که نبض گردشگران خارجی را تند خواهد کرد و چشمههای پلکانی «باداب سورت» که پس از پامو کاله در ترکیه دومین چشمه آب شور دنیاست و لنزهای دوربین گردشگران را به سمت خود میخواند تا از حوضچههای نارنجی و زرد و قرمزش عکس بگیرند، میگذریم.
میگذریم از کویر لوت، با بلندترین هرمهای شنی و عمیقترین حفرههای شنی دنیا که توسط مجله نشنال جئوگرافی به عنوان چهارمین منطقه دیدنی کره زمین معرفی شده و میتواند گردشگران را به شهری خیالی و مسحور کننده با اشکال مافوق زمینی ببرد. از راه رفتن برفراز ابرها در منطقه ییلاقی جواهردشت در جوار قله سماموس، کلاچای و دریای خزر که نمایشی از بازی کوه، ابر و جنگل است و از طبیعت بیمثال دره دراگه، صخرههای دیدنی دره چاهکوه، چشمه غربال بیز در شهر کویری یزد و ماهیهایی که همراه با آب از دل کوه بیرون میآیند، دشت شقایقهای کالپوش، تخت جمشید، آپادانا و تمام جاذبههای تاریخی ایران باستان نیز باید بگذریم تا برسیم به اصل مطلب.
رونق صنعت گردشگری
تفاهمی که در موضوع هسته ای ایران با غرب شد، افزون بر دستاوردهای اولیهای که در خصوص گشایش مسایل اقتصادی و از آثار ثانویهای نیز برخوردار است که تعاملات فرهنگی و تبادل گردشگر از آشکارترین آنهاست. در اینجا اصل مطلب، همان گردشگرانی هستند که تا پایان سال ۲۰15 هتلهای چهار و پنج ستاره ایران را رزرو کردهاند و قرار است میهمان ما باشند. به گفته کارشناسان این حوزه، فرصت سازی در شرایط جدید برای استفاده از ظرفیتهای گردشگری ایران، همان چیزی است که باید بیدرنگ درباره آن تدبیر کنیم تا ایران نیز سهم خود را از صنعت ۱۳۰۰ میلیارد دلاری گردشگری دنیا بازپس گیرد. کشوری که از نظر جاذبههای طبیعی جزو پنج کشور اول دنیا و از نظر باستانی و تاریخی جزو ۱۵ کشور اول جهان است، اما درآمدش از این بازار، تنها نیم درصد است. ما بیشک نیازمند بازنگری در صنعت گردشگری خود هستیم.
ایران؛ یکی از مقاصد مهم گردشگری در سال آینده
تحولات اخیر سبب شد سایتها و روزنامههای معتبر جهان در گمانهزنیهای خود ایران را به عنوان یکی از مقاصد محتمل برای سفرهای سال جدید میلادی معرفی کنند. یکی از این سایتها، «بیزینس اینسایدر» بود که نام ایران را در کنار ۲۳مقصد آورد و با انتخاب تیتر «ایران کانون جدید گردشگری خاورمیانه خواهد بود»، نوشت: ایران درحال تبدیل شدن به یک کانون گردشگری است و آژانسهای مسافرتی افزایش رزرو برای سفر به این کشور را گزارش کردهاند. همچنین مجله تخصصی سفر و سرگرمی در گزارش جذابترین مقاصد گردشگری سال ۲۰۱۵، ایران را بهعنوان مقصدی که مردمش صلحجویانه از گردشگران استقبال میکنند، در کنار ۵۰ مقصد دیگر قرار داد.
ابراهیم پورفرج - رئیس جامعه تورگردانان ایران- که اعلام کرده هتلهای چهار و پنج ستاره پنج شهر گردشگری اصفهان، یزد، تهران، شیراز و اهواز تا سال ۲۰۱۶ توسط گردشگران خارجی رزرو شده، میگوید که شرکتهای بزرگ تورگردانی در حال قرارداد بستن با ما هستند و این استقبال پس از توافق هستهای بیشتر شده است، به گونهای که حتی نامه نگاریهایی انجام شده که در شهر اصفهان و ماه مهر به عنوان فصل ورود گردشگران خارجی، جشنواره برگزار نشود، چون گردشگران خارجی در راه هستند و ظرفیت هتلهای این شهر تکمیل است.
کمبود هتلها و امکانات مناسب
به باور پورفرج، ما اکنون با کمبود هتلهای مناسب در کشور روبهرو هستیم و با توجه به اینکه ساخت یک هتل، دستکم سه سال به درازا میکشد باید بودجه ویژهای برای آن در نظر گرفته شود و حتی فراخوان سرمایه گذاری در حوزه هتلسازی داده شود و پس از آن تیمهایی نیز بر روی ساخت و سازها نظارت کنند تا بودجه ساخت هتل در جای دیگری هزینه نشود.
وی تصریح میکند: وقت آن رسیده است که رئیس سازمان میراث فرهنگی از رئیس جمهور اعتبار ویژهای برای ایجاد زیرساختها بگیرد تا وضعیت صنعت گردشگری کشور که در دوران پساتحریم با سیل ورود گردشگر روبهرو شده نظم و سامان پیدا کند. این دغدغهای است که امید درودیان، عضو انجمن صنفی راهنمایان گردشگری تهران نیز از آن سخن میگوید؛ اینکه آیا کشور ما هتل و راهنمای مناسب دارد و میتواند جوابگوی این حجم گردشگر باشد و چه باید بکنیم تا بتوانیم با رعایت استانداردهای لازم، جوابگوی گردشگرانی باشیم که تقاضا دارند وارد ایران شوند. این رخداد فرخندهای است که سبب رونق آژانسهای مسافرتی شده و آنان را از غم بیکاری رهانیده و بازارشان را گرم کرده است.
رقابت فشرده در صنعت گردشگری
احمد دیناری، کارشناس و مدرس دانشگاه در حوزه گردشگری نیز ورود قطار گردشگران به کشور را فرصتی میداند که بخش خصوصی با سرمایه گذاری و دولت با حمایت از آن باید بر سرعت چرخهای آن بیفزایند. قطاری که بر اساس آمار ارایه شده از سوی معاونت گردشگری از سال ۸۳ با حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر به حرکت درآمده و سال ۸۹ یعنی در شش سال مسافران آن دو برابر شده و به میزان سه میلیون و ۱۲۰ هزار نفر رسیدهاند و هم اکنون نیز شاهد آمار ورودی پنج میلیون گردشگر از ۱۹۳ کشور هستیم که باید در ۱۳۰ هتل چهار و پنج ستاره از مجموع یک هزار و ۶۰ هتل کشور اقامت کنند.
دیناری در گفت و گو با خبرنگار ما با اشاره به اینکه زیرساختها برای سفرهای بین شهری در کشور ضعیف است و شمار راهنمایان خبره در این عرصه نیز اندک است، میگوید: صنعت گردشگری در دنیای امروز درگیر یک رقابت فشرده است و اگر جهانگرد نتواند از خدمات استاندارد و امنیت لازم بهرهمند شود بیشک مقصد خود را تغییر میدهد و این موضوع بسرعت در فضای مجازی و حقیقی مورد انتقاد قرار گرفته و بازتاب خواهد داشت.
وی معتقد است، درآمد صنعت گردشگری، به تمامی سطوح و اقشار اجتماعی میرسد و به همین سبب برای فاصله گرفتن از درآمدهای نفتی باید آموزشهای لازم به اقشار گوناگون درگیر در این صنعت ارایه و شیوه خدمت رسانی نیز روزآمد شود، زیرا هنوز تخصص لازم در میهمانداران هتلها، سرویس دهندگان ایاب و ذهاب در فرودگاهها، پایانهها و حمل و نقل درون شهری دیده نمیشود.
فرصتی که نباید از دست برود
وی با اشاره به اینکه در سالهای اخیر گردشگری ایران روی دو موضوع گردشگر زیارتی و درمانی معطوف شده که با توجه به آمار موجود روند کار خوب بوده، میگوید: باید سیاستهای تشویقی و جوایز صادراتی برای آژانسهایی که بتوانند گردشگران را به ایران جذب کنند در نظر گرفته شود، برای نمونه، در «گردشگری سلامت» برای جذب هر جهانگرد ۱۲۰ دلار پرداخت میشود و میبینیم که در این زمینه موفق هم بوده ایم.
در کنار تمام تلاشهایی که فعالان این عرصه برای شناسایی و عرضه مزیتهای گردشگری و گرفتن سهم خود از این بازار دارند، باید توجه داشت گردشگری افزون بر اینکه صنعتی سودآور به شمار میآید، به عنوان یک ابزار مهم تبلیغات فرهنگی نیز مطرح است. یادمان باشد گردشگر خارجی یک سفیر فرهنگی برای ایران است که در بازدید از آثار تاریخی و طبیعی کشورمان دیدههای خود را نیز از آداب و سنن این سرزمین به دیگران انتقال میدهد؛ همان فرهنگی که سالهاست آماج تیرهای زهر آلود معاندان بوده است.
در نگاه مغرب نشینان، ایران مهد فرهنگ کهن بوده است. آنها کشور ما را شاهراه تمدن میشناسند، اما پرسش این است که آیا این جاذبههای گردشگری به تنهایی میتواند گردشگر را به مقصد ایران ترغیب کند یا اقدامها و سرمایه گذاریهای فرهنگی و تخصصی هم باید از راه برسد تا در آیندهای نزدیک صنعت گردشگری ما سرنوشتی مانند میانمار را تجربه نکند، کشوری که پس از تحولات سیاسی در آن، جهانگردان زیادی را به خود جلب کرد، ولی پاسخگو نبودن زیرساختها در آن کشور سبب شد امروز میانمار آخرین انتخاب باشد.
نظر شما