در گام آخر و اساسی خود باید دیده شود و فروش برود که معمولاً این چرخه معیوب است، اما اینکه چوبی لای این چرخ گذاشته شود، حرف دیگری است. عدهای اوضاع آشفته و بیرمق فروش کتاب را به دستهای پشت پردهای نسبت میدهند که مانع از فروش کتاب میشود. ادعایی که از سوی برخی نویسندگان و ناشران مطرح شد و توزیع کنندگان را مقصر فروش نرفتن کتابشان میدانستند؛ البته برای استفاده از عناوینی چون مافیای توزیع باید احتیاط کرد ولی بازار سرد و کساد کتاب، صدای بسیاری از ناشران را درآورده، چرا که سرمایه شان در انبارهای انتشاراتی تلنبار شده است. برخی بر این باورند در صنعت نشر نمیتواند مافیایی وجود داشته باشد، چون بخشهای مختلف این صنعت در انحصار کسی نیست. برخی دیگر اما معتقدند که فضای بازاری در صنعت کتاب یا به عبارتی سودخواهی در حوزه فرهنگ باید برای مدتی کنار گذاشته شود و دولت با ورودش به این عرصه، نقش حمایتی خودش را ایفا کند، این در حالی است که مهدی فیروزان به تکیه بر اقتصاد نشر باور دارد تا کتاب به عنوان یک کالای فرهنگی و اقتصادی روی پای خودش بایستد. در گفتوگو با مدیرعامل مؤسسه «شهر کتاب» که ایدههای خوبی برای فروش کتاب داشته و مسأله اقتصاد در صنعت نشر برایش دغدغهای جدی بوده، به بحث فروش کتاب پرداختیم. او معتقد است: اگر کتابهای ما نیاز مردم را در سطوح مختلف برآورده کند، قطعاً بخش توزیع، آن کتابها را میفروشد.
به گفته وی، چند شرکت اصلی توزیع کتاب با قدمتی حدود 30-40 سال کار میکنند و چند شرکت هم در سالهای اخیر شروع به فعالیت کرده اند، همه آنها به دنبال این هستند که با توجه به وقت و امکانات کم و محدود بیشترین سود را داشته باشند، طبیعتاً سراغ کتابهایی میروند که فروش بیشتری داشته باشد.
توزیع کننده از آسمان نازل نمیشود!
فیروزان میگوید: در فضای محدودی که امکان وجود تعداد مشخص و معدودی کتاب در آن هست با وجود بیمه، مالیات، حقوق نیروی انسانی و چکهای برگشتی کتابفروشیهای کوچک، مرکز پخش طبیعتاً کتابهایی را میآورد که فروش و سود بالایی داشته باشد تا بداند وقتی آنها را به کتابفروشیها میدهد، پولش برمی گردد.
او ادامه میدهد: در چنین شرایطی تعداد زیادی از کتابفروشیها و تعداد زیادی از کتابها حذف میشوند، چون برای یک توزیع کننده، سود مهم است. کتاب رمانی را که 50 تا بفروشد به کتاب دیگری که ممکن است 2 تا بیشتر نفروشد، ترجیح میدهد این کاملاً روشن است و نگاه اقتصادی دارد.
به اعتقاد مدیرعامل مؤسسه شهر کتاب، اگر دولت میخواهد کتابی را مردم خوب بخرند و بخوانند باید مکانیزمهای دیگری غیر از مکانیزم طبیعی و مشروع بازار اقتصاد را ایجاد و روی آن تبلیغ کند. او میگوید: کتابهایی که حضرت آقا روی آن تقریظ نوشتند، خود به خود در جامعه تبلیغ شد؛ قبل از اینکه رهبری نگاهی به این کتاب داشته باشند کم فروخته میشد، اما به محض اینکه مردم دیدند، رهبرشان این کتاب را دوست دارند 50 هزار تا 50 هزارتا منتشر و فروخته شد.
به گفته وی، این طور نبود که توزیع کنندگانی از آسمان بیایند و این کتابها را توزیع کنند. اگر بناست کتابی توزیع شود که کتاب خوب و معرفتی هست و آنطور که باید شناخته شود نمیشود، تقصیر موزع نیست. در تمام دنیا، تولید کننده تبلیغ میکند. توزیع کننده حق تبلیغ ندارد. برای سامسونگ در کره تبلیغ میکنند یا در مغازه ها.
کوتاهی از ناشر است نه موزع
اگر کتابی نمیفروشد به این دلیل است که ناشر در معرفی آن کوتاهی کرده است نه موزع. فیروزان با گفتن این حرف، تأکید میکند: ناشران باید مکانیزمهای دیگری برای فروش یک کتاب بیابند. صرف اینکه ناشری مدعی شود، مافیایی در توزیع وجود دارد که کتاب مرا توزیع نمیکند، درست نیست. ناشر باید برای فروش کتابهایش و تبلیغ روی آن فکر و تلاش کند.
او با بیان اینکه برنامههای تلویزیونی، بستر خوب و گسترده برای معرفی کتاب است، میگوید: اگر معرفی کتاب و تبلیغ روی آن درست باشد به طوریکه مردم احساس کنند، این کتاب به درد زندگی شان میخورد، قطعاً فروش میرود.
این فعال فرهنگی ماجرا را اینطور شرح میدهد: خودتان را بگذارید جای توزیع کنندهای که قرار است در اهواز کتابی را بفروشد. به کتابفروشیهای اهواز میروید و کسی کتاب را نمیخواهد، ولی اگر همان کتابفروش ببیند چهار نفر آمدند دم مغازهاش و پرسیدند که این کتاب را داری و گفته ندارم به شما زنگ میزند میگوید اشتباه کردم کتابی که نخریدم، برایم بیاور.
فیروزان، نقش تبلیغ روی کتاب، نوع کتاب و شهرت نویسنده را در فروش کتاب، آنقدر با اهمیت میداند که سهم نظام توزیع را در این چرخه و تاکید میکند: بایستی اتهام را از روی سیستم توزیع برداشت. توزیع به دنبال این نیست که کتابی بفروشد یا نفروشد. توزیع کتابی را میفروشد که مشتری داشته باشد. کتابفروش از کتابی استقبال میکند که فروش داشته باشد، همه اینها محاسبه اقتصادی دارند. به گفته او، کسانی که معتقد به مافیای توزیع هستند، نسبت به تحلیل اقتصادی آشنایی ندارند، اگر آگاه به این حوزه باشند، چنین حرفی نمیزنند. اینکه یکی دوتا موزع برای دل خودشان یا از سر رفاقت، کتابی را توزیع کردند و کتابی دیگر را نه، به معنای یک کلیت توطئهآمیز به نام مافیای توزیع نیست که بتوان درباره آن حکم کلی صادر کرد.
نظر شما