رویکرد اصلی بسیج از آن حالت نظامی به حالت فرهنگی تغییر پیدا کند .به گزارش خبرگزاری بسیج حجت الاسلام تویسرکانی، نماینده رهبر معظم انقلاب در سازمان بسیج مستضعفین در گفت و گویی صمیمانه به تبیین گذشته، حال و آینده بسیج پرداخت و از الزامات مرحله کنونی بسیج صحبت کرد. لطفاً بخوانید:
در آغاز از چگونگی شکل گیری این نهاد در ذهن امام خمینی(ره) بفرمایید.
در مورد پرسش شما باید عرض کنم، وقتی به تاریخ انقلاب اسلامی نگاه میکنیم، درمییابیم که تفکر ایجاد بسیج قبل از انقلاب اسلامی در ذهن مبارک حضرت امام وجود داشته است و این مسأله که برخی فکر میکنند، امام پس از انقلاب به فکر ایجاد بسیج افتادند غلط است. این مسأله را برخی از همراهان امام در نجف بیان میکنند که عده ای که متصل به جریان های منحرف بودند، نزد امام آمدند و گفتند که اگر شما ما را تأیید کنید؛ ما بیست هزار نیروی جوان، متخصص و هوشمند در اختیار شما میگذاریم، اما امام دست رد به سینه ایشان زدند و در سال 1350 میفرمایند: من به فکر تشکیل بسیج هستم؛ البته به یک معنی ایشان بسیج را پیش از انقلاب تشکیل داده بودند و انقلاب با این نیروها و این تفکرها به پیروزی رسید. بسیجی که نام و ساختار و ساختمان ندارد و اما حقیقت بسیج وجود داشت. این مرحله اول بسیج است، یعنی دوران تشکیل غیر رسمی بسیج.
تشکیل رسمی بسیج و حضور این نیرو در جبهه چطور؟
اما امام خمینی(ره) پس از پیروزی انقلاب در آذر 1359 دستور تشکیل رسمی بسیج را دادند. مطلع هستید که در ابتدا جوانان انقلابی در مساجد با جهاد در راستای محرومیت زدایی همکاری میکردند که بنده هم یکی از آن ها بودم، ولی با آغاز جنگ با توجه به آن که بسیج باید در اولویت ها ورود پیدا کند، به عرصه جنگ ورود پیدا کرد.
این قید که باید در اولویت ها حضور پیدا کند به چه معناست؟
حضرت آقا یک جمله زیبایی دارند، میفرمایند به دنبال کارهای مفید نروید، بلکه به دنبال کارهای اولویت دار بگردید. چرا که کارهای مفید بسیار است، اما اولویت باید مورد نظر باشد؛ علتش هم مشخص است؛ امکانات محدود، زمان محدود و....
در آن زمان، کار اولویت دار مسأله دفاع بود، بنابراین بسیج وارد سرزمین های درگیر جنگ شد و از این مرز و بوم دفاع جانانه کرد که همه بزرگان به این مسأله اعتراف میکنند که اگر بسیج نبود، چیزی از این انقلاب و کشور باقی نمیماند و واقعاً هر چه داریم از برکت بسیج داریم. این مرحله، مرحله سوم بسیج است، یعنی حضور موثر و چشمگیر این جریان در جنگ تحمیلی؛ البته این مرحله بسیار مفصل است، که هرچقدر بگوییم و بنویسیم و فیلم بسازیم نمیتوانیم همه این حقیقت را منتقل کنیم.
شما دو مرحله از بسیج را فرمودید، مرحله سوم چیست؟
مرحله سوم پس از پایان جنگ آغاز شد. در این دوران نسبت به بسیج دو تفکر شکل گرفت. یک تفکر این بود که کار بسیج تمام شده است و بسیجیان باید هر کدام بروند دنبال کار و زندگیشان. این تفکر یک تفکر سطحی بود. قابل بیان است که این تفکر معتقد بود سپاه باید در ارتش، جهاد در وزارت کشاورزی و کمیته در ژاندارمری ادغام شود که به نظر بنده این جریان در دو عرصه نظر خودشان را بر انقلاب تحمیل کردند. ایشان توانستند جهاد را در وزارت کشاورزی و کمیته را در ژاندارمری و شهربانی ادغام کنند که در عرصه جهاد هنوز هم بچههای جهاد ناراضی هستند و در بحث کمیته ها هم ما در شهر به یک نیروی اجتماعی نیاز داشتیم. به عنوان مثال برای نهی از منکر ما نیاز به کمیته داریم. توجه بفرمایید امر به معروف زبانی کار بسیج به عنوان یک نیروی مردمی است. این کار از عهده عموم مردم بر میآید، اما نهی از منکر که با زبان [صرف] نمیشود؛ از این رو نهی از منکر کار حکومت است. فرض بفرمایید انسان جاهل، بی ادب و بی عقل کار منکری را انجام میدهد، این فرد را نمیشود با زبان کنترل کرد؛ باید دست او را گرفت؛ البته اگر جای این دو وظیفه عوض شد به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید. اما برای ادغام ارتش و سپاه بنده کاملاً در جریان بودم. واقعاً نظام برای این ادغام تحت فشار بود، تا اینکه این مسأله با ورود مستقیم و قاطع حضرت آقا حل شد و ایشان برای نیروهای پنجگانه سپاه و سه گانه ارتش مأموریتهای جداگانهای تعریف کردند تا از موازی کاری، اسراف نیروها و رقابتهای منفی جلوگیری شود. با توجه به این تعریف مسؤولیتها، ارتش ماموریتهای کشوری و ملی را برعهده گرفت و سپاه وارد عرصه انقلاب اسلامی شد. لذا ارتش با نام ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه با نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عمق چشم انداز خود را مشخص میکند، بنابراین با ورود حضرت آقا، بسیج و سپاه به کار خود ادامه دادند و در حقیقت وارد مرحله جدیدی از فعالیت خودشان شدند که ما آن را مرحله سوم بسیج میدانیم.
مرحله سوم پس از انقلاب اسلامی با چه هدفی به کار خود ادامه داد؟
این مرحله جدید به دنبال تحقق آرمان حضرت امام یعنی بسیج 20 میلیونی بود. در این مرحله بیشتر هم و غم مسؤولین سازماندهی نیروها در قالب پایگاههای مقاومت و حوزههای بسیج بود. در واقع عمدهنگاه مسؤولین به بسیج نگاه دفاعی - نظامی بود؛ البته در این مرحله بسیجیان در عرصه خدمات اجتماعی هم با مسؤولین همکاری میکردند. به عنوان مثال در عرصه واکسن زدن، حوادثی مثل سیل و زلزله، جشن شکوفهها، سرشماری و... . با این حال عمده کار بسیج، نظامی - دفاعی بود. تا اواخر مرحله سوم که حضرت آقا اندیشه نویی را مطرح کردند و این بحث باعث آغاز مرحله چهارم انقلاب - که الان در این مرحله هستیم - شد.
اندیشه رهبر انقلاب که این تاثیر را در بسیج داشت، چه بود؟
آن اندیشه این بود که بسیج نظامی، همه حقیقت بسیج نیست. ایشان اولا تعریفی ارایه داد به این بیان که بسیج مزرعه بی حصر است. برای عضویت در بسیج هیچ شرطی لازم نیست. هر فردی اعم از مسیحی، یهودی، شیعه، سنی و... که بخواهد در بسیج عضو شود، بسیج باید او را بپذیرد؛ البته بسیج باید این هنرمندی را داشته باشد که این اعضا را مطابق ارزشها، باورها و رفتارهای انقلابی آموزش بدهد. این تفکر متعالی بر اساس همان جذب حداکثری بود.
با این دیدگاه بسیجیان تقسیم شدند: عده ای که به کارهای نظامی و اطلاعاتی علاقه داشتند، به نیروهای سازمان یافته نظامی تعریف شدند. اعم از مرد و زن باید در گردان های نظامی عضو شوند و دورههای آموزشی و دیگر مراحل را طی کنند. بخش دیگر از بسیجیان که روحیه نظامی و عملیاتی ندارد، در بسیج اقشار و متخصصین تقسیم بندی میشوند. قابل ذکر است که در زمان حضرت امام دو قشر بسیجی داشتیم، اما اکنون 22 قشر بسیجی داریم. مانند بسیج اصناف، بسیج هنرمندان، کارگران، ورزشکاران و... به عنوان مثال بسیج استادان که در حال حاضر 60 هزار عضو هیأت علمی در این قشر مشغول هستند، خیلی ظرفیت عظیمی دارد که به نظر بنده اکنون بسیج استادان نسبت به بسیج دانشجویی کارکرد مهمتر و قوی تری دارد. این قشر از بسیج در بیداری اسلامی خیلی نقش مهمی ایفا کردند و یا بسیج پزشکان که واقعاً در عرصه خدمت رسانی به محرومین زحمت ها میکشند. شاید اگر قرار باشد هر کدام از این اقشار بسیجی بیایند و گزارش کامل کار خودشان را بدهند یک روز کامل برای هر کدام نیاز است؛ بنابراین در مرحله چهارم بسیج ما چهار دسته بسیجی داریم. بسیج نظامی، بسیج اقشار که خودش شامل 22 قشر میشود، بسیج متخصصین و بسیج عادی که فردی است که ثبت نام میکند و خودش را در اختیار بسیج میگذارد.
دقیقاً این تفکر از چه زمانی ارایه شد و چه اقدامهایی برای تحقق این اندیشه صورت گرفته است؟
تفکر اصلی این مرحله در دیدارهای حضرت آقا با فرماندهان در سالهای 82 و 83 طرح شد و برای تحقق این تفکرات، تغییرات ساختاری در بسیج آغاز شد که شاید برای خیلیها سؤال باشد که چرا نیروی مقاومت بسیج به سازمان بسیج تبدیل شد؟ فلسفه این تغییر نام، همان منطبق کردن ساختار بسیج با تفکرات تحولی آقاست؛ به عبارت دیگر این تغییر برای آن انجام شد که بسیج فراگیرتر و عمیقتر شود تا بتواند ماموریت های دیگری را انجام دهد.
نکته مهم این است که ما در مرحله چهارم هنوز نتوانستهایم خواستههای رهبری را به صورت کامل محقق کنیم. به عبارتی اگر ما خوش بینانه سخن بگویم، سی درصد مطالبات حضرت آقا را محقق کرده ایم.
چه عرصههایی در بسیج روی زمین مانده است و اهداف رهبر انقلاب هنوز در آنها پیاده نشده است؟
به عنوان مثال، ما در این مرحله هنوز نتوانستهایم اندیشه آقا و انقلاب را در تمام اقشار نفوذ بدهیم و وسیع کنیم؛ البته میتوان گفت که ما برای انجام تحول ساختاری مجبور بودیم که کمی از سرعت خودمان در این مسیر کم کنیم، یعنی در دوره گذار از مرحله سوم که تقریباً هفتاد درصد نظامی بود به مرحله چهارم؛ حدود سه تا چهار سال تغییرات ساختاری، وقت و فکر مسؤولان را مشغول کرد. بنابراین ما از تأسیس سازمان بسیج تا سال 1389 مشغول فراهم کردن مقدمات و زیرساختها بودیم، اعم از ساختار، نیروی انسانی و... . لذا عملاً از سال 1389 وارد تحقق اندیشههای حضرت آقا شدیم؛ البته ماموریت های بسیج در این دوره فراموش نشده بود. در نتیجه میتوان گفت در حال حاضر در سال چهارم تحقق اندیشه نو آقا هستیم که در این چهار سال هم حدود سی درصد آن پیاده شده است.
در مرحله چهارم از منظر دیگری سه ماموریت بر اساس تحدیدهای موجود، برای سپاه تعریف شد. ماموریت اول مقابله با تهدید سخت یعنی مسأله نظامی بود که به نیروهای زمینی، هوایی و دریایی واگذار شد. ماموریت دوم مقابله با تهدیدهای نیمه سخت یعنی مسایل امنیتی، مانند ترورها، اغتشاشات و... بود که به اطلاعات سپاه واگذار شد و الحمدلله در این عرصه بسیار خوب کارکردند. گفتنی است که ایشان با وزارت هم همکاری های تعریف شده و مناسبی دارند.
اما مقابله با تهدید نرم یعنی مقابله تهاجم، ناتو و شبیخون فرهنگی بر عهده بسیج گذاشته شد، لذا این تعریف ماموریت باعث شد رویکرد اصلی بسیج از آن حالت نظامی به حالت فرهنگی تغییر پیدا کند.
آیا واقعاً این تغییر اتفاق افتاده است؟
همان طور که عرض شد، این تغییر در نیروهای بسیجی آن طور که شایسته و بایسته است اتفاق نیفتاده است، یعنی ذهن بچههای ما از حیطه نظامی به حیطه فرهنگی انتقال پیدا نکرده است. به عبارتی هنوز عدهای فکر میکنند، وظیفه ما ایست بازرسی و گرفتن اراذل و اوباش است. در حالی که برای آن موارد نهادهای دیگر مشخص شدهاند. به عنوان مثال برای امنیت اجتماعی، نیروی انتظامی مسؤول است؛ البته اگر در موردی کمک بسیج لازم باشد، مانند فتنه سال88، ورود پیدا خواهد کرد.
برای تغییر این نگاه باید چه کرد؟
امروز باید این مسأله را در میان نیروهای بسیج تبیین کنیم که مرحله چهارم بسیج چه الزاماتی دارد تا ذهن آنها با این مرحله آشنا بشود. در واقع باید اقتضائات، الزامات و چرایی این دوران برای بسیجیها تعریف شود.
خود بسیج برای تأمین اقتضائات این دوران چه تدابیری دارد؟
بسیج برای این مرحله تا کنون سه طرح را در نظر گرفته است؛ طرح اول، طرح جوادالائمه(ع) است. در مورد لزوم طرح جوادالائمه باید توجه شود که سپاه و بسیج برای رسیدن به اهداف مطرح شده توسط حضرت آقا در مرحله چهارم باید تغییراتی در خودش ایجاد میکرد. این تغییرات در ساختار سازمانی و نیروی انسانی نیاز بود که به طرح تحول در نیروی انسانی، طرح جواد الائمه(ع) گفته میشود. طرح جوان گرایی که در واقع یک جراحی است. به عبارتی باید نیروهای با سابقه و باتجربه به مرور زمان جای خودشان را به جوانان شایسته، پر انگیزه و دارای شاخصههای پاسداری بدهند؛ البته نباید دچار افراط و تفریط شود، یعنی نباید نیروهای با سابقه سرخورده شوند، چرا که آنها سرمایه این نیرو هستند. باید گفته شود که این طرح در مواردی خیلی خوب و در مواردی هم با نقص اجرا شده است.
از طرح های دیگر مرحله چهارم، این است که اقدامهای تربیتی در درون باید انجام شود که حضرت آقا در دیداری که با ایشان داشتیم، فرمودند شما باید یک حرکت بیرونی داشته باشید و یک حرکت درونی و تا در حرکت درونی موفق نشوید، نمیتوانید در حرکت بیرونی موفق شوید؛ لذا حلقههای صالحین را که از ابتدای انقلاب به شکل های مختلف بوده است، در چند سال اخیر سازمان دهی کردهایم که در حال حاضر 250 هزار حلقه صالحین در سراسر کشور فعال است و این حلقهها در سه عرصه مشغول هستند: عرصه تربیتی که حوزه اخلاقی - رفتاری است، عرصه معرفتی که حوزه اعتقادها و باورهاست و عرصه بصیرت که در حوزه دشمن شناسی و فهم سیاسی است. نیروی تراز انقلابی باید در این سه شاخه به سطح مناسب برسند. این همان حرکت درونی است، که یکی از الزامات مرحله چهارم بسیج است.
یکی دیگر از الزامات این دوران در قالب طرح ارشاد تامین شد. به این بیان که در هر استان تهدید نرم آن استان رصد شد. به عنوان مثال استان البرز، اصفهان و... هر کدام چه نوع تهدیدهای نرمی دارند، چرا که اولویتهای هر منطقه لزوماً بامناطق دیگر یکی نیست؛ البته این طرح در حال راه اندازی است. در سال 92 ایده و طرح ارایه شد و در 93 تهدیدها بررسی شده است. این طرح هم نیازمند شبکه گستردهای مانند طرح صالحین است. در حقیقت شبکه ارشادِ بسیج یک نگاه جدید به فریضه امر به معروف و نهی از منکر است.
اگر بخواهیم در یک عبارت رسالت بسیج را در مرحله چهارم تعریف کنیم، باید چه بگوییم؟
در مرحله چهارم، بسیج، انقلاب را کمک میکند تا بتواند دولت و جامعه اسلامی داشته باشد، یعنی رسالت کنونی بسیج پیاده کردن تدابیر مقام معظم رهبری برای تحقق دولت اسلامی و جامعه اسلامی است. حتماً مطلع هستید که آقا انقلاب اسلامی را به پنج مرحله تقسیم کردند؛ مرحله انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، کشور اسلامی و تمدن اسلامی. اکنون انقلاب اسلامی در مرحله سوم و چهارم است، یعنی مشغول دولت سازی و کشور سازی است.
مرحله آینده برای بسیج چیست؟
بسیج در مرحله پنجم مطابق با مرحله پنجم انقلاب وارد تشکیل بسیج جهان اسلام میشود. در واقع بسیج در تمامی مراحل خود پا به پای انقلاب اسلامی پیش آمده است و در هر زمان متناسب با الزامات هر زمان مأموریتهای خودش را تعریف کرده است.
باید توجه شود که کار بسیار وسیع و عظیم است. در حال حاضر بعضی از دوستان بسیج و سپاه روزانه بیش از 20 ساعت کار میکنند، یعنی واقعاً جهادی کار میکنند؛ لذا این امنیت را در درون کشور و این اقتدار را در بیرون مشاهده میکنیم.
سخن پایانی!
ما برای تحقق آرمانهای انقلاب اسلامی و ظهور امام زمان(عج) که هدف اصلی ما آن است و برای آنکه احکام نورانی اسلامی در تمام جهان محقق شود، نباید آرام بنشینیم و باید به طور دایم در حال جهاد باشیم و برای آن هدف بزرگ، هیچ نسخهای بهتر از تفکر و روحیه بسیجی نیست. این نسخه شفا بخش نظام است. هر کجا این تفکر بوده است ما پیشرفت کردهایم و هر کجا به هر دلیلی این قشر کنار زده شده است، ما زمینگیر شدهایم؛ لذا حضرت امام فرمودند اگر مسؤولان از بسیج غفلت کنند، به آتش جهنم الهی خواهند سوخت. این جزا و نفرین بزرگی است، برای کسانی که تفکر بسیجی را نادیده بگیرند.با این دیدگاه بسیجیان تقسیم شدند: عده ای که به کارهای نظامی و اطلاعاتی علاقه داشتند، به نیروهای سازمان یافته نظامی تعریف شدند. اعم مرد و زن باید در گردان های نظامی عضو شوند و دورههای آموزشی و دیگر مراحل را طی کنند. بخش دیگر از بسیجیان که روحیه نظامی و عملیاتی ندارند در بسیج اقشار و متخصصین تقسیم بندی میشوند. قابل ذکر است که در زمان حضرت امام دو قشر بسیجی داشتیم اما اکنون 22 قشر بسیجی داریم. مانند بسیج اصناف، بسیج هنرمندان، کارگران، ورزشکاران و... به عنوان مثال بسیج اساتید که در حال حاضر 60 هزار عضو هیأت علمی در این قشر مشغول هستند، خیلی ظرفیت عظیمی دارد. که به نظر بنده اکنون بسیج اساتید نسبت به بسیج دانشجویی کارکرد مهمتر و قوی تری دارد.
این قشر از بسیج در بیداری اسلامی خیلی نقش مهمی ایفا کردند؛ و یا بسیج پزشکان که واقعا در عرصه خدمت رسانی به محرومین زحمت ها میکشند. بنابراین در مرحله چهارم بسیج ما چهار دسته بسیجی داریم. بسیج نظامی، بسیج اقشار که خودش شامل 22 قشر میشود، بسیج متخصصین و بسیج عادی که فردی است که ثبت نام میکند و خودش را در اختیار بسیج میگذارد.
نظر شما