گروه هنر- تکتم بهاردوست - علیمردانی متولد خرداد  1355 و دانش آموخته تئاتر از دانشگاه آزاد هنر و معماري با گرايش بازيگري است. هر چند حرفه اصلی اش بازيگري است، اما بيش از يك دهه است كه در حوزه گويندگي و دوبلاژ هم مشغول به كار است.

 پیشکسوتان در ایجاد دوبله زیرزمینی مقصرند

 در اين سالها هم صداپيشگي كرده و هم مدير دوبلاژ بوده است. اما بچه‌ها عليمرداني را با صدايش روي شخصيتهاي كارتوني مانند شرك، کارخانه هيولاها ، عصر يخبندان، شیر شاه یک و نیم، زندگی جدیدی امپراتور و... و فیلمهای فردا، روز روشن و... مي‌شناسند. با او از نقص مادرزادی‌اش تا بازیگری و دوبله گفتیم . بهانه گفت و گوی ما با این دوبلور دوست داشتنی   فیلم «رستم و سهراب» است که علیمردانی سرپرست گویندگان آن را بر عهده داشته است. این گفت و گو را بخوانید:

 

  من یا شاید خیلی از مخاطبان تلویزیون اولین بار، شما را در سال 76 و با جنگ نوروزی به کارگردانی داریوش کاردان دیدیم. این برنامه اولین حضور تلویزیونی تان بود؟

-  به صورت حرفه‌ای بله! وگرنه من فعالیتم را در سال 74 و با برنامه‌ای به نام «جنگ آفتاب» به کارگردانی حمید فرخ نژاد در تلویزیون شروع کردم. البته از این برنامه 15 قسمتی فقط دو قسمت پخش شد و بعد هم متوقف شد و هیچ وقت هم دلیل این قضیه را نفهمیدیم.

 

  پیش از گفت و گو گفتید، 38 کار تصویری داشتهاید، ولی من حداقل چیز زیادی به خاطر ندارم. چرا در این سالها دیده نشدید؟  آیا این قضیه خودخواسته بوده است؟

-  نه اصلا‌ً این خواست خودم نبوده، ولی گاهی مجبور به انتخاب بودم و معمولاً درست همین کارها هم اصلاً دیده نشدند، وگرنه من چندین فیلم و سریال و چندین تله فیلم بازی کردم. کارهایی مثل قطار ابدی، آشتی کنان و خیلی کار دیگر که البته دیده نشدند و البته من برای‌ این قضیه خدا را شاکرم؛ چون اصلاً این کارها را دوست نداشتم؛ چون من هم مثل همه دلم می‌خواهد با یک کار خوب دیده شوم، ولی مجبور بودم بازی کنم. (می‌خندد) به هر رو زندگی خرج دارد. من خیلی سالها غم نان داشتم و مجبور بودم بین بد و بدترانتخاب کنم.

 

  شما یکی از فعالان عرصه دوبله هستید و تا جایی هم که من میدانم تا چهارده سالگی به خاطر بیماری صدا نداشتید!

-  بله، درست است. من به خاطر یک نقص مادرزادی با بیماری « لارنژیت » متولد شدم که سبب شده بود یک صدای گرفته و گوشخراش داشته باشم، به شکلی که دیگران حاضر نبودند صدای من را بشنوند و این مشکل تا 14 سالگی با من بود. با همه مشکلاتم، اما بازیگری را دوست داشتم و استعدادش را هم داشتم، ولی به خاطر مشکل صدایم با مشکل مواجه بودم. این شد که صدا برایم دغدغه شد و به هر کاری و معالجه‌ای برای برگشت صدایم دست می‌زدم. تا اینکه به کمک یکی از معلم های دوران مدرسه با یک روش باستانی شروع به خوددرمانی کردم، دوره‌های سختی داشت، حتی یک ماه روزه سکوت گرفته بودم تا جایی که سبب شد از مدرسه اخراجم کنند و حتی بارها از طرف بزرگترها به خاطر اینکه صحبت نمی‌کردم، تنبیه شدم، ولی دلسرد نشدم و دست برنداشتم، دلم می‌خواست صاحب صدا بشوم و مقاومت هم می‌کردم و سرانجام جواب داد تا جایی که سبب حیرت پزشکان شده بود.

 

   حیرت از این بیشتر که کسی که تا چهارده سالگی صدا نداشته، بعدها هم دوبلور میشود و هم خواننده ؟

- { می‌خندد} من فقط توانستم نقطه ضعفم را به یک تخصص تبدیل کنم.

 

 از چه زمانی وارد تئاتر و دوبله شدید؟

-  حدود چهارده سال پیش با خواندن نریشن و صدای عروسک آهسته آهسته وارد حوزه صدا شدم. البته پیش از اینها تئاتر کار می‌کردم، ولی از سال 80 به صورت حرفه‌ای وارد هنر و بخصوص دوبله انیمیشن شدم.

 

  آیا کسی که دوبله کارتون میگوید، باید صدای خاصی داشته باشد؟ منظورم این است که دوبلور کارتون یک کار تخصصی است؟ یعنی کسی که دوبله کارتون میگوید، میتواند دوبله فیلم سینمایی هم بگوید؟

-  من اصلاً این ذهنیت را که متأسفانه پیشکسوتان ما ایجاد کرده‌اند، قبول ندارم! نه‌اینکه قبول نداشته باشم، اثبات هم کرده‌ام. چه کسی گفته، هر که می‌خواهد وارد دوبله آن هم انیمیشن شود، باید صدای آن چنانی داشته باشد؟ شاید برای خواندن تیزر و آنونس صدای خاص مورد نظر باشد، ولی در دوبله هرصدای تربیت شده‌ای می‌تواند وارد دوبله شود، فقط باید آموزش ببینند و درست هدایت شوند.

 

  خیلی از همکاران شما معتقدند، متأسفانه در سالهای اخیر«حس» از دوبله رفته است و کارتونهای امروزی جذابیتی برای بچهها ندارد.

-  بله، دقیقاً همین طور است. واقعیت را که نمی‌شود کتمان کرد. به نظر من آب از سرچشمه گل آلود است. وقتی نگاه مسؤولانه و نظارت درست به‌این کار نباشد، هرکی هرکی می‌شود. در هر حرفه‌ای که کننده کارمشغول نباشد و صرفاً بخش تجاری کار مد نظر باشد و حال و هوای هنری از کار گرفته شود، نابود خواهد شد. دوبله هم با این مشکل مواجه است. اکنون نه صدا و سیمای ما و نه حتی ویدئو رسانه‌های ما این قدر که به مسأله مالی کار اهمیت می‌دهند، به کیفیت توجه می‌کنند. آنها به جای سرمایه گذاری روی یک گروه حرفه‌ای، یک دوبله ضعیف و بی کیفیت را به خورد مخاطب می‌دهند.

 

  همان طور که گفتید، دراین چند ساله دوبله کارتونها خیلی افت کرده است. خیلی از این دوبلورها، صداهای شبیه هم دارند.

-  شاید، ولی نه برای همه کارها! خود من با وسواس دوبلورهایم را انتخاب می‌کنم. ولی خب وقتی به‌ این آدمها اهمیتی داده نمی‌شود و به جای کاری که او با هزار سختی و وسواس انجام داده، یک کار ارزان و بی‌کیفیت را روانه بازار می‌کنند، طرف دلسرد می‌شود. مشکل دیگر ما عادت است. گوش مردم ما دارد به کارهای سخیف عادت می‌کند و البته ماهواره در رشد این قضیه بی‌تأثیر نیست و سطح سلیقه شنوایی مردم پایین می‌آید.

 

  آیا میتواند بی کیفیتی برخی از این کارها، به دوبله آنها در خارج از سازمان مربوط باشد؟

-  خود من هم بیرون از سازمان کار می‌کنم، اصل تربیت و آموزش درست است. ما اکنون سالهاست بابت این قضیه که دوبله باید منحصر به واحد دوبلاژ باشد، جر و بحث داریم. متأسفانه واحد دوبله صدا و سیما هم اکنون اداری شده و کارهایش نسبت به گذشته خیلی افت کرده است. البته این قضیه هم چند دلیل دارد، یکی اینکه بسیاری از آن صداهای شاهکار و مخملین پا به سن گذاشته اند و آن انرژی سابق را ندارند و دقیقاً به خاطر اینکه نتوانسته‌اند نیروهای جوان را درست سازماندهی کنند، ما  با کمبود صدا مواجهیم.

همه اینها با آن چیزی که قبلاً گفتم، دوبله ما را که یک زمانی دوران طلایی داشت، در سرازیری قرار داده است. مگر ما اکنون چند دوبلور حرفه‌ای داریم؟ مشکل دوبله ما که فقط صداهای یک دست نیست، کلاً فرایند کار مشکل دارد.

 

   بحثی که مدتهاست مطرح است و شما هم اشارهای در بالا به آن داشتید، بحث دوبلههای زیرزمینی است. به نظر شما در اوضاع فعلی بهاین قضیه تا چه اندازه باید جدی نگاه کرد؟

-  به نظر من تعصبات نابجای برخی از فعالان و پیشکسوتان این عرصه کار را به‌این جا کشانده و قضیه را به یک فاجعه تبدیل کرده است؛ چون دیگر نمی‌شود خوب را از بد تشخیص داد. وقتی یکسری صداهای خوب نمی‌دانند باید به کجا مراجعه کنند و تعلیم ببینند و کار کنند، وقتی نمی‌توانند به آینده این کار امیدوار باشند و همه درها به رویشان بسته است، یکسری افراد مستعد، به دوبله زیر زمینی رو آورده‌اند و خودشان تجربه می‌کنند و کار ارایه می‌دهند.

طبیعی است که در هر تجربه‌ای خطا وجود دارد و این می‌شود که یکسری کار بی کیفیت تولید و ارایه می‌شود. وقتی به این قضیه توجهی نمی‌شود، همان طور هم که قبلاً اتفاق افتاده، ما هر روز بیشتر از روز پیش  صداهای خوب را از دست می‌دهیم. نمی‌دانم شاید مسؤولان ما واقعاً نمی‌دانند این قضیه چقدر مهم و مؤثر است. با این روش بوده که دوبله ما دوران طلایی‌اش را سپری کرده است، نمی‌دانم چرا مسؤولان ما متأسفانه نگاه درستی به دوبله ندارند؟

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.