انشاالله که منشا خير وبرکت باشد جاي تقدير و تشکر است از جميع عواملي که براي توسعه ميهن عزيزمان تلاش ميکنند . در متن خبر از اقاي هاشمي هم سخن به ميان امد .همه ميدانيم که اقاي هاشمي اين روزها ايام بسيار دردناکي را ميگذراند که هيج وقت از مخيله اش نميگذشت . دنيا محل حدوث از اين دست مسايل بسيار بوده وخواهد بود که قطعا شخصيت بسيار مجرب و آزمودهاي همانند هاشمي بسيار خوب بلد است که چسان از پس اين نامهربانيها و نا سپاسيها بربيايد. بر خلاف انهاييکه ايشان را فردي مرموز و بازيگر بسيار حرفه اي در بازي و دنياي سياست ميدانند . خود من نيز تا چندي پيش اين عقيده را داشته و حتي افراطي تر اما گذشت ايام و مشاهده من را ناگزير از تجديد راي خود در حصوص اين شخصيت مطرح ايران و انقلاب کرد و ان اينکه بر خلاف راي و نظر بسيار افراد سياس و سياسيکار امروز ايران دارد ثابت ميشود که اقاي هاشمي بيشتر از انکه نزديکان ايشان اظهار ميدارند به لحاظ عاطفي مرد بسيار مهربان وبا گذشتي است حتر در خصوص انهاييکه در رابطه با ايشان مراعات حرمت بجاي او را نکردند هيچ کينه اي به دل نميگيرد . ايشان انقلاب را بچه يکي يکدانه خود مي انگارد و تمام بدرفتاري انرا در قالب خصوصيات ذاتي وفطري ان ميداند و بدل نميگيرد و و هر چه شدت اين ازار و اذيت بيشتر باشد مهر او به او افزونتر ميشود . شايد براي بيشتر افراد پيش امده که بجه اش مخصوصا در سنين پايين شده که براي تمنا هاي کودکانه اصرار داشته و والدين حودرا در منگنه فشار براي تامين اين خواسته کودکانه خود قرار داده تا به ان حد که حتر بد وبيراه هم بسيار حواله اش کرده اما پدر يا ماد ر براي اينکه شدت عصبانيت بچه خدا ناکرده سبب ايجاد لطمه برايش نشود او را بغل کرده ونوازش ميکند و سعي در ارام کردن آن ميکندو در اين حال تمام بي حرمتي ها و حتي چنگ زدن بچه را به سر وصورتش چه صميمانه تحمل ميکند تا اينکه او را ارام کند و سر انجام ميکند هم .( روزي من در کلينيکي شاهد منظره جالب و شايد شبيه به ان که در بالا امد را بودم ظاهرا پدري بچه خودرا براي تزريق واکسن به اين محل اورده بود تا زمانيکه بچه از ماجرا و از درد امپول خبر نداشت بسيار ارام مينمود تا اينکه صداي گريه وزاري يک از همسالان خو درا که انهم در بغل مادرش تزريق ميشد شنيد و دليل انرا پرسيد وقتي علت را فهميد بنا بدرفتاري و بد اخلاقي بيش از اندازه را گذاشت و شروع به بو وبيراه گفتن به پدر و چنگ انداختن به سرو صورت پدر خودکرد تا اينکه سبب ايجاد خراش در صورت و حتي خونريزي کرد اما پدر چه متحملانه و صبورانه سعي در اقناع و ايجاد آرامش در ايشان براي تحمل درد واکسن ميکرد تا سر انجام موضوع خاتمه يافته و پسره با خوشرويي کلينيک را ترک کرد ليکن طبيعي است که اثار اين خراش تا مدتها در صورت ايشان باقي بماند و براي همان مدتها ياداور اين اقدام بجا و ميبايد اين عمل لازم براي بچه اش باشد . روزگار فعلي هاشمي بي شباهت به اين موضوع نيست . هاشمي کسي است که امام (ره ) بقاي انقلاب را به بقاي هاشمي گره زد. کسي است که مقام معظم رهبري گفتند که هيچکس براي ايشان هاشمي نميشود .کسي است که خاتمي گفت . هاشمي شناسنامه انقلاب است . وحتي کسي است که رياست محترم جمهوري اقاي احمدي نزاد زماني که استاندار بودندبه نيکي و با عبارات بسيار مهربانانه از ايشان ياد کرده است . به باور نگارنده اين سطور نهايتا هاشمي شايسته اين برخوردهاي غير صميمانه متداول امروزي نيست گو اينکه ظرفيت هاشمي براي بيشتر و بدتر از اين ها هنوز جا دارد . هاشمي براي اين انقلاب از همه چيزش ميگذرد .به عنوان يک ايراني وطن دوست و مسلمان ارزو دارم که از توان ايشان براي حل مشکلات امروز مملکت که به ظاهر بسيار خطرناک هم بنظر ميرسد استفاده شود . قطع يقين حضرت آقا خود اين موضوع را از همه بهتر و بيشتر استحضار دارند . رنگ هاشمي حداقل برا حضرت آقا هميشه سبز بوده است . حرمت اقا وانقلاب براي هاشمي همواره خط قرمز بوده است و يقنا تا به اخر هم خواهد بود.خدا نياورد ان روز را که هاشمي را دلسردي و نااميدي مسلط شود 0