هم شکستند.

در این میان سیاست های حمایتی امیر تیمور گورکانی از مذهب تشیع به چه شیوه ای عملی گردید؟

تیمور گورکانی در کنار نبوغ نظامی اش که سبب کشورگشایی ها و عملیات های موفقیت آمیز جنگی می شد، در عین حال فردی سیاست مدار در اداره امور کشوری بود. در مورد عقاید مذهبی امیر تیمور گورکانی، تاریخ نویسان قدیم و پژوهشگران معاصر نظریات متفاوتی ارائه داداند. به طور مثال هارلد لمپ نویسنده کتاب تیمور لنگ آخرین فاتح جهان گشا در مورد عقاید مذهبی امیر تیمور گورکانی این گونه می نویسدکه واضح است که فاتح بزرگ، مسلمان با عقیده ای نبوده است و بیشتر از افکار و عقاید شخصی خودش پیروی می کرده است. احساسات مذهبی او به طور قطع معلوم نیست ولی مشهور است که برای عظمت اسلام کوشش می کرده است. تیمور هیچگاه آن القاب معمولی پادشاهان مانند نور الدین یا الرشید و امثال آن را برای خود نپسندید و برای پسرانش هم چنان القابی معمول نداشت. تیمور هیچ وقت مثل سایر مسلمانان سر نمی تراشید و امامه سر نمی گذاشت و مثل ملا ها لباس نمی پوشید. همچنین در مورد گرایش های  مذهبی تیمور در تاریخ کمبریج این گونه سخن گفته شده: امیر تیمور به شدت پای بند سنن مغولی باقی ماند. در واقع پیروان او پس از مرگش، مقبره اش را به اجبار با آداب مغولی با بی اعتنایی نسبت به اعتقادات اسلامی طراحی کردند. این در حالی است که منابع عصر تیموری امیر گورکانی را مسلمان حنفی سنی مذهب معرفی می کند، به طوری که وی علت حمله به مازندران را اینگونه برای سید کمال الدین فرزند میر قوام مرعشی  بیان می کند که نه بخاطر مال و منال بلکه بر آن بوده است که شنیده است مذهب شما مذهب نادرستی است.

علاوه بر این اعمال همچون سیاست های حمایتی تیمور از علویان و سادات به طوری که وی هدف حمله به دمشق را انتقام امام حسین(ع) از نسل یزید بیان می کند و سه بار ملاقات با خواجه علی رهبر طریقت صفویه در اردبیل تحت تأثیر تشیع بوده، انجام این اعمال سبب شده که برخی از پژوهشگران و تاریخ نویسان امیر تیمور گورکانی را شیعه مذهب بدانند. دلبستگی او به سید برکه به طوری که می خواست در پای گور او د فن شود و به همین سبب دستور داد تابوت سید را از اندخود به سمرقند آورند و آنجا به خاک سپرند تا تیمور را نیز زیر پای او دفن کند شاهد دیگری بر این ادعاست.

انجام اعمال متناقض در موقعیت های مختلف زندگی امیر تیمور گورکانی سبب شده که او از یک سو خود را از نسل چنگیز خان معرفی نماید واز سوی دیگر بهانه ی گشور گشایی ها و قتل عام هایش را جهاد علیه کفار بیان نماید این در حالی است که وی در تکریم سادات و علما کوشش نموده است این اعمال او پژوهشگران را در مورد عقاید مذهبی اش دچار شک و تردید می  نماید.

آیا وی سیاست هایی نیز در راستای حمایت از مذهب تشیع اعمال نمود؟ لطفا کمی در این باره توضیح دهید.

از قرن هفتم به بعد عواملی چون گشترش تصوف و همگرایی و تلفیق تشیع و تصوف، تهاجم مغول و فروپاشی خلافت بغداد و نیز خطر تصرف مغولان بر جهان اسلام و در نتیجه گرایش عمومی آنان به احیای وحدت اسلامی و باز گشت به اسلام ناب و اصیل، زمینه را برای افزایش روند علوی گرایی و توجه و احترام عمومی مردم به سادات فراهم کرد. امیر تیمور گورکانی با توجه به موقعیت و بستری که در جامعه ی ایرانی عصر تیموری وجود داشت، با حمایت از شیعیان و سادات از این نیروی بالقوه در جهت پیشبرد اهداف سیاسی نظامی اش بهره برد.

امان دادن او به سادات اصفهان و حمایت از آنان (۷۸۹ق) در حالی که هفتاد هزار نفر از ساکنان شهر را کشت و از سر آنان مناره ساخت، نمونه ای از مدارای او با سادات است. او در اقدامی دیگر به سال ۸۰۱ق. در یورشی که به هندوستان داشت یکی از دژهای هندوان به نام قلعه ی تلمی را محاصره کرد و دویست هزار دینار را از آنان خواست اما سادات و علمای شهر را بخشید، هندوان هنگامی که خواسته اش را اجرا نکردند، شبانه به شهر هجوم آوردند سپاهیانشان خانه ها را به آتش کشیدند و هر چه یافتند به تاراج بردند، ولی به دستور تیمور خانه های سادات و عالمان دژ از هرگونه دست بردی ایمن ماند.

تیمور در تزوکات خود از توجه خویش به بارگاه امام علی (ع)، امام حسین(ع)، امام موسی کاظم(ع) و امام رضا(ع) خبر می دهد و تصریح می کند که برای روضه منوره این امامان شیعه موقوفات ، فرش، روشنایی و آش نذری روزانه مقرر کرده است. ستایش او از خاندان پیامبر(ص)، نسب نامه ی ساختگی بر سنگ گورش که او را از دودمان امام علی (ع) معرفی می کند و حضور شیعیان در سپاهیانش سبب شده است که عده ایی از معاصرانش و همچنین گروهی از پژوهشگران وی را شیعه بدانند.

نتایج و پیامد های سیاست های حمایتی امیر تیمور از شیعیان به نظر شما چه بود؟

امیر تیمور گورکانی به منظور پیشبرد اهداف سیاسی اش از نفوذ و حمایت سادات و علویان استفاده نمود. سادات بخاطر خویشی با پیامبر در طول تاریخ همواره مرکز توجه بوده اند برخی از پژوهشگران بر این اعتقاد اند که تیمور با معرفی خود به عنوان دوستدار علی (ع) و شیعیان توانست بر حریفان مصری خود برتری یابد و بر مسندی انکارناپذیر چنگ زند، که پیش از او شیعیان زیدی موفق شده بودند. بدین ترتیب پشتیبانی عمومی جامعه را کسب کند هدف او از این شیوه زدودن هر بهانه ایی بود که شیعیان و علویان می توانستند علیه حکومتش داشته باشند او با این روش توانست بر زمام داری خویش مطمئن و از قیام آنان در امان باشد. حضور سید برکه و دیگر سادات در مراسم تاج گزاری امیر تیمور گورکانی به منزله ی تأیید شرعی حکومتش از سوی شیعیان بوده و این عمل باعث افزایش احترام سادات در نزد تیمور شد.

همچنین امیر تیمور گورکانی به منظور توجیه عملیات های نظامی اش از پوشش مذهب استفاده می نمود به طوری که عملیات های جنگی اش در هندو چین را به عنوان جهاد با کفار توجیه می کرد. در ایران نیز برای فتح مازندران چنین پوششی را برای توجیه عملش دست و پا می کند و مردم قلعه های ماهان و شهر آمل را به جرم پیروی از مذهب تشیع قتل و عام می کند او از یک سو مذهب شیعیان را دست آویز قتل عام آنها قرارمی دهد و از سوی دیگر به منظور پیشبرد اهداف نظامیش در میادین دیگر جنگی از وجود سادات و شیعیانش برای دلگرمی سپاهیانش استفاده می  نماید، به طوری که در سال ۷۹۳ ق. در جنگی که میان تیمور و توقتمش در دشت قبچاق در گرفت و نزدیک بود سپاهیان تیمور پراکنده شوند تیمور به سید برکه متوسل شد و سید دست به دعا برداشت و مشتی خاک به طرف دشمنان پرتاپ کرد و این عملش باعث دلگرمی سپاهیان تیمور شد و در نهایت منجر به پیروزی آنان گردید. در واقع امیر تیمور با توجه به موقعیت و شرایط حاکم بر جامعه از نیرو و نفوذ شیعیان و سادات استفاده نمود. اقدام وی در کشتار مردم دمشق در واقع اقدام سیاسی حساب شده ایی بود که برای جلب رضایت شیعیان و توجیه قتل و عام کسانی صورت گرفت که در برابرش پایداری کرده بودند.

یکی از مهمترین نتایج و پیامد های سیاست های حمایتی امیر تیمور گورکانی و جانشینانش از علویان و سادات فراهم آوردن زمینه و بستری برای رشد و گسترش این مذهب در عصر تیموری و نهایتا موجب رسمی شدن مذهب تشیع در قرن دهم توسط صفویان شد. روابط تیموریان  با صفویه سابقه ی طولانی دارد سه بار ملاقات امیر تیمور با خواجه علی، رهبر طریقت صفویان گواه این مطلب است.

علاوه بر این از پیامد ها و نتایج حمایت امیر گورکانی از مذهب تشیع برقراری نظم و آرامش در مناطق جنگی فتح شده بود. در مواردی اهالی شهر سادات و علویان و علمارا به عنوان شفیع خود نزد تیمور می فرستادند تا از غضب تیمور مصون گردند. مثلاَ هنگامی که شهر حلب در محاصره ی سپاه تیمور قرار داشت، حاکم آن با مردم گفت اگر مصلحت دانید در انقیاد و اطاعت او درآییم و سادات و علما را که پیش او حرمتی تمام دارند وسیله سازیم و پیشکش هایی لایق و تبرکات مناسب مصحوب ایشان فرستادیم شاید که عنان توجه از این صوب بگرداند و خانمان و ناموس ما به سلامت بماند.

از دیگر نتایج این سیاست مذهبی می توان بیان داشت که زیارت قبور متبرک امامان شیعه در کاظمین و نجف اشرف و زیارت مزار امام رضا (ع) در توس و همچنین زیارت مزار مشایخ معروف در طی مسیر سفر های امیر تیمور گورکانی سبب توجه و توسعه ی این اماکن مقدس شد. علاوه بر آن سبب شد که توده های مردم که می دیدند تیمور لنگ اما جهان گشا، این چنین به این اماکن توجه می نماید در توسعه و گسترش آنها بکوشند.

خبرنگار: مصطفی لعل شاطری

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ۲۱:۰۴ - ۱۳۹۸/۰۶/۱۹
    0 0
    مقاله مزخرف بود
  • ۱۷:۴۴ - ۱۳۹۸/۰۷/۰۳
    0 0
    تیمور لنگ ماشین انهدام انسان و یک هیولای بیرحم و خون خوار بوده که بویی از انسانیت و عواطف بشری نبرده بود.این جانوران قدرت برای رسیدن به اهداف قدرت طلبانه و خودخواهانه شان از هر ترفندی بهره می گیرند وبه هر تشبثی دست می زنند و البته جان و ناموس مردم بی دفاع برایشان پشیزی ارزش نداشته و ندارد...اصولا مردم در جوامعی که این هیولاهای آدم خوار در رأس هرم قدرت هستند محلی از إعراب نداشته و ندارند!…