و این اولین پیش نیاز لازم در راه دستیابی آن به جایگاهی حقیقی در برنامهریزی توسعه کشور است.
رودخانه فقط یک زیست بوم یا پدیده مکانیکی نیست، بلکه آنها به عنوان جزیی از منابع طبیعی، پدیدههایی از طبیعت به شمار میروند که برحسب ویژگیهای ملی، منطقهای و حتی بینالمللیشان در به وجود آمدن طیف وسیعی از مسایل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تأثیرگذار بودهاند و مدیریت منابع طبیعی یا اراضی باید حفظ و ارتقای ارزشهای آنها را از ضروریات اولیه خود به شمار آورد، رودخانهها از منابع شناخته شدهای برخوردارند که به طور کلی عبارتند از: آبهای سطحی و جاری شیرین و شور، آب زیرزمینی انبار شده در لایههای آبرفتی بستر رودخانه، سیلاب، منابع ماهی، زمین، تفرج و گردشگری، معادن شن و ماسه، حمل و نقل، جنگلهای رودخانهای، ریخت شناسی یا ژئومرفولوژی.
مدیریت این سامانه دینامیک و پویا که در طول تاریخ تمدن بشری از جایگاه و احترام خاص برخوردار بوده، از سه مشخصه زیر برخوردار است: الف) جامعیت و یکپارچگی در سراسر رودخانه ب) شناخت کامل از منابع بالقوه عرصههای رودخانهها در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی ج) مردم و مشارکت آنها.
براثر مدیریت با چنین مشخصاتی، توسعه منابع رودخانهای به عنوان یکی از ارکان توسعه در عرصه رودخانهها و مناطق وابسته به آنها ضرورتی اجتنابناپذیر مینماید که سرنوشت توسعه آن را با سرنوشت توسعه در مناطق یاد شده گره زده است. چنین توسعهای برای رودخانهها از سمت و سویی برخوردار است که عبارتند از معقول بودن، متوازن بودن، بومی بودن، درونزا بودن و در رأس آنها پایدار بودن.
تودارو(Michael Todaro) توسعه پایدار را توسعهای میداند که بتواند نیازهای نسل حاضر را بدون لطمه زدن به تأمین نیازهای نسل آینده یا به عبارت دیگر سازگار با منافع نسلهای آینده برآورده کند.
کمیسیون جهانی محیط زیست بیان میدارد: «آن نوع توسعه به شمار میرود که نیازهای نسل حاضر را بدون وجه المصالحه قرار دادن توان نسلهای آینده در پاسخگویی به نیازهای خویش، تأمین کند». و یا، آن گونه توسعه که نیازهای کنونی را بدون کاهش تواناییهای نسلهای آینده در برآوردن نیازهایشان، برآورده میکند، توسعه پایدار است. چنین توسعهای برای رودخانهها همواره از مشخصات زیر برخوردار است:
الف) در مباحث مربوط به توسعه پایدار رودخانهها، به صورت فرایند فرهنگی در میآید و هدف، به جای حصول ثمرات کوتاه مدت، به برقراری رابطهای فرهنگی میان محیط طبیعی، انسان و برنامه توسعه تبدیل میشود و این، نیازمند نگرشهای مقتضی است که در رأس این نگرشها، نگرش «همراهی با آنهاست نه در برابر و مقابله با آنها». رویارویی انسان و عرصههای رودخانهای، به عنوان دو پدیده مستقل و مختلف و برنامهریزی و طراحی بر این اساس، نتیجه وجود مبنای نظری جزءگرا در مسایل و حل آنهاست، حال آنکه در تفکر توسعه پایدار رودخانهها، مبنای نظری و فکری کل گرایانه حکمفرماست:
ب) توسعه پایدار رودخانهها به واسطه نیاز اساسی به مشارکت مردم، همبستگی اجتماعی را میطلبد و در این راه، وجود باور مشارکت و مسؤولیت در بهرهبرداران در برنامهریزیها و اجرای آنها، عامل مهمی برای دستیابی به توسعه پایدار رودخانهها به شمار میرود.
ج) چنین توسعهای برای رودخانهها نیازمند فرهنگی است تا عدالت بین نسلی و عدالت درون نسلی را در کنار هم مورد تأکید قرار دهد و به برخورداری از شرایط یکسان در استحصال از منابع آنها توجهی خاص داشته باشد.
د) طبق نظر زیستشناسان «از طبیعت به اندازهای استفاده کنید که فرصت جبران و تجدید منابع از دست رفته را داشته باشد و به اندازهای ضایعات به خورد آن بدهید که بتواند آنها را هضم کند»، بنابراین استفاده منطقی از محیط زیست رودخانهها و منابع آنها در حین توسعه منطقه از دیگر موارد مورد توجه در توسعه پایدار رودخانه است.
و)ارزش تمام منافع و هزینههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از جمله کاهش ارزش منابع رودخانهای و ارزشگذاری میزان آلودگی و تخریب آنها، در نظام مدیریت مالی توسعه در نظر گرفته میشود.
* کارشناس مهندسی رودخانه
نظر شما