حسین پورحسین: «سال به سال دریغ از پارسال» جمله‌ای که بهترین کاربرد آن را می‌توان در مسیر شکل گیری برگزاری همزمان فیلم فجر از سال 1382 تا 1393 به کار گرفت.

یادداشتی از سر دلتنگی برای جشنواره فیلم فجر مشهد

 آن زمان که مدیرکل وقت فرهنگ و ارشاد اسلامي بصراحت اعلام کرد، شعله برگزاری همزمان جشنواره فیلم توسط روزنامه قدس روشن شد، هیچ دست به قلم منتقدی گمان نمی‌کرد که به جز یک سال وقفه با هر ترفند و ابتکاری که همه را انگشت به دهان می‌کند و با هزاران اما و اگر «می‌شود و نمی‌شود» این جشنواره هر بار کم بارتر از قبل و در وقت اضافه، راهی به سوی پرده سینماهای مشهد پیدا می‌کند و حال به مرحله‌ای رسیدیم که دیگر از آن هیاهو و هیجان و «می‌شود و نمی‌شود» نه کسی زانوی غم به بغل می‌گیرد و نه آنقدر خوشحال می‌شود که این رویداد بزرگ سینمایی را به چشم جشنواره‌ای با استانداردهای شناخته شده نگاه کند دیگر این تیتر ارزشمند برگزاری همزمان جشنواره فیلم فجر در مشهد برای سینمای ایران برکت است که از زبان بالاترین مقام عالی سینمای کشور در آستانه ورود به حرم علی بن موسی الرضا(ع) به تیتر اول روزنامه قدس راه یافت. انگار آنقدر بی‌حرکت شده که برکتی از آن نصیب سینما نمی‌شود و سینماگران برکت را از سینما گرفته و به سوی دریافت وجه الضمان برای نمایش فیلم در مشهد فتیله «ماکسیمم گارانتی دریافت وجه نقد را بالا کشیده و در حالی که فقط با یک فلش مخصوص و کدگذاری شده که در جیب ساعتی جا می‌گیرد، فیلمی را با کیفیت دیجیتال و صدای چند باندی به نمایش می‌گذارند و از زیر پرداخت خرید نگاتیو وپزوتیو رها شده و برای چاپ کپی هم نیازی به لابراتوارهای آن چنانی ندارند؛ باز هم در به همان پاشنه‌ای می‌چرخد که یک کپی 35 میلی‌متری 90 دقیقه‌ای برای تهیه کننده‌اش هزینه‌های هنگفتی را در پی داشت و روزهای پیش از جشنواره خواب و خوراک فیلمساز را به مخاطره می‌انداخت.

شنیدیم که گفته شده، برای هر فیلم باید مبلغ قابل توجهی به پخش کننده پرداخت شود و هیچ سینمای نمایش دهنده حق ندارد که به جز آنچه از مرکز دیکته شده، سیانسی را کم یا زیاد کند و باز هم شنیدیم که از افتتاحیه و اختتامیه هم به دلیل کمبود اعتبار خبری نیست!؟

اعتبار جشنواره به همین افتتاحیه و اختتامیه و جلسات هم اندیشی اصحاب سینما با فیلمسازان و نقد و نظر صاحب نظران درباره متن و حاشیه‌های جذاب یک جشنواره است.

به یاد دارم به جز اولین سالی که نه جشنواره، بلکه تنها چند فیلم به عنوان فستیوال فیلم در همین سینمای هویزه که در آن سال دو هزار و 200 صندلی و تنها یک سالن نمایش داشت، شور و حالی را برای سینما دوستان و سینماگران نداشت که اکنون خیلی‌ها که در آن سال که به گمانم سال 64 باید باشد، به یادشان نمانده است که آن 10 فیلمی که در این سینما نمایش داده شد، از چه قماشی بوده‌اند؟!

این‌ها را گفتم که بدانید و بدانیم و بدانند که نمایش چند فیلم در چند روز را نباید به حساب رویدادی سینمایی و جشنواره‌ای به شمار آورد که قطعاً و حتماً مسؤولان برگزاری فکرهایی برای برون رفت از این راه که به بی‌راهه می‌رود، اندیشیده‌اند و همچنان که هر سال در دقیقه نود با اما و اگرهای ناگفته و ناشنیده اتفاقی، تنور جشنواره را روشن می‌کند، امسال هم اگرچه خبرها حاکی از خالی بودن کیسه برگزارکنندگان دارد، اما باز هم باید در انتظار همان اتفاقی باشیم که اتفاقی بزرگ را رقم زده و جشنواره فیلم فجر به بزرگی این ایام پربارتر از همیشه دست اندرکاران اجرایی را پیش سینما دوستان و سینماگران و سینما پیشگان و سیما روندگان رو سفید کند و روسیاهی به زغال بماند. به لطف خدا اگر فرصتی دیگر پیش آید، آن چنان از بزرگترین رویداد سینمایی در مشهد یاد کنیم که بتوانیم در مقابل منتقدان سرافکنده نشویم...

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سجاد حسین پور IR ۰۲:۵۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۶
    2 0
    نویسنده چنان یکی به نعل یکی به میخی زده که انگار به او گفته اند برای حال این بدختان سرمازده ی عشق سینمایی که از فردا بی امید و بدون برنامه راهی صف سینما می شوند دل نوشته ای سفارشی بنویس و آخرش هم با ذکر دعا و عاقبت به خیری برای مسئولین آنرا تمام کن.یعنی همین دل نوشته هم از سر این قماش بس است. لابد در قهقهرای ذهن نویسنده آمده که خب خداروشکر ما که بلیط دو ردیف بالای سینما چه برای ده تا فیلم خنثی که آنهم ازروی رفع مسئولیت و بستن دهان مخاطب اکران خواهند شد چه برای کل فیلم های مسابقه آن هم تحت عنوان کارت خبرنگاری و هنرمندی و... در جیب مبارک داریم حال فقط یک دلنوشته با درون مایه خاطره بازی این 11-12 سال حضور در جشنواره کم داریم که آن هم به لطف نگارنده در لابلای دل نوشته های شبه مردمی قلم بدستان مشهدی ثبت شد.حال 2 چیز تحمل این روزها را سخت میکند:1سرمای صف های جشنواره 2دلنوشته های نویسندگان ضدمردمی