کتابی که کارل جوهان فورسن، نویسندهاش ادعا میکند میتواند در عرض چند دقیقه کودکان را به خوابی خوش دعوت کند.
همین ادعای فورسن و انتشار آن در رسانهها و شبکههای مختلف اجتماعی کافی بود تا فروشی بیسابقه و کمنظیر برای کتاب داستان کودکانه در آمازون رقم زده شود، برای مثال «دیلی میل» برای بررسی این موضوع با مادران مختلفی درباره میزان تاثیرگذاری این کتاب و ادعای مطرح شده، گفت و گو کرده و به گونهای غیر مستقیم به تبلیغ این اثر پرداخته است.
پرفروشها معمولاً در یک نقطه با هم اشتراک دارند و آن تلاشی است که از سوی رسانهها برای معرفی آنها به مخاطبان صورت میگیرد.
در انگلیس نویسندهای رمانی تخیلی درباره یک مدرسه جادوگری مینویسد.
امتیاز فیلم این کتاب را آمریکاییها میخرند و پس از چندی «هری پاتر» تبدیل به مهمترین شخصیت جهان میشود و فروش کتاب روی اقتصاد انگلیس تأثیر میگذارد.
دیری نمیگذرد که زندگینامه نویسنده و عکسهای بازیگران فیلم کتابش همه جا پشت جلد مجلات منتشر میشود.
تلویزیون مراسم عروسی بازیگر فیلم کتاب را بطور مستقیم پخش میکند و دهها عروسک از شخصیتهای آن ساخته میشود و باز هم آمار فروش کتاب افزایش مییابد.
در فرانسه گرچه «مارگریت دوراس» با خلق اثر مدراتوکانتابیله به شهرت میرسد، اما باز هم این رسانهها هستند که پس از دریافت جایزه ادبی گنکور وی به دلیل نوشتن رمان عاشق و با انعکاس و نقد و نظرهای فراوان در مطبوعات دامنه شهرت وی را وسعت میبخشند .
بر اساس پژوهش ژاكلين بليس و آنتوني دبورا، در مورد عوامل موفقيت كتابها و دلايل رسيدن آنها به فهرست پرفروشترينها عواملي همچون توصيههاي دوستانه، سايتها و باشگاههاي كتاب، اخبار، مطرح شدن در فيلم ها، تبليغات و بازاريابي ناشر كتاب بيتأثير نيستند؛ حتي بعضي كتابها در همایشها نقل قول شده و يا توسط آدمهاي معروف توصيه ميشوند.
می گویند در کشوری مانند کانادا ، 75 درصد هزینهها صرف معرفی کتاب میشود، این در حالی است که در کشور ما با آنکه به گفته برخی از صاحبنظران ، حدود 90 درصد هزینههای فرهنگی صرف تولید کتاب میشود، اما تقریباً هیچگونه هزینهای برای معرفی کتابهای منتشر شده تحقق نمیپذیرد، نتیجه آنکه بسیاری از مردم نه تنها از انتشار کتابها که از تجدید چاپ آنها هم بیخبرند.
صرفنظر از چند رمان زرد و یا چند اثر که به واسطه شهرت نویسندگانشان توانستهاند، ارقام نسبتاً قابل توجهی از فروش را نسبت به سایر کتابهای چاپ داخل از آن خود کنند، سایر کتابهای خوب همچنان در محاق گمنامی باقی میمانند و متأسفانه حتی مدیران فرهنگی رسانهها نیز از کم و کیف انتشار آن بیاطلاعاند.
آنچه بیش از همه در فروش مطلوب آثار نویسندگان داخلی اهمیت دارد، همراه شدن تمامی نظام فرهنگی در تدوین پیوست فرهنگی اینگونه آثار و معرفی آنهاست.
در این میان، این رسانه است که میتواند با تولید برنامههای هدفمند راه را برای «دیده شدن» آثار فاخر نویسندگان فراهم کند.
نظر شما