بنابراین دارد كه پیشروان این حركت ارزنده كه بحق نقش والا و مؤثری در این حركت داشتهاند، شناخته و ویژگیهای آثار جریان ساز آنها مورد توجه قرار گیرد.
بیگمان در شمار چهرههای مطرح و تأثیرگذار در قلمرو عاشورا پژوهشی نام و تلاش متعهدانه استاد علامه دکتر «سید جعفر شهیدی بروجردی» از مرتبه خاص و شایان تكریمی برخوردار است و خدماتی را كه این سید بزرگوار در شناخت قیام حضرت سالار شهیدان و پیشگامی در تحریف زدایی واقعه عاشورا داشتهاند، بر هیچ خردمند منصفی پوشیده نیست كه یقیناً اجر ایشان در نزد جد عالیقدرشان محفوظ است و اهل علم و حقیقت همواره سپاسگزار تلاش ماندگار ایشان.
انتشار آثار متعدد و متنوعی كه در قلمرو عاشورا پژوهی به جامعه عرضه شده و در آنها به آثار استاد شهیدی اشاره شده، بیانگر تأثیر این شخصیت برجسته است كه با احساس مسؤولیت نسبت به این مهم، در سنگر تدریس و تالیف دمی از پا ننشست و شجاعانه بر باورهای راستین خویش ایستادگی كرد.
استاد شهیدی با تلاش عالمانه خویش در عرصه عاشورا پژوهی از تهدیدها، فرصت ساخت و به جای رونویسی از روی دست دیگر مورخان، كوشید تا این حماسه عظیم را از انبوه پیرایهها و حاشیه هایی كه به آن نسبت داده بودند، رهایی بخشد و ذهن جامعه را به جای درگیر شدن در حواشی غیرمستند، به سمت عبرتهای عاشورا و پیام جاودانه آن هدایت نماید. به عبارت دیگر، استاد شهیدی مبلغ مكتب عاشورا به عنوان یك مكتب زنده، پویا، حیاتبخش و انقلابی بود، مكتبی كه انسان راه گم كرده امروز در جست و جوی آن است.
شیوه تاریخنگاری
شیوه تاریخنگاری دكتر شهیدی، شیوهای عالمانه مبتنی بر تحقیق کتابها و منابع متعدد و قضاوت منصفانه و به دور از هر گونه حب و بغض و عصبیت است.
او میكوشد تا با نگاهی جامعه شناسانه و نقادانه، روابط و مناسبات اجتماعی آن دوران را كالبد شكافی كرده و از بطن واقعیاتی كه به ما رسیده و هیچ تردیدی در اصالت آن نیست، خورشید حقیقت را عیان سازد.
با بررسی آثار دكتر شهیدی میتوان دایرهالمعارف تحقیقات عاشورایی او را كه از برهه پیش از ظهور آیین اسلام در شبه جزیره عربستان آغاز و تا مقطع پایان عصر امویان را در بر میگیرد، شاهد بود. البته این دایره المعارف را میتوان از تلفیق كتابهای تاریخ تحلیلی اسلام، زندگانی فاطمه زهرا(س)، قیام حسین(ع) و زندگانی علی بن الحسین(ع) نظارهگر بود.
در بین كتابهایی كه مرحوم استاد شهیدی در قلمرو عاشورا پژوهی به رشته تحریر در آورده اند، كتاب ارجمند «قیام حسین»(ع) از مرتبه و جایگاه ویژهای برخوردار است و چنان كه ایشان در پیشگفتار كتاب اشاره فرموده اند؛ حاصل پژوهشی پنجاه ساله است و به عبارت دیگر عصاره عمری مطالعه و تحقیق، چنان كه آورده اند:.... اگر بگویم بیشتر كتابهایی را در این باره نوشته شده از نظر گذرانده ام، مبالغه نیست. ( قیام حسین(ع) – ص 3 )
كتاب قیام حسین(ع) اثری است كه با رویكرد چشمگیر و كم سابقهای در جامعه ما روبرو شده و نه تنها در عرصه عاشورا پژوهی و قلمرو پژوهش خواص، بلكه در میان عامه مردم، علاقهمندان و ارادتمندان حضرت سید الشهدا(ع) مخاطبان پرشماری را به خویش جلب كرده است.
در ادامه سخن، محقق گرانمایه از شیوه تحقیق خویش كه استفاده از مآخذ نزدیكتر به واقعه و مقابله متون با احتمال دستكاری و تغییر آن است سخن به میان آورده و مواردی از وقایع تاریخی دستكاری شده در دوران خلفای بنی امیه و بنی عباس را بر شمرده است.
نگاه نقادانه و پیشگام در مبارزه با تحریفها
بازكاوی در حماسه سترگ عاشورا و زدودن پیرایه هایی كه از سر حب و بغض در طی ادوار گوناگون بر آن وارد شده، رسالتی است بس خطیر و لازم، كه چنین مهمی تنها از عهده فرهیختگان صاحب درد و علم و تعهد بر میآید و هر كس را یارای گام نهادن در چنین عرصه پهناور و دشواری نیست.
دكتر شهیدی از آنجا كه دانش آموخته حوزه و دانشگاه بود، حساسیتها و روش پژوهش دراین قلمرو را نیك میدانست و به لحاظ شخصیت علمی، از هر دو سو مقبول و مورد احترام بود، اهمیت این نكته از آنجا قابل توجه است كه پیش از این اشخاصی با هدف ضربه زدن به مذهب، در نقد واقعه عاشورا اظهاراتی نموده بودند كه موجب شده بود تا جو بی اعتمادی و به تردید نگریستن در پژوهشهای نقادانه بالا بگیرد. بخصوص دستگاه پهلوی نیز میكوشید تا دین باوری در جامعه روز به روز كمرنگ تر شود و اعتقادات مذهبی را مانعی بر سر راه تجدد طلبی و گرایش به سمت فرهنگ غربی میدانست.
از دیگر عوامل نگران كننده، سر بر آوردن سازمانهایی با ایدئولوژی ماركسیستی در دانشگاهها و مراكز علمی و فرهنگی بود كه دین را افیون جامعه میخواندند و با هر گونه تجلی دینی برخوردی تحقیر آمیز و متكبرانه داشتند.
گروههای چپ و روشنفكران غرب زده هر دو در تاختن به دین و اعتقادات تودههای مردم دارای وحدت رویه بودند و هر بهانهای برای آنان دستاویز تازهای بود برای زیر سؤال بردن دین و دین باوران.
بدیهی است كه در چنین فضای مسمومی كه معیار روشنفكری وارونه است، تنها كسانی میتوانند از دین سخن بگویند و از آن به دفاع برخیزند كه دارای ایمانی زلال و دانشی ژرف باشند، دكتر شهیدی در چنین هنگامهای با درك عمیقی كه از موقعیت زمانه خویش داشت، تمام اهتمام خود را برای روشنگری و حمایت از اسلام و مكتب نورانی تشیع به كار گرفت.
بیان عبرتهای حماسه عاشورا
تاریخ، بیان یك سلسه وقایع كه در برههای از زمان در مكان خاصی به وقوع پیوسته نیست. بخصوص آنكه برخی از مقاطع تاریخی از چنان اهمیتی برخوردار هستند كه نباید بی تفاوت از كنار آن رد شد و یا به آن همان گونه نگریست كه به رخدادهای روزمره و یا كم اهمیت نگریسته میشود.
در نگاه استاد شهیدی، تاریخ تنها ذكر اسامی، القاب، اماكن و رویدادها نیست و او هنگامی كه به تاریخنگاری روی میآورد، نمی خواهد و نمی پسندد كه در صحنه بزرگ جدال حق با باطل رهگذری باشد كه ببیند و بگذرد. بلكه او تاریخ را آیینه درسها و عبرتهای بزرگ میداند كه باید بشریت در آن اندیشه كند.
به عبارت دیگر وی اگر چه منتقد تیزبین و موشكافی نسبت به مورخان پیش از خود است و میكوشد تا در آنچه مینگارد عدالت و انصاف، صحت و اصالت را رعایت كند، اما بر آن نیست كه همچون كتابهای تاریخ آكادمیك صرفاً به بیان خشك و بی روحی از رخدادها بسنده نماید و مخاطب را در برزخی از بلاتكلیفی رها نماید، از این رو در آثار ایشان شاهد تاریخ به علاوه تحلیل هستیم كه این امر میتواند برای مخاطب سودمندتر باشد و به لحاظ آموزندگی بر جذابیت اثر بیفزاید.
دلبستگی و ارادت استاد به خاندان پاك وحی(ع) موجب شده است تا وی گاه از زبان تاریخ به زبان موعظه نزدیك شود، چنانكه در پایان فصل 25 كتاب «قیام حسین»(ع) لحن سخن وی حكایت از اندوهی جانكاه و توان فرسا دارد.
چنین نوع نگرشی را در غالب فرازهایی كه در نتیجه جهل و خود پرستی ها، حقی از خاندان رسالت مورد هجوم قرار میگیرد، دیده میشود و به یقین او این كلمات را در حالی بر روی كاغذ میآورده كه قلبش از این همه ظلم و بی عدالتی، جهل و قساوت، انحراف و پلیدی و رذالت و دد منشی دشمنان آل رسول (ص) در حال گداختن بوده است.
ویژگیهای نگارشی
یكی از مهمترین جلوههای آثار دكتر سیدجعفر شهیدی، شیوه نگارش وی در تألیف آثار تاریخی است كه در عین حالی كه بیانگر تسلط و احاطه كامل بر رعایت دستور زبان فارسی است، دارای زبانی سلیس و روان است و مفاهیم پیچیده به گونهای سهل و آسان بیان شده است تا اثر تنها به مطالعه قشر خاصی محدود و منحصر نشود.
استاد برای جذب مخاطب، وقایع را به صورت روایی و داستان گونه به رشته تحریر در آورده و در بین همین فضا نگاه عالمانه و تجزیه و تحلیلهای خویش را به طور موجز و مرتبطی ارایه نموده است. گاه نیز در دل فضای روایی به نقل دلپذیر داستانهایی به صورت دیالوگ و مونولوگ پرداخته كه به نحو هنرمندانهای با اثر چفت شده و بر جذابیت آن افزوده است.
در سراسر آثار استاد هیچ گونه واژه فرنگی دیده نمی شود و نگارنده در بیان مفاهیم كوشیده تا از واژه هایی بیشتر استفاده کند که رساتر و خوش آهنگتر است، از این رو در فرازهایی از كتاب شاهد ظهور نثر شاعرانهای هستیم كه پای عنصر «احساس» را در قلمرو تاریخ نگاری باز میگشاید.
عاشورا پژوهی ادیبانه
هر اثری كه به رشته تحریر در میآید، آگاهانه یا ناخود آگاه، آیینه شخصیت نگارنده آن است و در این آیینه زلال، میزان علم و آگاهی و ذوق و قریحه نگارنده آن كاملاً هویداست.
آنچه در آثار پژوهشی دكتر شهیدی نمودی چشمگیر و غیر قابل انكار دارد، شخصیت ارجمندی به عنوان یك ادیب فرزانه و تاریخدان است، به همین لحاظ در جای جای آثار او شاهد این واقعیت هستیم كه وی به نقل از اشعار شاعران عرب و ایرانی در تأیید مفهوم مورد نظر خویش بر آمده است كه در تاریخنگاری این شیوه چندان مرسوم نیست.
دكتر شهیدی به عنوان پژوهشگری صاحبدل از یك سو بر آن است تا با حلاوت شعر، مخاطب را از فضای تلخ و خشك تاریخنگاریهای صرفاً آكادمیك كه عامه از آن گریزانند، برهاند و از سوی دیگر برخی از اشعار را كه در منابع كهن ذكر شده است، مستندتر و به واقعیت نزدیكتر میداند. بخصوص اشعاری كه به زمان واقعه عاشورا نزدیكتر هستند، در نگاه او از اصالت افزونتری برخوردارند و از تحریفهایی كه درباره این واقعه رخ داده است، بیشتر فاصله دارند.
نظر شما