قدس آنلاین:ریشه یابی برخی واژه ها در زبان فارسی شاید برای شما هم جالب باشد

خواندنی‌های جالب از لابه لای کلمات فارسی

در زیر چند واژه در زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته است

شیر  

ظاهراً شیری که آن را باز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ کنید و از آن آب می‌آید ربطی به شیری که سلطان جنگل است ندارد. اما در واقع هر دو یکی است. از قدیم مجسمه‌های سنگی‌ای به شکل شیر( حیوان) می‌ساختند که از دهانشان آب بیرون می‌ریخت. شیر آب از این جاست.

قلع و قمع

در عربی قلع یعنی ریشه کندن و قمع یعنی با گرز با چماق بر سر کسی زدن.

بنابراین وقتی عده‌ای را قلع و قمع می‌کنند؛ بعضی از آنها را از هستی ساقط می‌کنند و بعضی‌ها را هم سرکووب می‌کنند و سر جایشان می‌نشانند.

طلا

واژه‌ی عربی طلا در اصل به معنی اندود کردن و اندودن است؛ یعنی اینکه لایه‌ای از ماده‌ای را بر سطح چیزی بمالند.

در قدیم » زر طلا» به معنی طلایی بود که برای اندود کاری استفاده می‌شد. کم‌کم زر از این ترکیب حذف شد و طلا معنی زر را یافت و به جای آن نشست.

ورجه ورجه

به معنی جست و خیز تغییر یافته‌ی ورجه‌قروجه است

مرکب از  ور به معنی بر + جه از جستن

قرو پایین+ جه از جستن

روی هم رفته یعنی بالا و پایین پریدن

دچار

جالب است بدانید که واژه‌ی ظاهراً بسیط دچار در اصل دوچار ( دو+چار) بوده و دچار شدن هم به معنی تلاقی کردن و روبه‌رو شدن بوده است.

ماجرا از این قرار بوده که وقتی کسی با شخصی روبه‌رو می‌شده خودش که دو چشم داشته و طرف مقابل هم دو چشم داشته، بنابراین دو تبدیل به چهار می‌شده است یعنی به حساب دو دوتا چارتا. به همین سادگی. بعد‌ها املای این واژه از دوچار به دچار تغییر یافته است.

در کتاب طوطی نامه‌ی ضیاء‌بخشی این جمله آمده است:

روزی خجسته بالای بام تماشای عام می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کرد، دو چشم او با دو چشم ملک‌زاده دوچار شد.

برگزرفته از :Farsigah.com

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.