سید جواد میرخلیلی: این اثر که بتازگی و در سال جدید منتشر شده است و در نوع خود، نگاه جدیدی را در معرض دید مخاطب می‏گذارد، با مقدمه پروفسور محمد لگنهاوزن، آغاز می‏شود.

«انسجام اجتماعی» دستاورد عزای سید الشهدا(ع) است

لگنهاوزن، با بیان اینکه زندگی آدمی همواره مشحون درد و رنج بوده و مسأله رنج از مسائل مورد توجه انسانها بوده است، می‏نویسد:” برای مسیحیان، آلام و رنجهای مسیح، پسر مریم(س)، رنجهایی نمونه و ایده‏آل به شمار می‏روند. از همین رو، اندیشمندان مسیحی، طیف گسترده‏ای از نظریات الهیاتی را بسط داده‏اند تا بتوانند ماهیت مصایب مسیح را فهم و تفسیر نمایند. مهمترین نظریه در این بیان، نظریه رهایی است. بر پایه این نظریه، از رهگذر درد و مرگ عیسی بن مریم(ع) و قربانی‏ای که بر بالای صلیب به درگاه خداوندی تقدیم شد، گناهان آدمی آمرزیده می‏شود. برای مسلمانان شیعه نیز رنج و محنت امام حسین(ع)، رنجی نمونه و ایده‏آل بوده است، ولی در اسلام نه گناه اولیه، آن چنان که در مسیحیت گفته می‏شود، وجود دارد و نه الهیات رهایی که در آن، خون امام حسین(ع)، بهای بخشش خداوندی و رهاییِ آدمی از گناه ذاتی‏اش باشد. اساساً در اسلام، چیزی به نام الهیات تبرئه و تنزیه وجود ندارد، که در آن، حقانیت امام حسین(ع)، به موجب قربانی شدنش، به انسانهای گنهکار تسرّی یابد و آنها نیز از گناهان خود، پاک یا تبرئه شوند”.

این پروفسور مسلمان شده آمریکایی می‌نویسد: “هر چند، واکنشها به آلام و دردهای حسین بن علی(ع) در تقویم شیعیان، بسیار برجسته بوده و در این موضوع، گنجینه‏های غنی‏ای از اشعار به وجود آمده است، و هر چند، هر ساله، تمامی دغدغه جهان تشیّع، به انجام مراسم یادبود و سوگواری‏های خالصانه درباره امام حسین(ع)، معطوف و صرف می‏شود، اما نظریه‏پردازی‏های کلامی و الهیاتی در موضوع محنت و مصیبت، بسیار اندک و گاه ناچیز بوده است”.

به هر حال، تلاش زیادی که دکتر بابایی از خود نشان داده است، در همین راستا معنا پیدا می‏کند. وی در این کتاب، مبنای متقن و معتبری را ارایه می‏کند که به باور پروفسور لگنهاوزن:” من امید و اطمینان دارم بر این مبنا، الهیات اسلامی، بسیار بسط خواهد یافت”.

یکی از ویژگی‏های چشمگیر این کتاب و ایده الهیاتی که در آن مطرح گردیده، این است که نشان می‏دهد چگونه ممکن است طرح خداوندی برای کشش انسان به سوی خود از طریق آلام و مصایب امام حسین(ع)، عملی شود. بر این اساس، وجود چنین آلام و مصایبی می‏تواند الهام‏بخش و زمینه‏ساز انسجام اجتماعی در میان تمام کسانی که حقانیت آرمان حسینی را درک می‏کنند، باشد. چنین انسجامی در بستر مشترک تجربه سوگواری برای حادثه غمبار کربلا پدید می‏آید. البته مقولاتی همچون شهادت و انسجام در برابر بی‏عدالتی براحتی می‏توانند بهانه‏ای برای شهوت انتقام، نفرت و خشونت باشند، ولی نکته ارزشمند این کتاب، آن است که بخوبی نشان می‏دهد می‏توان چنین بهانه‏جویی‏ها را در عین یاد رنج و مصیبت از بین برد و با تأکید بر روح تسلیم در برابر اراده خداوندی، که پیام اصلی شهادت امام حسین(ع) نیز همین است، در میان سوگواران انسجام فراگیری به وجود آورد و آنها را به سوی رهایی سوق داد.

خواننده این کتاب نباید در این نکته تردید کند که سوگواری، که خود، یکی از مصادیق رنج و محنت است، تنها یک رنج انفعالی وارفته و بی‏رمق یا احساس ناراحتی صرف است، بلکه این سوگواری، درد و رنجی فعال برای مصایب امام حسین(ع) است، رنجی است برآمده از سختی و مشقت برای آزادی انسانی. سوگواری، نمایش عشق است و این عشق با ذکر رنجهای معشوق، شعله‏‏ورتر می‏شود. زمانی که این ذکر رنج، آکنده از عشق باشد، هر دو(ذکر و عشق)، عمیق‏تر و کامل‏تر می‏شود. از میان جلوه‏های این عمق و کمال که در این کتاب آمده، نویسنده، ما را با ابعاد این جهانی، وجودی، اجتماعی، اختیاری، عقلانی و احساسی رنج مثبت آشنا می‏کند. نتیجه سخن، دعوتی است به سوگواری رهایی‏بخش که کمترین کارکرد آن، انسجام همه انسانها در سرسپردگی خداوند خواهد بود.

در این مجموعه، چهار فصل در چهار مرحله برای تبیین گام به گام این نظریه آورده می‏شود. در گام نخست به طرح کلی نظریه، مقدمات، ادبیات، دلایل و نتایج آن به طور اجمالی و مختصر اشاره می‏شود. در فصل دوم، به تفصیل و به گونه‏ای که در یک فصل بگنجد، ابعاد نظریه، تبیین و بر آن، استدلالی پدیدارشناسانه ارایه می‏شود. در این فصل، نظر بر این است که رنج وجودی و رهایی‏بخش، که نمونه تاریخی آن را می‏توان در رنج پیامبر خاتم و اهل بیت او مشاهده کرد، رنجی است خاتم و کمال‏یافته- به لحاظ تاریخی- که کمال آن را می‏توان در مولفه‏های جمعی ششگانه این رنج مشاهده کرد: اینکه رنج خاتم، رنجی جمعی است نه فردی؛ رنجی عقلانی و قابل فهم است و اسطوره‏ای نیست؛ از نظر احساسی و عاطفی بسیار عمیق و موثر است؛ رنجی وجودی و برای دیگران است؛ اختیاری است و آدمی، خود، آن را برگزیده است؛ و اینکه صرفاً برای آن جهان نیست، بلکه برای این دنیا نیز هست. یاد چنین رنجی که در گذشته رخ داده، می‏تواند راه مشترکی باشد برای همزیستی اجتماعی و بین الادیانی در زمان کنونی، برای اجتناب از رنجهای انسانی در حال و آینده و برای تقریب افقهای زندگی و فلسفه و مفهوم آن به یکدیگر.

در فصل سوم، نویسنده تلاش می‏کند  به دو پرسش بسیار مهم پاسخ داده شود: الف)آیا تجربه رنج، مصیبت، شهادت و همین طور یاد آن موجب نفی خود و تهی شدن از خود نمی‏شود؟ به بیان دیگر چگونه می‏توان با قربانی کردن خود و یا یاد این چنین قربانی‏ای(امری سلبی)، عزت نفس(امری ایجابی) پیدا کرد؟ و ب)چگونه می‏توان با اثبات خود(در عزت نفس)، کرامت دیگران را محفوظ داشت و راه را برای انسجام اجتماعی و یا وحدت با دیگران هموار کرد. نویسنده، در این فصل، با تحلیل و تقسیم خود به خود مجازی، خود سفلی یا خود فردی- و خود حقیقی- خود علوی یا خود جمعی- در صدد است تناقض میان نفی خود در قربانی و اثبات خود در عزت نفس را از یک سو نسبت به ظاهر متناقض بین عزت نفس خود و حرمت نفس دیگران حل کند و حاصل آن را با نمونه قربانی تاریخ اسلام تطبیق نماید.

وی آن گاه و در گام نهایی(فصل چهارم) تلاش می‏کند  این نظریه به لحاظ تاریخی در تاریخ اسلام به بحث گذاشته شود و موارد و مثالهای آن در مورد عاشورا و حوادث پس از آن روشن گردد. نویسنده در این فصل نشان می‏دهد یاد مصایب امام حسین(ع) در عاشورا همواره موجب وحدت امت اسلامی- وحدت در قیامها، وحدت در کانونهای اسلامی، و وحدت در هویت اسلامی- در تاریخ اسلام بوده است و نه تنها مسلمانان؛ اعم از شیعه و سنی، بلکه غیر مسلمانان نیز در صورت‏بندی هویت و منِ الهی خود از آن استفاده‏های فراوانی کرده‏اند.

خلاصه اینکه این کتاب به ارایه مثالی از کاربرد و کارکردهای مقوله‏های الهیاتی، مانند مصایب متعالی، قربانی، شهادت و یاد این مصایب و گریه بر آن، در کنترل رنجهای نوین و تمهید راه‏های همزیستی میان افراد متکثر با عقاید گوناگون می‏پردازد. به نظر می‏رسد یاد چنین مصیبتی می‏تواند کارکردهای معنابخشی، هویت‏بخشی، انسجام‏بخشی و بلکه نجات‏بخشی در دنیای نوین داشته باشد.

 این رویکرد، هرگز به معنای مدرنیزه کردن آموزه‏ها یا سنتها و شعائر دینی، مانند اقامه عزا بر امام حسین(ع) نیست، بلکه به معنای بررسیِ الف)امکان حضور مقوله‏های دینی در متن زندگی متجدد، ب)تغییری که مقوله‏های الهیاتی می‏تواند در فرایند تجدد در جامعه‏ای مانند ایران به وجود آورد و معضل‏های حاصل از آن را برطرف نماید، و ج)راه نجاتی که اسلام می‏تواند در عصر سکولار، پیش پای انسان جدید بنهد، است. به عبارت دیگر، یادآوری عاشورا در مواجهه با جنبه‏های تکثر و تفاوتهای حاصل از وضعیت نوین، ظرفیتهای بسیاری خواهد داشت که در آن هم راه برای حل برخی رنجهای نوین و هم زمینه برای ایجاد گفت و گو میان ادیان و همزیستی بین آنها و هم بستر لازم برای نجات مشترک میان ادیان فراهم می‏شود.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.