سوشا مکانی که رسید به خاطر کمبود وقت بدون مقدمه، بازدید خود را از مرکز شروع کرد، در شروع به بخش ایزوله مرکز رفت و لحظاتی کنار تخت دختران مهربانی ایستاد که اگر چه بعضی از آنها نمی توانند حرف بزنند، اما لبخندی دارند از کنار تختشان تا آبی آسمان ها و این گوهر کمیابی است. ادامه بازدید به کارگاه گلیم بافی دختران در ساختمان شهید شاهید میرسد. آنجا که دختران همدم کوک بر کوک، نقش زیبایی خلق میکنند، کاپیتان پرسپولیس با دقت کارها را میبیند و مشخص است از هنر دختران لذت میبرد بعد هم با آنها عکس یادگاری میگیرد.
سپس نوبت بازدید از اجرای تأثیرگذار «باز این چه شورش است» دختران همدم است که حال و احوال همه را عوض میکند تا دروازه بان از صمیم دل از دختران چند باری قدردانی کند.
به خانه پناهگاهی دختران که میرسیم خانه پر از سلام میشود و دخترهای کوچک با خوشمزگی تمام از میهمان استقبال میکنند و ندا یکی از دختران روبهروی او میایستد و میگوید: «کوچولو که بودم فکر میکردم زندگی همه این جوریه، مثل زندگی آدم مسافر، مثل زندگی پرنده مهاجر، اما حالا که بزرگتر شدم میخواهم به چیزهای دیگری فکر کنم. میخواهم فکر کنم اگر خانواده ام را گم کردهام حالا بزرگترش را دارم...»
سوشا مکانی برای رسیدن به ورزشگاه عجله دارد، اما از او میخواهم از حس و حالش بگوید و او میگوید: «امروز حس و حال خوبی دارم و دوست دارم خیلی زود دوباره به دیدن بچه ها بیایم چون حتما دلم برای بچهها تنگ میشود.»
او در پاسخ به این پرسش که چه نیازی بود به دیدن دختران همدم بیایید، میگوید: «همین که کنار این دختران قرار بگیریم برای ما یک قوت قلب است، چون میبینیم این دختران با این وضعیت برای آینده خودشان چقدر تلاش میکنند. پیش از آمدن به این مرکز روحیه ام خیلی مساعد نبود، اما با دیدن این بچه ها خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم تا تلاش بیشتری داشته باشم و مطمئن هستم دیدار دوباره این مرکز و بچه ها تاثیر مثبتی بر زندگی ام خواهد داشت”
دروازه بان پرسپولیس کنار دیوار «همدم» هم میایستد تا به رسم همه میهمانان با این دیوار عکس یادگاری بگیرد و بعد این قول را میدهد که در دیدار بعد خود از مرکز شمار دیگری از فوتبالیست ها را همراه کند. چند دقیقه بعد او و همراهانش میروند و من فکر میکنم همه ما نیاز داریم هر از گاهی دلمان را به تماشای مراکز و بچههایی از این دست ببریم و این نکته مهمی است که نباید آن را فراموش کرد.
نظر شما