۲۷ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۱
کد خبر: 316853

همه ما با داستان حر و نقش او در حادثه کربلا آشنا هستیم. او تا آخرین لحظات قبل از شروع جنگ به‌عنوان فرمانده سپاه دشمن در مقابل امام علیه‌السلام قرار داشت امادر یک لحظه سرنوشت‌ساز مهم‌ترین تصمیم زندگی خود را گرفت و به سپاه امام حسین علیه‌السلام پیوست.

نهضت حسینی در نگاه دیگران
به گزارش قدس آنلاین، حجت الاسلام و المسلمین محمدعلی مروی در گفت‌وگو با (ایسنا)، اظهارکرد: حر اولین فرد از سپاه یزید بود که راه را بر امام بست و امام را مجبور به توقف در کربلا نمود. شاید اگر او نمی‌بود سرنوشت قافله کربلا به شکل دیگری رقم می‌خورد. اما با این وجود او از اوج تاریکی و گمراهی ناگهان خود را نجات داد و به قافله نور پیوست .
 
وی در پاسخ به این سوال که به راستی چه چیزی باعث حیات دوباره حر شد؟ گفت:‌ بهترین پاسخ همان جمله امام حسین علیه‌السلام است که وقتی بالای سر حر آمد و در آخرین لحظات سر او را بر دامن مبارک گذاشت فرمود : «أَنْتَ الحُرُّ کَما سَمَّتْکَ أُمُّکَ حُرَّاً في الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ» فرمود: تو حرّی (آزاده‌ای) آن‌چنان که مادرت تو را «حرّ» نام نهاد و تو در دنیا و آخرت آزاده‌ای. (تاریخ طبری ج۴، ص۳۲۵.)
 
این کارشناس مذهبی تصریح کرد: آنچه باعث نجات حر شد صفت آزادگی در او بود. یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های امام حسین علیه‌السلام نیز آزادگی است.
 
مروی اضافه کرد: این صفت آزادگی که در وجود امام حسین علیه‌السلام در حد کمال خود بوده و در نهضت عاشورای ایشان نیز تبلور کامل دارد تنها حر را به خود جذب نکرد بلکه در قرن‌های بعد و علی‌رغم تمام تلاشی که دشمنان امام حسین علیه‌السلام به خرج دادند تا نورانیت امام پوشیده بماند افراد بسیاری را مجذوب خود نمود.
 
این مدرس جامعه المصطفی العالمیه عنوان کرد: بسیاری از این افراد از جهت دینی هم عقیده امام حسین علیه‌السلام نیستند. اما آزادگی صفتی است که دین و آیین نمی‌شناسد و همه فطرت‌های پاک طالب آن هستند و نمونه‌های این گونه افراد بسیار است.
 
وی خاطرنشان کرد: البته باید دانست سخنان آنان در مورد نهضت حسینی چیزی به نورانیت این حادثه نمی‌افزاید و این در واقع باعث افتخار برای آنان است که درحد معرفت و وسع خود از این نور الهی مستفیض شده‌اند. علت اشاره به این سخنان به قول مولوی این است که:
خوشتر آن باشد که سر دلبران            گفته آید در حدیث دیگران
 
این پژوهشگر دینی اظهار کرد: ما به چند مورد به اختصار اشاره می‌کنیم که هریک به گوشه ای از عظمت‌های امام حسین علیه‌السلام اشاره کرده‌اند.
 
الگوسازی امام حسین(ع) 
 
حجت‌السلام و المسلمین مروی با اشاره به الگوسازی نهضت حسینی عنوان کرد: اگرچه که به ظاهر در عاشورای سال ۶۱ هجری جنگ با شهادت امام حسین علیه‌السلام و یارانش به پایان رسید و لشکر یزید پیروز گردید اما در نگاه عمیق به داستان کربلا معلوم می شود که پیروزی حقیقی از آن امام حسین علیه‌السلام بود چراکه آن حضرت اسوه‌ای ماندگار برای همه ملت‌های دربند شد که خواهان آزادی و نجات از ظلم و ستم ظالمان بودند.
 
وی ادامه داد: این مساله به حدی بود که ملت هند پس از سال‌ها مبارزه با استعمار انگلیس تنها با تمسک به نهضت حسینی توانست خود را از استعمار انگلیس رهایی بخشد. و امروزه امام حسین علیه‌السلام در فرهنگ دینی هندو یک اوتاره و تجلی خدای زندگی (ویشنو) دانسته می‌شود. (عبدالرحیم سلیمانی اردستانی- سیری در ادیان زنده جهان)
 
این مدرس جامعه‌المصطفی العالمیه تصریح کرد: گاندی در این خصوص می‌گوید: «من برای هند چیز تازه‌ای نیاوردم؛ فقط نتیجه‎‌ای را که از مطالعات و تحقیق‌هایم درباره تاریخ زندگی قهرمانان کربلا به دست آورده بودم، ارمغان ملت هند کردم. اگر بخواهیم هند را نجات دهیم واجب است همان راهی را بپیماییم که حسین‌بن‌علی علیه السلام پیمود.» (نعمت الله حسینی، سیدالشهدا پرچمدار پیروزى خون بر شمشیر، ص۳۴۶)
 
گوهر یگانه ادیان الهی
 
وی ادامه داد: اگرچه امام حسین علیه‌السلام در سرزمین اسلامی و عربی متولد شد اما واقعیت آن است که شخصیت و نهضت ایشان فرا زمانی و فرا شخصیتی است. چنانکه آنتوان بارا ایشان را گوهر ادیان می‌نامد. او در کتابش به نام الحسین فی فکر المسیحی می‌گوید: امام حسین علیه‌السلام خاص شیعه و مسلمانان نیست بلکه گوهر جاویدان همه ادیان است. حسین تنها یک مرحله تاریخی نیست بلکه حرکت آزادی انسان است او یک اصل و اساس دائمی و جاودانی است. (آنطوان بارا . الحسین فی الفکر المسحی ص۳۴۹) 
 
هدف الهی در قیام 
 
این پژوهشگر دینی اضافه کرد: امام حسین علیه‌السلام بارها در فرصت‌های مختلف اعلام کرد که هدف ایشان از این قیام احیای دین جدشان و امر به معروف و نهی از منکر است .این هدف مقدس از نظر اندیشمندان آزاده جهان نیز مخفی نمانده است چنانکه چارلز دیکنر نوسینده مشهور می‌گوید: اگر منظور امام حسین علیه‌السلام جنگ در راه خواسته‌های دنیایی خود بود من نمی‌فهمم چرا خواهران و کودکانش را به همراه خود برد؟ پس عقل حکم می کند که او برای اسلام فداکاری کرد. (رجبعلی مظلومی. رهبر آزادگان ص۶۲)
 
امام حسین علیه‌السلام منادی آزادگی 
 
مروی خاطر نشان کرد: مهمترین شعاری که امام حسین علیه‌السلام از ابتدای حرکت تا انتهای آن همیشه آن را تکرار فرمود تاکید بر آزادگی و آزاد زیستن بود ایشان حتی در آخرین لحظات عمر نیز لشکریان دشمن را به این نکته توجه دادند که «اگر دین ندارید، آزاد مرد باشید.» جرج جرداق (دانشمند و ادیب مسیحى) مى‌گوید: آن غیرتمندى که تا این پایه به ناموس مردمان اهتمام مى‌ورزید و در حمایت از همسر و خانواده و دیگران لحظه‌اى از مجاهدت باز نمى‌ایستاد، چون در میدان رزم (طفّ) یکه و تنها ماند و از زخم شمشیر و نیزه و زوبین بر زمین نشست و اوباش کوفه و سربازان مزدور دستگاه حاکم را دید که از هر سو به سرپناه (خیمه) زن و فرزندانش حمله ور هستند، دست پولادین خونین برآورد و ندا زد که: «هان اى نامردان! اگر دین ندارید، آزادگى را در زندگى فرو مگذارید.»
 
این مدرس جامعه المصطفی العالمیه عنوان کرد: واشنگتن ایروینگ (مورخ مشهور آمریکایى) می‌گوید: براى امام حسین علیه‌السلام ممکن بود که زندگى خود را با تسلیم شدن به اراده یزید نجات بخشد، ولى مسئولیت پیشوا و نهضت بخش اسلام اجازه نمى‌داد که او یزید را به عنوان خلافت بشناسد. او به زودى خود را براى قبول هر ناراحتى و فشارى به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنى‌امیّه آماده ساخت. در زیر آفتاب سوزان سرزمین خشک و در ریگ‌هاى تفتیده، روح حسین علیه‌السلام فناناپذیر است. اى پهلوان و اى نمونه شجاعت و اى شهسوار من، اى حسین علیه‌السلام! (مجله نور دانش، شماره ،3 سال 1341 ش)
 
شهید اشک‌ها و عاطفه‌ها 
 
مروی اظهار کرد: این جمله از امام حسین علیه‌السلام بسیار معروف است که فرمود «انا قتیل العبرات ْ» من کشته اشکها هستم. گریه کردن بر مصائب امام حسین علیه‌السلام امروزه یک فرهنگ مهاجم علیه ظلم و ستم همه ستمگران است و علت واهمه آنان از مجالس حسینی هم همین است که می دانند کسی که بر حسین علیه‌السلام گریه می‌کند زیر بار ظلم نمی‌رود. 
 
وی افزود: ادوارد براوْن(مستشرق معروف انگلیسى) در این خصوص گفته است: آیا قلبى پیدا مى‌شود که وقتى درباره کربلا سخن مى‌شنود، آغشته با حزن و ألم نگردد؟ حتّى غیر مسلمانان نیز نمى‌توانند پاکى روحى را که این جنگ اسلامى تحت لواى آن انجام گرفت انکار کنند. ( مجله نور دانش، شماره ،3 سال 1341 ش)
 
این کارشناس مذهبی ادامه داد: مسیو ماربین آلمانى(خاورشناس) نیز در ابن باره مى‌گوید: در ظاهر یزید، حسین و انصارش را کشت، اما در باطن حسین علیه‌السلام یزید و همه بنى‌امیه را بدتر از هزار بار کشت. یزید آن‌ها را یک روز به شهادت رساند، امّا امام حسین علیه‌السلام او و طرفدارانش را تا ابد و هر روز کشت. (امام حسین آفتاب تابان ولایت، ص 218)
 
مروی افزود: این خاورشناس در جای دیگری مى گوید: حسین علیه‌السلام با قربانى کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیّت خود، به دنیا درس فداکارى و جانبازى آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلندآوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگرى پایدار نیست و بناى ستم هر چه ظاهرا عظیم و استوار باشد، در برابر حقّ و حقیقت چون پر کاهى بر باد خواهد رفت. ( درسى که حسین به انسانها آموخت، شهید هاشمى نژاد، ص ۴۳۹)
 
این کارشناس مذهبی اظهار کرد: ماساریک توماس کشیش و محقق مسحیی پس از ذکر مصائب مسیح و مقایسه آن با مصائب امام حسین علیه‌السلام می‌گوید:‌ مصائبی که بر مسیح وارد شده است در مقابل مصائب امام حسین همانند پرکاهی در مقابل کوهی است. (تقی طباطبایی قمی، شهید کربلا از ولادت تا بعد از شهادت، ص ۴۶۹)
 
وی گفت: بولس سلامه(نویسنده و شاعر مسیحی لبنانی): شب‌هایی كه بیدار بودم یك بار برای مدتی طولانی به جهت علاقه‌ای كه به آن دو بزرگوار – امام علی و امام حسین علیه‌السلام- داشتم، گریستم سپس شعر علی و حسین را سرودم. او می‌گوید آنچنان گریستم که بالشم از اشکهایم خیس شد و در قلمم پژواک ناله‌ها مویه کرد...
 
مروی عنوان کرد: ده‌ها جمله دیگر هم در این زمینه وجود دارد که همه این‌ها قطره‌ای از دریای عظمت امام حسین علیه‌السلام است و نقل همه در این مجال اندک نمی‌گنجد. 
 
وی افزود: نکته پایانی آن‌که با مطالعه این جملات انسان متوجه می شود که چرا پیامبر اسلام امام حسین علیه‌السلام را کشتی نجات نامیده است چرا که همانطور که کشتی نجات در دریاهای طوفانی انسان‌های نیازمند به کمک از هر ملیت و دینی را سوار می‌کند و به ساحل امن می‌رساند امام حسین علیه‌السلام نیز کشتی نجات انسان‌هایی است که نیازمند هدایت هستند از هر ملیت و دینی که باشند.
دشمنت كشت ولي نور تو خاموش نشد             
                               آري آن جلوه كه فاني نشود نور خداست
نه بقا كرد ستمگر، نه بجا ماند ستم               
                              ظالم از دست شد و پايه مظلوم بجاست
زنده را زنده نخوانند كه مرگ از پي اوست     
                      بلكه زنده است شهيدي كه حياتش ز قفاست
دولت آن يافت كه در پاي تو جان داد ولي         
                      اين قبا راست، نه بر قامت هر بي سر و پاست
تو در اول سر و جان باختي اندر ره عشق       
                            تا بدانند خلايق كه فنا شرط بقاست

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • هادوی IR ۱۳:۵۲ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۷
    0 0
    با سلام و ممنون از انتشار این مطلب زیبا در این ایام خداوند به همه شما اجر دهد که دلهای ما را حسینی کردید
  • فاطمه IR ۱۳:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۷
    0 0
    السلام علیک یا اباعبدلله بسیار عالی بود