قدس آنلاین:در گذشته که شهرها لوله کشی نشده بود، سکنهی هر شهری آب مورد احتیاج خود را از آب رودخانه و قنات که در جویهای سر باز جاری بود تأمین میکردند و اول هر ماه یا هفتهای یکبار آب انبارها را با آب جوی پر می کردند و استفاده مینمودند و این کار را اکثرا" به شب موکول می کردند که آب جوی تقریبا" دست نخورده باشد و این باعث می شد که همه بخواهند از آب یک جوی در دل شب استفاده کنند و همین عجله و شتاب زدگی و عدم رعایت نوبت موجب مشاجره و منازعه میشد.
شب های آب نوبتی در محلههای تهران واقعا" تماشایی بود. زن و مرد و پیر و جوان از خانهها بیرون میآمدند و چنان قشقرقی به راه می انداختند که هیچ کس نمی توانست تا صبح بخوابد.
در روستاها که از یک نهر مشترک به منظور آبیاری و کشاورزی آب میبردند اختلافات بیشتر بود، زیرا در روستاها آبگیری جنبهی حیاتی داشت و آنها که موفق نمیشدند مزارعشان را مشروب کنند با داس و بیل به جان یکدیگر میافتادند و عده ای زخمی یا کشته میشدند.
میرزا حبیب خراسانی می گوید:
زاهد به کتابی و کتاب من و تو سنگ است و صراحی انتساب من و تو
تو مردهی کوثری و من زندهی می مشکل که به یک جو رود آب من و تو
نقل از :داستانهای امثال امیر قلی امینی /نشر تهران، فردوس 1388
نظر شما