محسن محمدی، رییس اداره دوم کشورهای مشترک المنافع و قفقاز وزارت امور خارجه ایران که کشورهای منطقه آسیای مرکزی نیز در حوزه اداره تحت مسوولیتش است در گفتوگو باایسنا، در مورد تاثیر مذاکرات هستهای بر روابط ایران با کشورهای آسیای مرکزی خاطرنشان کرد: در طول یک سال و نیم گذشته، اغلب کشورهای آسیای مرکزی با دید دیگری به ایران نگاه میکنند و برخی هم برنامهریزی گستردهای را برای دوران پساتحریم آغاز کردهاند و در همین راستا، بهویژه قزاقستان در عرصه اقتصادی تعامل خوبی را با ایران آغاز کرده است.
او ادامه داد: سال گذشته راهآهن سه جانبهیی را با ترکمنستان و قزاقستان افتتاح کردیم که در زمینه توسعه اجتماعی – اقتصادی و افزایش تعاملات تجاری در منطقه، اهمیت زیادی دارد. اولین گامها در جهت فعال کردن کریدور چهار جانبه ایران، عمان، ازبکستان و ترکمنستان نیز برداشته شد و پروتکل الحاقی به موافقتنامه اولیه که به خاطر خروج قطر مستلزم اعمال اصلاحاتی بود، تهیه و به امضای 4 کشور رسید و جلسات کاربردی خوبی هم در سطح مسوولان وزیران راه 4 کشور برگزار شد.
محمدی گفت: این امر حاکی از آن است که کشورهای آسیای مرکزی متوجه فضایی که پس از حل و فصل پرونده هستهای ایران برایشان باز خواهد شد هستند و از قبل بهدنبال برنامهریزی لازم بودهاند.
وی در مورد انتقال انرژی بین ایران و کشورهای آسیای مرکزی نیز این طور توضیح داد که ترکمنستان در مسیر انتقال گاز به شرق (چین) گامهایی برداشته است و در خصوص خطوط لوله گاز موجود میان جمهوری اسلامی ایران و ترکمنستان نیز با توجه به برداشته شدن تحریمها، قطعا خودمان در داخل کشور نیاز بیشتری به انرژی پیدا خواهیم کرد و از ظرفیتهای انتقال انرژی به ترکیه، ارمنستان، هند، پاکستان و سایر کشورهای منطقه هم میتوانیم بهره ببریم. از اینرو میتوانیم به عنوان یکی از خریداران اصلی گاز ترکمنستان برای تامین گاز مورد نیاز مناطق شمالی ایران باشیم و مازاد گاز خودمان را نیز صادر کنیم.
فراط گرایی در آسیای مرکزی در شرایطی عادی و بدون دخالت خارجی، به صورت بالفعل زمینه ندارد
رییس اداره دوم مشترکالمنافع وزارت خارجه ایران در بخش دیگری از این مصاحبه در پاسخ به سوالی درباره دلایل افزایش موج افراطگرایی در آسیای مرکزی و ریشههای آن تاکید کرد: دین و مذهب دارای پیشینه در آسیای مرکزی، بهطور طبیعی و در صورت دخالت نکردن عوامل خارجی، در واقع اسلامی مدارا محور و بدور از افراطگرایی و در حداقل فاصله از دایره مذهبی، تمدنی و فرهنگی ایران بوده است. بهطور طبیعی، نقش دین در زندگی سیاسی – اجتماعی آسیای مرکزی کاملا متفاوت با خاورمیانه است. شناخت دینی مردم بسیار ضعیف، سطحی و قشری است و غیرقابل مقایسه با شناخت دینی موجود در ایران و یا جوامع عربی است. عموم مردم منطقه خود را صرفا مسلمان میدانند و عمدتا حتی اطلاعی راجع به مذهب خود و اصولا تمایز مذاهب اسلامی ندارند. در آسیای مرکزی عامه مسلمانان به اسلام به چشم یک دین برای بهروزی و سعادت اخروی مینگرند و کمتر دین را با امور سیاسی پیوند زده و یا از آن تلقی یک ایدئولوژی سیاسی دارند. بر مدارا با حکومت تاکید دارند و به هیچ وجه به دنبال در پیش گرفتن رویکردی مقابلهجویانه یا منفی در قبال حکومتها نیستند. منطقه آسیای مرکزی در سه مرحله تحت تاثیر امواج اسلامگرایی قرار گرفت. اول، در دوران اشتغال افغانستان توسط شوروی که به واقع اولین ارتباط میان مسلمانان این منطقه با جهان اسلام خارج از شوروی بود. دوم، تاثیرات انقلاب اسلامی در ایران بعد از استقلال این کشورها و سوم، تحولات چند سال اخیر در جهان عرب، بیداری اسلامی و امواج بیسابقه افراط گرایی.
وی ادامه داد: با وجود شرایط برشمرده فوق، متاسفانه شواهدی مبنی بر قرار گرفتن منطقه در مسیری خطرناک به واسطه ایدئولوژی تکفیری خلافت، روز بهروز بیشتر هویدا می شود. ریشه این مساله نیز به رقابتهای قدرتهای جهانی و منافع آنان در این منطقه بازمیگردد. منطقهای در بردارنده 5 کشور، 4 میلیون کیلومترمربع وسعت و 60 میلیون نفر جمعیت و برخوردار از موقعیت ژئوپلتیک و منابع غنی و قابل توجه انرژی.
محمدی افزود: حرکتهای اسلامی افراطی در منطقه تاکنون، عمدتا محدود به قشر محدودی از جوانان بوده و کماکان اسلام معتدل و میانهرو، جایگاه برتر خود را نزد عامه مردم حفظ کرده است.
او ادامه داد: در عین حال عواملی مانند پایین بودن دانش دینی و در نتیجه زمینه تاثیرات اندیشههای دینی وارداتی، فقر گسترده مالی و شکافهای طبقاتی، منازعات بالقوه قومی، ساختار بعضا قبیلهیی برخی کشورها، اختلافات مرزی، فقدان ترتیبات امنیتی موثر، رقابتهای مناطقی میان شهروندان در برخی از این کشورها، رقابت کشورهای منطقه و رقابتهای قدرتهای خارج از منطقه و ... از زمینههای بالقوه بحران در منطقه محسوب میشوند و جالب این که هر یک از عوامل فوق، از استعداد عجین شدن با افراطگرایی دینی و پیچیدهتر کردن شرایط در صورت مداخله و سوء استفاده قدرتهای خارجی برخوردار هستند. بهویژه نقش عامل فقر بهدنبال تحولات اخیر در روسیه و تحریمهای بینالمللی علیه این کشور در آسیای مرکزی افزایش یافته است (بهدلیل وابستگی های اقتصادی و نیز کم شدن زمینه کار برای مهاجران اعزامی از منطقه به روسیه) و برخورداری گروههای افراطی خارج از منطقه از امکانات مالی گسترده برای جذب جوانان فقیر و دارای انگیزههای اسلامخواهانه، از مهمترین عوامل گسترش افراطگری در منطقه است.
این دیپلمات ایرانی تاکید کرد: این حمایتهای مالی باعث افزایش جذب نیروهای افراطی از بین جوانان و خانوادههای آنان و اعزام آنها به سوریه و عراق شده و هماکنون منطقه با تهدید بازگشت این افراطگرایان آموزش دیده در میادین جنگ، به موطن اصلی آنان مواجه است. وجود کانونهای بالقوه بحران افغانستان و دره فرغانه در منطقه که قابلیت سرریزی بحران به آسیای مرکزی را دارد نیز، از دیگر عوامل تهدید منطقه محسوب میشوند.
دخالتهای منطقهیی عامل نفوذ افراطگرایان به آسیای مرکزی است
محمدی ادامه داد: بنابر این اگر اراده سیاسی و دخالت عوامل خارجی در منطقه نباشد، عوامل داخلی برشمرده فوق گرچه از قابلیت بالقوه بحران آفرینی برخوردارند اما تهدید بالفعلی بهویژه تهدیدی با ابعاد دینی افراطی محسوب نمیشوند.
او افزود: یکی دیگر از عواملی تنشزا در آسیای مرکزی این است که حکومتهای منطقه تفاوتی بین اسلامگرایان متعادل و میانهرو با جریانات افراطگرا قائل نیستند و متاسفانه برخی کشورهای منطقه، با هر دو پدیده برخورد یکسان و بعضا سرکوبگرانه مشابهی دارند و همین امر باعث سوء استفاده گروههای تندرو میشود تا افراد متعادل را هم تحریک کرده و جذب کنند. دولتهای منطقه نبایستی از این واقعیت غافل شوند که امروزه اسلامخواهی بهویژه نزد اقشار جوان به یک نیاز اساسی تبدیل شده و متاسفانه ساختارهای دینی سنتی بهجای مانده از دوران کمونیسم و روحانیون سنتی نه چندان آگاه نیز، پاسخگوی این نیاز جوانان نیستند.
رییس اداره دوم مشترک المنافع و قفقاز وزارت خارجه ایران ضمن انتقاد به فعال نبودن علمای میانهرو و نبود ساختارهای قابل اتکای دینی در آسیای مرکزی، از این دو عامل در کنار عامل سرکوب خواستههای مشروع و منطقی جوانان، به عنوان عواملی یاد کرد که میانهروها را به این سمت سوق میدهد که پاسخهای دینی خود را در خارج از منطقه جستوجو کنند و این، زمینه را برای قدرتهای فرامنطقهیی برای اثرگذاری و جذب نیرو فراهم کرده است.
وی در بخش دیگری از این گفتوگو وضعیت افغانستان را تهدید کننده دانست و تاکید کرد: متاسفانه وضعیت این کشور پایگاه مناسبی برای گروههای افراطی منطقهیی و فرامنطقهیی فراهم کرده است. بهنظر میرسد دولت افغانستان نیز طی چندماه اخیر بهدنبال خلاص شدن از فعالیتهای گروههای افراطی سایر کشورها در افغانستان است و سیاستهایی در پیش گرفته که زمینه را برای تجمع نیروهای افراطی افغانی و سایر کشورها در شمال این کشور و استقرار در مرزهای افغانستان با آسیای مرکزی فراهم کرده است.
اعضا سازمان همکاریهای شانگهای به دنبال مقابله تروریسم هستند
محمدی با اشاره به ارتقای سطح تعاملات اطلاعاتی میان کشورهای آسیای مرکزی گفت: به طور سنتی تعاملات اطلاعاتی میان این کشورها از زمان فروپاشی شوروری وجود داشته است.
وی خاطرنشان کرد: پیمان امنیتی دستهجمعی پس از سقوط شوروی و به منظور افزایش تعاملات امنیتی بین کشورهای مشترکالمنافع شکل گرفت و سازمان همکاریهای شانگهای نیز ساختار دیگری است با تعریفی امنیتی برای مبارزه با تروریزم، جدایی طلبی و افراط گرایی؛ که در سازمان از آنها به عنوان سه شرّ یاد میشود. در این سازمان همکاریهای امنیتی در چارچوب تبادل اطلاعات انجام و دورههای آموزشی امنیتی و ... نیز برگزار میشود. مقابله با حملات سایبری یکی از مسائلی است که اخیرا سازمان اهمیت ویژهای به آن میدهد و سایر اعضا در این رابطه از چین و روسیه کمکهای زیادی میگیرند تا بتوانند با حملات سایبری که علیه آنها صورت می گیرد مقابله کننند. اصولا روسیه و چین با حساسیت خاصی مقابله با تهدیدات افراطیگرایی در منطقه را دنبال میکنند. در چارچوب این سازمان همچنین یک ساختار ضد تروریزم مستقر در تاشکند تشکیل شده است که هرساله چندین مانور با مشارکت اعضا برگزار میکند.
محمدی با موثر خواندن همکاریهای اعضای سازمان همکاریهای شانگهای گفت: در بحث همکاریهای منطقهیی و اطلاعاتی و حتی امنیتی بین اعضا این سازمان روابط خوبی برقرار است ولی متاسفانه این سازمان نیز توجهی به تمایز میان حرکتهای اعتدالگرایانه اسلامی با حرکتهای افراطی ندارد و این در حالی است که امروزه تمامی اعضای آن شاهد ظهور جریانهای اسلامخواهانه در اشکال میانهرو و افراطی هستند.
نباید برای حل مسائل منطقهیی به دنبال راهحل فرامنطقهیی باشیم
وی در پاسخ به این که مقابله با جریانهای افراطی در آسیای مرکزی میتواند صرفا توسط کشورهای منطقه صورت بگیرد یا نیاز به همکاری کشورهای فرامنطقهیی است؟ توضیح داد: ما همواره بر راهحل درون منطقهیی و بومی تاکید کرده و به هیچ وجه معتقد نیستیم که دخالت سایر کشورها و یا سازمانها میتواند تاثیر مطلوبی در روند مسائل داشته باشد. البته در این میان، بحث سازمان ملل به خاطر وظیفه و اجماعی که در مورد آن وجود دارد متفاوت است.
رییس اداره دوم مشترک المنافع و قفقاز وزارت خارجه ایران تاکید کرد: با توجه به تاریخچه و دیدی که مردم آسیای مرکزی نسبت به اسلام دارند، قطعا برنامه و سیاستهایی که برای کشورهای عربی جواب میدهد در رابطه با کشورهای آسیای مرکزی عملی نخواهد بود.
محمدی در بخش دیگری از این مصاحبه، آسیای مرکزی را هارت لند و با اهمیت برای قدرتهای جهانی خواند و افزود: منطقه آسیای مرکزی از نظر جغرافیای نظامی نیز با اهمیت است و تئوری قدیمی تسلط بر هارت لند مساوی است با تصرف بر جهان هنوز هم مد نظر قرار دارد و بههمین دلیل امروزه قدرتهای بزرگ در آسیای مرکزی همچنان به دنبال تسلط بر این منطقه هستند.
وجود ذخایر انرژی عامل تمرکز قدرتهای نوظهور در آسیای مرکزی
وی ادامه داد: از سوی دیگر وجود منابع و ذخایر انرژی در آسیای مرکزی باعث شده است تا قدرتهای نوظهوری بر این بخش متمرکز شوند. آمریکاییها هم در این بین به دنبال تضعیف قدرت چین و روسیه در آسیای مرکزی هستند و شاید گسترش نفوذ داعش در منطقه را بتوان تابع همین سیاستها دانست.
این دیپلمات ایرانی قرار گرفتن کشورهای آسیای مرکزی در چهار راه ترانزیتی بین ایران، روسیه و هند را در افزایش توجه به این منطقه موثر دانست و خاطرنشان کرد: هر یک از کشورهای این منطقه، بسته به منافعی که برای خود ترسیم کردهاند، رویکردی متفاوت نسبت به قدرتهای جهانی دارند. برخی به آمریکا و برخی دیگر به روسیه یا چین گرایش دارند. همچنین به واسطه درگیریهای اخیر روسیه با برخی متحدان پیشینش و همچنین تحریمهای بینالمللی علیه این کشور، برخی کشورهای منطقه به چین گرایش بیشتری یافتهاند.
نقش ایران در آسیای مرکزی موضوع دیگری بود که محمدی به آن اشاره کرد و گفت: عقبه فرهنگی و تمدنی ایران در منطقه، موقعیت ژئوپلتیک ایران، نیاز منطقه به مسیرها و امکانات حمل و نقلی جمهوری اسلامی ایران، تواناییهای اقتصادی کشورمان و ....، همگی موجب تقویت تعاملات بین جمهوری اسلامی ایران و کشورهای منطقه آسیای مرکزی شده است. از سوی دیگر آنها پذیرفتهاند کشورمان مهمترین مانع بر سر راه نفوذ و ورود گروههای افراطی به منطقه است.
نظر شما