قدس آنلاین-ساحل عباسی:در جوامع امروزي ، نقش پدر و مادر تا حدودي سست شده و تاثيرات آنها در خانواده کمرنگ شده به دليل گسترش و ارتباطات و جهاني شدن، نقش قديمي خانواده در تربيت و هدايت فرزندان کاهش يافته است.

توجه و تسلط فرزندان به دانش و تکنولوژی موجب واپس ماندگی فرهنگی برخی پدران شده است

به گزارش قدس آنلاین ، به راستي چرا بعضي از پدر ومادرها با فرزندان بيگانه شده اند؟ چرا نسبت به حقوق هم بي تفاوتند؟ چرا در بعضي از خانواده ها، کلمات مهر آميز جاي خود را به پرخاشگري و بي پروايي داده است؟ به نظر مي رسد مشکل بزرگ انسان امروز، فراموشي و غفلت از کارکردهاي خانواده در حيطه اي مختلف و نقش آفريني آن است. زندگي ماشيني، فرصت فکر کردن را از آدمي گرفته و سبب تغيير هويت او شده. او از ياد برده که خانواده، در همه ابعاد زيستي، روحي، تربيتي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي ايفاي نقش مي کند .

در جامعه امروز، خانواده به عنوان رکن اصلي جامعه و مهمترين واحد يک جامعه، با تهديدات متعددي رو به رو است؛ تهديداتي که در صورت غفلت و عدم هوشياري، ضربات جبران ناپذيري را بر پيکر خانواده ها وارد خواهد کرد، نقش پدر  در وجود و شخصيت افراد و رابطه آنها با جامعه و عصر تکنولوژي و ارتباطات، بسيار زياد و البته حساس مي باشد.

ازاین رو در  روز پدر مسئله مهمی را که به نظر می رسد اگر بدان توجه کافی صورت نگیرد جایگاه پدر به عنوان مربی و هدایت گر و سکاندار خانواده تحت الشعاع قرار گرفته و آغازی است بر آسیب های بزرگتر بر فرزندان و پیکره خانواده...

دکتر حسین آقا جانی استادیار جامعه شناسی خانواده با بیان اینکه در طول تاریخ پدر جایگاه ویژه ای در خانواده داشته است گفت :در طول تاریخ حتی در اسطوره ها اعم از  اسطوره های یونان، مصرو  رم حتی در بین اسطوره های خاورمیانه پدر ازجایگاه اجتماع بالایی برخوردار بوده  است ، مطالعات فرهنگ شناسی نشان می دهد در دورانی که گردآوری خوراک برعهده پدر بوده است پدر از منزلت اجتماعی بالایی برخوردار بوده است با توجه به اینکه همواره مسئولیت تامین اقتصاد خانواده بر عهده  پدر بوده است و مادران وظیفه تعلیم و تربیت فرزندان را بر عهده داشته اند پدر در خانواده جایگاه متفاوتی داشته است  اما به محض اینکه جامعه از گردآوری خوراک به تولید خوراک می رسد این نقش جا به جا می شود.

پدر در جامعه کشاورزی مسئولیت های خاص و قابل توجهی در تامین معیشت خانواده بر عهده داشت پس از اینکه پدران از جامعه کشاورزی دور شدند و تولید در حد گسترده به وجود آمد  از آن تاریخ تا امروز هر چند مادر در تمامی اعصار از جایگاه والایی برخورداربوده است اما مادر نقش پدر را کمرنگ می کند .علی رغم این که مادر در تمامی ادیان و دین مبین اسلام از جایگاه رفیعی برخوردار است به نحوی که بهشت را زیر پای مادران می دانیم با صنعتی شدن جامعه   نقش پدر کمی کاهش می یابد  در جهان مدرن امروزتضعیف جایگاه پدر مسئله ای عادی شده است  .

وی افزود: نکته ای در جامعه شناسی خانواده وجود دارد  خانواده مرکب از زن و مرد و فرزندان است زمانی می توانیم خانواده ای را خانواده حقیقی بنامیم  که متشکل از زن مرد و فرزندان  باشد  اما چیزی که  در دوران معاصر ازسال 1900 به بعد در جوامع غربی مشاهده شد از دست رفتن تدریجی  منزلت اجتماعی پدر بود  .با شعارهای فرزند کمتر زندگی بهتر واینکه کم بودن فرزندان نشانه ای از منزلت اجتماعی و تشخص خانوادگی است به ارامی در خانواده ها ریشه دوانده وکانون خانواده را از شکل اصلی خود منحرف نمودند بدین شکل که در خانواده فرزند آوری امتیاز و مزیتی محسوب نمی شود  و پدر اولادی ندارد تا برایش پدری کند و پدر باشد تا جایگاه پدری او تبیین شود ،کاهش فرزندان درخانواده موجب شده که کارکرد پدری به کارکرد همسری  تغییر یابد تا آنجا که نقش پدر در جهان سرمایه داری و مدرن که کاهش باروری را به همراه داشته  به نقش  همسر تبدیل  شود.

دکتر آقا جانی با اشاره به مشکلات خانواده های تک فرزند و کسانی که بعد از سن خاصی فرزندان را برای تحصیل به خارج از کشور می فرستند یا فرزندان در تحصیل و امور روزانه خود درگیر می شوند اظهار داشت : پدر چنین خانواده هایی دائما  درحال تامین معیشت و کار برای گذران زندگی است بنابراین  پدر کمتر مورد توجه قرار می گیرد اصلا کسی نیست که پدر را بابا خطاب کند ...  به نظر بنده این که رسانه ها در برخی از سریالهای تلویزیونی  پدری را نشان می دهند که بچه هایش  دور و برش را گرفته اند و مدل دهه های پیش زندگی را به تصویر میکشند  تفکر آرمانگرایی است و واقعیت نسل جدید چیزی فراتر از این نمایش ها است .در گذشته نه چندان دوراینکه  فرد سی ساله ای چندین فرزند داشت و این مسئله  چیز عجیبی نبود . واژه بابا برای این پدر آنقدر تکرار شده بود که این واژه  ارزشمندترین کلمه ای بود که در عمر خود شنیده بود متاسفانه با ورود صنعت به جوامع و گسترش  مصرف گرایی  مسئولیت اقتصادی اجتماعی پدر افزایش می یابد از آن سونقش واقعی و کارکردهای پدر به عنوان سرپرست خانواده و سنگ زیرین آسیاب بودنش تحت الشعاع قرار می گیرد .

جامعه شناس خانواده  یکی از دلایلی که موجب تضاد  وکشمکشی بین دو نسل امروز و دیروز یعنی پدر و فرزند شده است را در توجه و تسلط  نسل امروز به دانش و تکنولوژی دانسته می گوید: .پدر دهه های پیشین تبلوری از تجارب و آموخته ها بود پدری که برای فرزندش الگو بود و فرزندان برای هر امری از پدر نظر می خواستند پدر امروزی دیگر برای فرزندش منبع تجربه به شمار نمی رود . به نظر میرسد  نسل گذشته که پدران امروز می باشند ازفرزندان خود عقب مانده اند و فرزندان پیشاپیش پدران حرکت می کنند  .اطلاعات فنی و علمی فرزندان از پدران بیشتر شده ، کسب دانش و مدرنیته موجب شده پدر احساس واپس ماندگی فرهنگی کند و احساس می کند به لحاظ  تکنولوژی از فرزندش عقب مانده است حتی اساتید دانشگاه خاطر نشان می شوند بسیاری از امور تکنولوژیکی آنها به دست فرزندان دبستانی اشان رقم می خورد  بنابراین می توان نتیجه گرفت  جابه جایی به وجود آمده موجب شکل گیری رابطه جدیدی بین پدر و فرزند شده است و قدرت و اقتدار پدر از عمودی به افقی تغییر شکل داده است .

دکتر اقا جانی نقش مادران را در کاهش مشروعیت پدران موثر دانسته می افزاید: وقتی زنان و مادران خانواده دارای شغل و امتیازات اجتماعی خاص خود شده اند و در برخی اوقات درآمد آنها از پدر خانواده بیشتر است همچنین پدران به عنوان تامین کننده خانواده منابع مالی  و درآمد خود را در اختیار زنان قرار می دهند باید گفت  امکانات مالی خانواده در اختیار مادرقرار گرفته  است و در این حالت  فرزندان گرایش بیشتری به مادر از خود نشان می دهند به نظر می رسد با توجه به سرعت تحولات جهانی ، جامعه ما تاب و تحول این همه دگرگونی های اجتماعی را نداشته و در طول زمان کوتاهی تحولات و فناوری های روز بر کارکرد خانواده و جایگاه پدر تاثیر گذاشته است تا آن جایی که می توان گفت در  مجموع  آینده از آن زنان خواهد بود. دانشمندان حوزه علوم اجتماعی معتقدند  جامعه هر چند از حالت ساده به جامعه پیچیده یا مدرنیته تبدیل می شود خود به خود برابری زن و مرد افزایش می یابد البته این مسئله بدین معنا نیست که قدرت پدر کاهش پیدا کرده  یا مشروعیت پدر به طور کلی از دست رفته است  ،شواهد  نشان می دهد برابری در ساختار خانواده شکل گرفته است و سنت و مدرنیته در حال چالش هستند .

دکتر افشین طباطبایی جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی معتقد است کارکرد اقتصادی پدر نقش فرهنگی و تربیتی او را تحت الشعاع قرار داده است: متاسفانه پدر به عنوان کسی که راهبر و راهنمای خانوده است و حفظ کانون خانواده بر عهده اوست مورد بی توجهی قرار گرفته  حتی نقش پدری اش رنگ باخته است امروزه پدر در حد تامین کننده مالی و همانند عابر بانکی است که اعضای خانواده پدر را برای  تامین مالی و اقتصادی می خواهند و به کارکردهای دیگر پدر هم چون  کارکردهای فرهنگی و تربیتی برجسته ای که در قبال فرزندانش دارد توجهی ندارند .متاسفانه پدران از کارکرد و نقش تربیتی که در کانون خانواده بر عهده داشتند فاصله گرفته اند و واگذاری تربیت فرزندان را به مادران سپرده اند و با تامین مایحتاج فرزندان برای خود وظیفه خاصی را متصور نمی شوند.

وی معتقد  است :به نظر می رسد نقش پدر نیاز به باز تعریف مجددی دارد یکی از مهمترین وظایف پدر تصحیح اعضای خانواده با یکدیگر است تغییر کارکرد خانواده و فرهنگ وارداتی غرب بر تعامل بین اعضای خانواده خصوصا در ارتباط با پدر بسیار تاثیر گذار بوده است .متاسفانه فرهنگ غربی که با فرهنگ اسلامی –ایرانی ما بسیار تفاوت دارد احترام به والدین را یک اصل نمی داند .متاسفانه در خانواده ها مسائل مادی آنقدر برجسته شده است که انسان سازی  خانواده و نقش پدر به عنوان الگوی مقتدر مغفول مانده است . فرهنگ غربی و حضور رسانه های غربی در کانون خانواده بداخلاقی ها و بی احترامی ها پدر را که می بایست  پایگاه احترام و ارزش باشد را تضعیف نموده است .همچنین سازوکار رابطه ای که بین مردو زن مشاهده می شود بر کاهش مشروعیت پدر در خانواده تاثیر گذاشته است .با توجه به اینکه بسیاری از پدرها درگیر مسائل مادی هستند و از سحرگاه تا اواخر شب در حال تامین معاش خانواده هستند پدری وجود ندارد تا کانون قدرت و الگویی برای فرزندان باشد از آن سو برخی از زنان بی محابا نزد فرزندان به همسر خود می تازند و جایگاه و احترام پدر را نزد فرزندان خدشه دار می کنند متاسفانه خدشه دار شدن جایگاه پدر یکی از مسائل فرسایشی است که به مرور زمان بر جایگاه پدر و تقدس این جایگاه تاثیر سوء می گذارد.

دکتر طباطبایی چند شغله بودن پدر را عامل عدم برقراری تعامل صحیح بین پدر و فرزندان دانسته تصریح می کند: طبق مطالعاتی که درباره چند شغله بودن پدران انجام گرفته است ثابت شده از آنجا که پدران به خاطر چند شغله بودن خود بیشترین ساعات خود را در خارج از منزل می گذرانند زمان مناسبی برای تعامل با فرزندان ندارند بنابراین به عنوان پدر نمی توانند بر رفتار و شخصیت فرزندانشان تاثیربگذارند . حضور بیش از حد پدران در خارج از منزل عوارض جبران ناپذیری را بر فرزندان باقی می گذارد تا آنجا که پدر دیگر سکان دار کشتی زندگی نیست به نظر می رسد در زندگی های امروزی چند شغل بودن هم چون طنابی است که دست و پای پدر را بسته است تصور کنید ناخدا و سکان دار کشتی را دست و پا بسته درون انبار بگذارند یا به آب انداختند آیا می توان گفت این کشتی با سلامت و اطمینان خاطر به ساحل می رسد ؟به نظر می رسد حضور پدر در خانواده و حفظ اقتدار پدر یکی از مواردی است که در سالهای اخیر تحت الشعاع مسائل مالی قرار گرفته و بیش از آنکه به آسیب هایی که از عدم تامین مالی فکر کنیم می بایست به آینده فرزندانی فکر کنیم که سکاندار و هدایت گری در عرصه های حساس زندگی ندارند!

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.