گروه هنر /احسان رحیم‌زاده - سریال شتابزدگی روند تولید مجموعه‌های رمضانی برای همه تکراری است. معمولاً گروه تولید در دقیقه نود کارشان را شروع می‌کنند و سریال را به قول خودشان لب به لب آنتن می‌رسانند. ...

 سریالی که معمولی شد

 این مسأله امسال گریبان سریال «پایتخت4» را هم گرفت و کیفیتش را پایین آورد؛ البته درباره این سریال سردرگمی بیشتری وجود داشت. هم خود سیروس مقدم از ساخت ادامه پایتخت خسته شده بود و هم برخی مدیران از واکنش‌های احتمالی اهالی مازندران هراس داشتند. مرور آرشیو خبرگزاری‌ها نشان می‌دهد که در سال گذشته عوامل سریال و مدیران تلویزیون بارها روی مسأله ساخته نشدن سری چهارم پایتخت تأکید کردند. اما در چند ماه بعد کشتیبان را سیاستی دگر آمد و اعلام شد که پایتخت4 برای ماه رمضان تولید می‌شود.

در یکی از شب‌ها چند قسمت سریال در یک قسمت پخش شد؛ این یک قسمت دربردارنده تمامی اتفاقات مهم و شوخی‌ها و سکانس‌های کلیدی سریال بود. با تماشای این یک قسمت شخصیت‌ها را می‌شناختید و متوجه می‌شدید که داستان چه مسیری را طی کرده است. این بخش خلاصه شده ضرباهنگ خیلی خوبی داشت و در آن خبری از نماهای اضافه قسمت‌های قبلی نبود. با مشاهده این بخش خلاصه‌ می‌شد فهمید که قسمت‌های قبلی چقدر از ناحیه دیالوگ‌های زاید و سکانس‌های کشدار ضربه خورده‌اند. در قسمت‌های اول تا دهم پایتخت4 هنوز هیچ شخصیت جدیدی وارد داستان نشده بود. آدم‌های تازه داستان برادران چینی چوچانگ و بائو بودند که حضوری سایه‌وار داشتند و تبدیل به شخصیت نشده‌ بودند. سری چهارم پایتخت را مقایسه کنید با دنباله‌های دوم و سومش که پر از شخصیت‌های بکر و تازه بود. هدایت هاشمی (اوس موسی) و چوچانگ در سری دوم و سوم وارد قصه شدند و هنرنمایی کردند. اما در سری چهارم هر چه جلو 
می رویم با تکرار همان چیزهایی مواجهیم که در پایتخت یک و دو و سه دیده‌ایم. سریالی که هر سال در چهارده، پانزده قسمت روانه آنتن می‌شد، برای 25 قسمته شدن باید ملات داستانی بیشتری داشته باشد. در یک بازبینی مجدد می‌توان بسیاری از صحنه‌های کشدار سریال را حذف کرد. حرکت ارسطو سوار بر موتورسیکلت، رفت و آمد خانوادگی از مسجد تا منزل، حضور در مراسم زنان سرپرست خانوار و سخنرانی نقی و ... همگی اتفاقاتی هستند که تعداد دقیقه‌های سریال را بالا می‌برند و کارکرد دیگری ندارند.

 

 شوخی‌های کلامی با طعم تخریب

 در زندگی شخصیت‌ها تغییر محسوسی ایجاد نشده که به واسطه آن درگیری و کشمکشی ایجاد شود. هما سعادت (ریما رامین‌فر) وارد شورای شهر شده؛ ولی این اتفاق تأثیر چندانی روی زندگی دیگران ندارد. فیلمنامه‌نویس پای چند خرده داستان را به سریال باز می‌کند و آن را ادامه نمی‌دهد. اختلاف نقی و هما بر سر واگذاری تیم فوتبال شهر نیمه کاره رها می‌شود. حضور هما در شورای شهر را فقط در یک سکانس می‌بینیم که این حضور کمرنگ هم منجر به خلق قصه جدیدی نمی‌شود.

هما همان شخصیت پاک و منزه و فداکار سری‌های قبل است که حالا مهربانی‌هایش بیشتر هم شده است. دوقلوها مثل پایتخت3 حضوری تزیینی دارند و بود و نبودشان خیلی تفاوتی نمی‌کند. در پایتخت3 هیچ دیالوگی نداشتند؛ ولی این بار در یک جلسه سخنرانی می‌کنند و چند کلمه‌ای هم با دیگران حرف می‌زنند. نقی شخصیت ثابتی ندارد و در هر سری از سریال رفتار متفاوتی از خودش نشان می‌دهد. او گاه مهربان و بامعرفت می‌شود و گاه عصبی و مردم آزار. در سری چهارم او را در قالب یک مرد پرحرف می‌بینیم که با متلک پرانی‌هایش می‌خواهد منبع شوخی‌های کلامی سریال را پربار کند. بسیاری از دیالوگ‌های نقی جنبه تخریبی دارد. مثلاً آنجا که دیگران را به باب اسفنجی و لولک و بولک تشبیه می‌کند. یا دیالوگی که می‌گوید: این بچه بهبود مثل باباش مدام خرابکاری می‌کنه! تمسخر دیگران با دیالوگ‌های تحقیرآمیز ساده‌ترین روش خنداندن مخاطب است که سریال پایتخت هم گهگاه از این روش استفاده می‌کند.

در میان شخصیت‌های سریال، «ارسطو» با بازی احمد مهران‌فر هر سری ویژگی‌های بامزه‌تری پیدا می‌کند و تکمیل‌تر می‌شود. ویژگی بارز او در فصل‌های قبلی تکرار اصطلاحات فرنگی و بیان جملات فلسفی بود. در فصل چهارم «پایتخت» فیلمنامه‌نویس، رفتارهای احساسی ارسطو را زیر ذره‌بین برده است. یکی از بامزه‌ترین سکانس‌های پایتخت جایی است که ارسطو دارد با فیلم‌های «چوچانگ» تجدید خاطره می‌کند و با گفتن «عروسک چینی من» اشک می‌ریزد. او یک باردیگر وقتی در جلسه بازجویی نام «چوچانگ» را می‌شنود فیلش یاد هندوستان (شاید هم چین) می‌کند و متأثر می‌شود. مهران‌فر آن‌قدر توانایی دارد که می‌تواند در سکانس‌های بظاهر تلخ و عاشقانه هم با نقش‌آفرینی‌اش لبخند بر لبان مخاطب بنشاند.

 

 جای خالی بیگ پروداکشن

سیروس مقدم علاقه زیادی به اجرای سکانس‌های سخت و پرهزینه دارد. او در اولین قسمت سریال پایتخت3 صحنه ریختن سقف را به تصویر کشید که جلوه‌های ویژه هنرمندانه‌ای داشت. در سال‌های گذشته نیز سراغ صحنه‌های جزر و مد خلیج فارس، کشتی گرفتن نقی، خطر سقوط خودروی حامل باباپنجعلی در دره و ... رفت و نشان داد که می‌تواند از عهده سکانس‌های پرزحمت بربیاید. در پایتخت4 خبری از « بیگ پروداکشن» (در حدو‌اندازه‌های وطنی‌اش) و جلوه‌های ویژه نیست و همه سکانس‌ها، مثل نام فامیلی شخصیت «نقی» کاملاً معمولی هستند!

در بین همه قصه‌های فرعی فقط یک قصه می‌توانست ایجاد کننده تعلیق‌های واقعی باشد. ماجرای سقوط هواپیمای مالزیایی، متهم شدن ارسطو و دریافت دیه 400 هزار دلاری مثل نخ تسبیح قصه‌های پراکنده سریال را در کنار هم نگه داشته و تا‌ اندازه‌ای به فیلمنامه انسجام بخشیده ‌است. بقیه اتفاقات فرعی مثل ریش گذاشتن ارسطو، رفتن نقی به غسالخانه و حضور هما در شورای شهر فقط در حد چند سکانس کوتاه ایجاد موقعیت‌های کمیک کرده‌اند.  

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.