گروه جامعه /مینو هاشمی - این روزها پای صحبت هر پدر و مادری بنشینید از شرایط آموزشی در مدارس گلایه دارند. یکی از مهمترین گلایه‌های والدین به شیوه‌های نادرست و نامأنوس آموزشی در سالهای اخیر مربوط می‌شود.

بختک «کتابهای کمک آموزشی» بر  سر  دانش‌آموزان

جدای از آنکه در سالیان اخیر، انواع و اقسام طرحها و برنامه‌های آموزشی- آن هم متأسفانه با بی برنامگی تمام- روی بچه‌ها آزمایش شده و هر سال شاهد حرفی و طرحی و شیوه‌ای جدید بوده‌ایم، بختکی به نام «کلاسها و کتابهای کمک آموزشی» نیز کابوس شب و روز دانش آموزان و والدین شده است.

 

 رشد قارچ گونه مؤسسات ضد آموزشی

با تأسف باید گفت در این سالها، وزارت آموزش و پرورش هیچ برخورد اصولی و قانونی با مؤسسات قارچ گونه کمک آموزشی که به باور بسیاری از کارشناسان، ضد آموزشی عمل می‌کنند، نداشته است. این مؤسسات که با عناوین و نامهای پرطمطراق و گمراه کننده با کمک رسانه ملی و تبلیغات سرسام آورشان به غولهای بزرگی تبدیل شده‌اند، حالا دیگر قابل کنترل نیستند. آنها به قدری بزرگ شده‌اند که روی معادلات آموزشی و برنامه‌های وزارت آموزش و پرورش هم تأثیر می‌گذارند!

هر ساله با آغاز سال تحصیلی، سیاهه‌ای بلند و بالا از نام این کتابها از سوی معلمان و مدارس به دانش آموز داده می‌شود تا پدر و مادر بی‌نوا، با بهای چند ده هزار تومانی آن را تهیه کنند. افزون بر هزینه سنگینی که این کتابها بر خانواده‌ها تحمیل می‌کنند، معلمها نیز در روشهای تدریس خود دچار سردرگمی می‌شوند و در بسیاری موارد نیز با آماده بودن تکلیف دانش آموزان، بار را بر دوش خانواده‌ها می‌اندازند و از دانش آموزان می‌خواهند با نظارت والدین در خانه به حل این تمرینها بپردازند. والدین نیز در بیشتر موارد یا وقت کافی ندارند یا از پس بسیاری از مسایل عجیب و غریب و فضایی و تخیلی این کتابها برنمی‌آیند و مشکل تازه‌ای بر مشکلات آنها- علاوه بر هزینه این کتابها- افزوده می‌شود.

 

 اعتراض خانواده‌ها به مدارس

نگارنده شخصاً در یکی از جلسات انجمن اولیا و مربیان شاهد اعتراضهای شدید والدین به معلم دبستان برای دادن تمرینهای سخت ریاضی بودم که نه تنها بچه‌ها، بلکه پدرو مادرشان هم نمی‌توانستند این تمرینها را حل کنند! معلم مربوطه در پاسخ گفت، خانواده‌ها باید یک مقدار سواد و توجه خود را بیشتر کنند! از قضا یکی از حاضران در این جلسه که خودش دبیر ریاضی آن هم در مقطع بالاتر بود، تأکید کرد حتی او هم به آسانی نمی‌تواند این تمرینها را حل کند! سرانجام معلم محترم اعتراف کرد این تمرینها را از روی کتاب مثلاً کامشمند(!) به بچه‌ها داده و او بی‌تقصیر است! اعتراض والدین در آن جلسه نتیجه روشنی نداشت، چون متأسفانه ساختار آموزش و پرورش در حال استحاله است و از آموزش محوری به سمت مسأله محوری و تست زنی حرکت می‌کند.

 

 آفت به مدارس دولتی هم رسیده است

یکی از والدین دانش آموزان که خود، فرهنگی است، می‌گوید: در چند سال اخیر آفت کتابهای به اصطلاح کمک آموزشی روز به روز فراگیرتر شده و اکنون این آفت از مدارس گران قیمت غیرانتفاعی به سمت مدارس عادی در حال گسترش است. تا چند سال پیش، اجبار به خرید کتابهای کمک آموزشی منحصر به مدارس غیرانتفاعی بود. در مدارس دولتی، محوریت با کتابهای درسی بود و خبری از کتابهای کمک آموزشی نبود، اما اکنون در مدارس دولتی و عادی نیز که متعلق به اقشار متوسط و حتی ضعیف جامعه است، اجبار به خرید این کتابها شایع شده و هزینه‌های سنگینی را بر اقشار آسیب پذیر تحمیل کرده است.

وی تأکید می‌کند: اگر به طور میانگین برای هر دانش آموز سه درس و برای هر خانواده، دو تا سه دانش آموز را در نظر بگیریم، هزینه‌ای بین 100 تا 120 هزار تومان، تنها برای خرید اصل این کتابها به خانواده‌ها تحمیل می‌شود.

 

 خودنمایی و رقابت منفی در مدارس

«م.ع» دبیر ریاضی یکی از مدارس غیرانتفاعی مشهور می‌گوید: متأسفانه در نبود نظارت کافی از سوی آموزش و پرورش در سالیان گذشته، مدارس معروف و صاحب نام در شهرهای بزرگی مانند تهران، مشهد، اصفهان و... به ورطه رقابت منفی برای خودنمایی افتاده‌اند؛ بدین ترتیب که هر مدرسه‌ای دانش آموزان موفق بیشتری در آزمون مدارس استعدادهای درخشان یا کنکور و برخی آزمونهای سراسری کشور مانند «مرآت» و... داشته باشد، دستش برای تبلیغات و دریافت پول، هم در ادارات آموزش و پرورش و هم در برابر والدین دانش آموزان بازتر خواهد بود.

بنابراین، این مدارس، معلمان و دبیران را وادار می‌کنند بر خلاف میلشان از کتابهای کمک آموزشی و تست زنی استفاده کنند و شیوه‌های تست زنی و مهارت افزایی برای شرکت در این آزمونها را به هر طریق ممکن به دانش آموزان یاد بدهند تا مثلاً آمار موفقیتهای فلان مدرسه در سطح اداره، شهر و استان، بهتر بشود.

 

 کتابهای کمک آموزشی و درس گریزی دانش آموزان

وی معتقد است، بسیاری از مسایلی که در کتابهای کمک آموزشی مطرح می‌شود، خارج از مباحث مربوط به پایه تحصیلی است و بسیاری از مسایل نیز خارج از حد توانایی عمومی دانش آموزان است. این دبیر ریاضی می‌افزاید: وادار کردن دانش آموز به حل مسایلی که آنها را درک نمی‌کند، جز گریز و تنفر دانش آموز از درس، نتیجه‌ای در برندارد. من به شخصه شاهد تنفر بسیاری از دانش آموزان از درس ریاضی هستم، در حالی که اگر همین دانش آموزان با درسهای کتاب و به صورت گام به گام براساس برنامه درسی تدوین شده آموزش و پرورش حرکت می‌کردند، هم فراگیری بهتری داشتند و هم برای همیشه از یک درس مهم و پایه مانند ریاضی که در تمام عمر به آن نیاز دارند، متنفر نمی‌شدند.

 

 آموزش و پرورش پاسخ دهد

پرسش مهمی که مطرح است و مسؤولان آموزش و پرورش در دولت جدید باید به آن پاسخ دهند این است که «رویکرد آموزش و پرورش در برابر سودجویانی که موضوع تعلیم و تربیت را به محملی برای رسیدن به سودهای میلیاردی تبدیل کرده‌اند چیست و آموزش و پرورش  با رشد اختاپوسی این کارتلها در جای جای نظام آموزشی کشور چه برخوردی خواهد داشت؟» کافی است نگاهی به ساختمانهای چند ده و حتی چند صد میلیاردی برخی از این مؤسسات به اصطلاح فرهنگی در تهران بیندازید و حجم گردش مالی آنها را رصد کنید. کافی است به شمارگان 50 هزار نسخه‌ای کتابهای رنگارنگ این مؤسسات و چاپهای سی‌ام و چهلم این کتابها نگاه کنید. کافی است به گزارشهای برخی معلمان از زد و بندهای بین برخی مدارس با بازاریابهای این مؤسسات توجه کنید. کافی است سری به فروشگاههای نوشت‌افزار و کتابفروشی‌ها بزنید و ناله و غرغرو و بد و بیراه‌های مردم را هنگام خرید اجباری این کتابها بشنوید. و البته کافی است افت درسی دانش آموزانی را که مجبور به حل مسایل این کتابها علاوه بر تکالیف کتابهای عمومی خود می‌شوند را ببینید و بررسی کنید. آن وقت آفت بودن این کتابها، کاملاً نمایان خواهد بود. راستی چه کسی در آموزش و پرورش مسؤول رسیدگی به این مسأله است؟

 خواننده گرامی! لطفاً نظر خود درباره این موضوع را با پیامک 300072307 در میان بگذارید.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ا.ف IR ۰۹:۴۵ - ۱۳۹۳/۱۰/۲۳
    1 0
    سلام من یکی از هزاران مدرسی هستم که علیرغم تحصیل در رشته های فنی مهندسی به دلایل متعدد که بزرگترینش علاقه مندی شخصی به تدریس بوده در امر اموزش مشغولم. مقاله ارائه شده جالب بود اما به نظر من کمی جانبدارانه و غیر منصفانه است. اگر از قارچ گونه بودن برخی انتشارات کمک اموزشی صرفنظر کنیم و کمی دقیقتر نگاهی به روند اموزش 10 ساله اخیر بیاندازیم خواهیم دید که سیر نزولی اموزش و سطح تعلیم دانش اموزان ما هر روز بصورت نزولی پیش میره و این یکی از معزلات اموزش مدارس ماست که به نظر من صرفا بی تدبیری و عجول بودن مسولان در به نام زدن یک افتخار برای ایجاد بدعت در نظام اموزشی است. اگر تمایل من معلم به استفاده از کتب کمکی زیاد شده به علت سقوط شدید بار علمی کتب اموزش وزارت محترم اموزش و پرورش است.واین نهایت بی انصافیه اگر تنبلی و تن پروری به معلمین نسبت داده بشه. کلام اخر: به دریا رفته می داند مصیبتهای دریارا