اما همین دانش آموزان سالها بعد با کسب مدارج علمی تازه متوجه شدند که سنخیت چندانی بین تحصیلات متوسطه و آکادمیک با بازار کار و تقاضای مورد نیاز بنگاههای اقتصادی وجود ندارد.هزینه فرصت کسب دانش محض وفاقد کاربرد مشخص برای خیلی ازمحصلان و دانشآموختگان دانشگاهی جز اتلاف عمر و حداکثر کسب مدرک دانشگاهی بود که چندان به کارصنعت وبازار کار نمیآمد. البته درهمان زمان و در دولتهای گذشته برای گره زدن تحصیلات با بازار کار وآشتی دادن نیروی تحصیل کرده با بازار کار «طرح کاد» یا طرح کار و دانش در نظام قدیم آموزشی در دهه ۱۳۶۰ و اوایل دهه ۱۳۷۰ در دبیرستانهای ایران اجرا میشد. در این طرح وزارت آموزش و پرورش، دانش آموزان دبیرستانی در هرهفته یک روز را برای کارورزی در یکی از مراکز صنعتی و آموزشی طی میکردند، اما این طرح هم نتوانست خروجی مناسبی داشته باشد و در سال ۱۳۷۳ منسوخ شد.
رابطه نیروی کارفاقد مهارت با بیکاری
با ادامه فرایند تولید نیروی کار ناکارامد و بویژه تحصیل کرده که از دهههای قبل شروع شده و تا به امروز وجود دارد، موجی از بیکاری در بین جوانان فاقد مهارت خاص شکل گرفت و درعین حال سیاست دولتها برای تربیت نیروی ماهر جز در بخش مسکن توفیق چندانی نداشته است؛ براساس آمار بیش از32 میلیون نفر ازجمعیت کشور زیر30سال قرار دارند و بخشی از این جمعیت بالقوه جزو نیروی فعال کار محسوب میشود که به دلیل سیاستگذاری نادرست نقشی در صنعت و فعالیتهای اقتصادی ندارند. این درحالی است که نیروی انسانی موتور محركه چرخه توسعه اقتصادي به شمار ميرود؛ البته به این شرط که نيروي انساني براي تأثيرگذاري بر فرآيند توسعه، در سطوح مختلف دارای آموزش و مهارتهای فنی باشد.
در این بین نقش آموزشهاي مهارتي در توليد و انتقال فناوري، فعاليتهاي دانش بنيان و نوآورانه، ايجاد و ارتقاي توان كارآفريني و ارتقاي توان عوامل توليد،از جمله ابعاد تأثيرگذاري اين آموزشها بر فرآيند توسعه اقتصادي است. اما بررسی واقعیتهای اقتصادی نشان میدهد که بیش از 90 درصد دانشآموختگان دانشگاهی فاقد مهارتهای عملی برای ورود به بازار کار هستند. سرنوشت نیروی کارغیرمتخصص با تحصیلات متوسطه یا دانشگاهی به بازار کار دو خروجی بیشتر ندارد؛ یا همچنان در خیل لشکر بیکاران قرار میگیرند و مدرکشان هم در قاب غبار گرفته روی دیوار جاخوش میکند یا با شگردهای خاص درمشاغلی به کار گرفته میشوند که هیچ نسبتی با دانش وتخصص آنها ندارد؛ این گروه اگرچه شغلی دارند، اما به دلیل نبود سنخیت با رشته تحصیلیشان بهرهوری وبازده چندانی دربخشهای تولیدی ندارند. در عین حال تقاضای نیروی کارمتخصص ودارای مهارت بخشهای صنعتی، در عین وفور نیروی کارفاقد مهارت، همچنان بیپاسخ مانده است .
ریشه مشکلات
با این وصف تقریباً انگشت اتهام بیشتر به سمت مراکز آموزشی، دانشگاهی و مدیریت ضعیف در پرورش نیرویهای فاقد تخصص نشانه رفته است . بیکاران درس خواندهای که آمارشان هم کم نیست و بیش از5 میلیون نفر را شامل میشود وجمعی از آنها که حاضرند در فرصتهای شغلی پایین و با دستمزد کمتر کارکنند و اعتنایی به مدرک خود ندارند.
هزینه 20 تومانی
در این باره مهندس ابراهیمی، کارشناس اقتصاد صنعت به خبرنگار ما میگوید: در بخشهای صنعتی نیاز به نیروی کار متخصص بشدت احساس میشود، اما به همان موازات تأمین نیروی متخصص ودارای مهارت بسختی امکانپذیر است. دبیر اجرایی خانه صنعت و معدن تصریح میکند: نیروی ماهردربخش صنعتی برخلاف میزان بالای بیکاری چندان قابل اعتنا نیست، این وضعیت ناشی از غفلت دانشگاهها از آموزش نیروی کار مورد نیاز بخش صنعت است. وی تصریح کرد: دانشگاهها به جای اینکه نیروی کار جوان را مطابق با نیاز بازارکار تربیت کند، بیشتر روی دروس آکادمیک تأکید دارد که همخوانی با نیاز بازار کار و بنگاههای اقتصادی ندارد؛ بنابراین نخستین کار منطبق نمودن متون آموزشی با واقعیتهای بازار کار است. ابراهیمی تأکید کرد: به جای تمرکز دراین حوزه باید بودجه آموزشی صرف مراکز کاربردی وفنی وحرفهای میشد.
وی با اشاره به آسیب جدی دربخشهای مهارت آموزی کشور تصریح میکند: در استان خراسان رضوی سرانه آموزش فنی و حرفهای 20 تومان است و میانگین کشوری آن نیزدرهمین حدود است، حالا با سرانه 20 تومانی چقدر میتوان نیروی متخصص تربیت کرد؛ این درشرایطی است که یکی از علل بیکاری جوانان همین نداشتن تخصص و مهارتآموزی است و بحران بیکاری هم بیداد میکند.
این کارشناس با بیان اینکه مسؤول مهارت وآموزش نیروی کار وزارت تعاون و کار و به صورت تخصصی مراکز فنی وحرفهای است، ادامه داد: متأسفانه دولت دراین زمینه عملکرد قابل قبولی نداشته است؛ دولت مقصر اصلی است. درعین حال نمیتوان تمام تقصیرها را به گردن دولت انداخت؛ بخشی مربوط به سیاستهای کلان آموزشی است به طوری که مدرکگرایی جایگزین مهارتورزی شده است.
وی بااشاره به اینکه فرمولهای دانشگاهی به کار صنعت نمیآیند، ادامه داد: در عین حال جامعه هم مسؤول است و در این باره باید کار فرهنگی صورت گیرد. دانشآموزان نیز اشتیاق به کارآموزی و آموزشگاههای فنی و حرفهای ندارند. این تفکر در جامعه شکل گرفته که مهندس شدن حتماً باید از کانال دانشگاهی و در رشتههای محض مثل ریاضی باشد، در صورتی که مراکز فنی و حرفهای نیز میتوانند مهندس خوب تربیت کنند .
ابراهیمی خاطرنشان کرد: وقتی سرانه آموزش فنی وحرفهای 20 تومان باشد با این مقدار بودجه نمیتوان انتظار معجزه داشت و از سویی متأسفانه دانشگاه و صنعت برخلاف برخی شعارها همچنان ارتباطی با هم ندارند.
لزوم داشتن کارت مهارت
یک کارشناس اقتصاد مسکن هم به خبرنگارما میگوید: دولت با راهاندازی مراکز فنی وحرفهای فرصتی را برای مهارت آموزی نیروی جوان بویژه در حوزه مهارتهای ساختمانی و ساخت و ساز ایجاد کرده است، اما تسهیلات و تعداد مشمولین پاسخگوی تقاضای بازارکار نبوده است.
غلامحسین نوعی میافزاید: سیستم آموزش مهارت آموزی نیرویهای جویای کار از سوی دولت کافی نبوده است؛ این درحالی است که نیروی کار باید دارای کارت مهارت باشد.
وی افزود: هنوز راهکار جامعی برای آموزش و پرورش مهارت آموزی جویندگان کار که مورد نیاز بخشهای صنعتی و مسکن باشد، ارایه و یا اجرا نشده است . این کارشناس تأکید میکند: دانشآموختگان دانشگاهی برخلاف گذراندن مطالب تئوری همچنان با بخشهای صنعتی و عملی بیگانهاند، حتی در رشتههای صنعتی دانشآموختگان نمیتوانند وارد بازار کار شوند و از تجربه عملی بیبهره هستند.
به گفته وی آموزشها و رشتههای تحصیلی مطابق ومتناسب با نیاز بازار کار و بنگاههای اقتصادی نیست .
نوعی تصریح کرد: بخش صنعت نیز به دلیل تحمیل هزینههای بالا تمایلی برای به کارگیری دانشگاهیان دانشآموختگان بدون مهارت ندارد بویژه واحدهای صنعتی کوچک به دلیل هزینههای بالای آموزش، توان پرداخت این هزینهها را ندارد.
وی ادامه داد: تعدادی از شرکتها به دلیل نبود نیروی کار ماهربه صورت آزمون وخطا وبا پذیرفتن ریسک آن درس خواندههای ناکار بلد را استخدام میکنند. با این حال تجربه نشان داده که به کارگیری این نیروها خسارتهای زیادی را به بخشهای صنعتی تحمیل کرده است.
راه حل متفاوت
در این گزارش گرچه به دوری وعدم سنخیت مباحث تئوریک دانشگاهی با بازار کار اشاره شد، اما شاید رویکرد مکمل برای آموزش مهارتهای مورد نیاز بنگاههای اقتصادی در فرصت دو ساله سربازی میسر باشد.
شاید طرح سرباز صنعت که پیشتر از سوی برخی ازنمایندگان مجلس مطرح شده بود میتواند، گره کوراین معضل جدی را باز کند. اگر بخشی از دانشآموختگان در قالب سرباز صنعت وارد بخشهای صنعتی و تولیدی شوند، میتوانند به صورت عینی و عملی مهارت لازم را بیاموزند.
نظر شما