بحث مصرف الکل در کشور، مسألهای تأمل برانگیز است، اما آنچه نیاز به بررسی بیشتر دارد، نگاه به این مسأله به عنوان چالشی فراتر از یک رفتار مجرمانه و در حقیقت یک مسأله اجتماعی است.
جوانان هدف اصلی هستند
دکتر کمال کوهی، استاد دانشگاه در این باره به خبرنگار ما میگوید: مسأله اساسی ما، جوانان و نوجوانان هستند که با مشکلات زیادی مواجهاند و البته هدفِ برنامههای فرهنگی بیگانگان قرار گرفتهاند. چنانکه شاهد کاهش سن مصرف الکل و رسیدن آن به سنین نوجوانی هستیم.
این پژوهشگر علوم اجتماعی میافزاید: دلایل گوناگونی در بروز این مسأله اجتماعی مؤثر است. از این موارد میتوان به مسأله کمبود تفریحات سالم و گران بودن این خدمات اشاره کرد. برای نمونه یک جوان شهرستانی اگر بخواهد به استخر برود، باید دست کم برای هر ساعت ۱۵تا ۲۰ هزار تومان هزینه کند که در توان اقتصادی همه نیست. در حالی که دسترسی به الکل در جمعهای دوستانه هزینه کمتری دارد. مسأله دیگر در دسترس بودن این مواد است، چنانکه در گزارشی خواندم مدت دسترسی به الکل در تهران ۱۵ دقیقه است!
جایم اینجا نیست!
آدمهایی که گرفتار آسیبهای اجتماعی میشوند چندان عجیب و غریب نیستند. همین آدمهای اطراف ما هستند حتی خود ما. وقتی صحبت از یک معتاد یا الکلی میشود تصور میکنیم این آدمها موجودات عجیب و غریبی هستند؛ آدمهایی با صدها کیلومتر فاصله با ما، اما واقعا چنین نیست.
در یکی از تشکلهای مردم نهاد با «آلما» ۴۶ ساله آشنا میشوم. او میگوید: در جمع خانوادگی وفامیلی ما مصرف الکل مرسوم است، از این رو من و خانوادهام هم سالها مصرف کننده بودیم. من ۱۴-۱۵ سال تفننی مصرف میکردم، اما پنج سالی است که الکلی شدهام.
آلما ادامه میدهد: در جمع فامیلها اغلب یکی دو پیک که مصرف میکنند، کنار میروند ولی من تا آخر پا بودم. به طور کلی این طوری هستم. باید ته همه چی باشم! اما یک روز واقعاً خسته شدم از این خستگی و خماری؛ از این بیبرنامگی و اینکه تمام زندگیام این باشد که این بار چقدر باید بخورم که سرحال شوم.
«روشنک» هم ۲۶ سال دارد و میگوید: سه سال پیش برادرم الکل را ترک کرد. من مسخره میکردم و می گفتم: «یکی دو ماه میچرخد و بعد بازهم میرود سراغ الکل» اما نرفت و محکم سر قولش ایستاد. من یک روز داغان بودم، برادرم گفت: تاکی میخواهی ادامه بدهی؟! جواب ندادم، اما توان ادامه هم نداشتم. خوب میدانستم اینجا آخر خط است.
پناه به دشمن از بیمهری دوست
مدتی است بحث فروش مواد مخدر و الکل در شبکههای مجازی مطرح میشود. در یکی از این فضاهای مجازی آشکارا عرضه مواد مخدر و حتی دسترسی به خدمات جنسی مطرح میشود. میخواهم با این گروهها گفتوگویی انجام دهم که روزهای بعد بخش جستوجوی این شبکهها فیلتر شدهاند. آیا این خدمات و صفحات برای ما فیلترند و یا به طور کلی از دسترس همه بخصوص کودکان و نوجوانان خارج شدهاند؟
دکتر کوهی میگوید: مسأله اصلی ما وضعیت تأمل برانگیز جوانان در خانواده و جامعه است. چنانکه شاهدیم در برخی خانوادهها به دلیل ناکامی جوانان برای کسب شرایط اقتصادی و تحصیلی، آنها تحت فشار قرار میگیرند و حتی منزوی و طرد میشوند. در واقع برخی خانوادهها امکان پذیرش اجتماعی جوانهای امروز را به درستی ندارند. از این رو جوانها و حتی نوجوانها برای اصلاح این کاستی سراغ گروههای همسالان و دوستان میروند که شاید مسألهدارتر باشند. بدین ترتیب با مصرف مواد مخدر و الکل در این دورهمیهای دوستانه و محافل خودمانی، به عزت نفس کاذب میرسند. مسأله دیگر این است که با تغییر نگرش و ارزشها، امروزه مصرف الکل به عنوان یک رفتار اشرافی و با کلاس معرفی میشود که به کسب تشخص اجتماعی منجر میشود. این انگیزه را میتوان اغلب در گروههای تحصیلکرده، متمول و زنان دید. بخشی از مصرف کنندگان نیز به دلیل مسایل بومی و فرهنگی از این نوشیدنیها استفاده میکنند. نکته دیگر اینکه برنامههای شبکههای ماهوارهای نیز به مصرف الکل دامن زده است، چنان که در شبکههای مجازی شاهد فعالیت فروشندگان الکل هستیم که براحتی این مواد را در اختیار مشتریان قرار میدهند.
بیگانه در خانهها
از دیالوگهای ماندگار در زمان جوانی ما تیزر فیلم پاییزان بود؛ «بیگانه را به خانه راه نده او به قصد غارت آمده است». اما گویا بسیاری از ما این روزها این هجوم فرهنگی و اجتماعی را فراموش کرده و جدی نمیگیریم. چنانکه برای خرید هدیهای برای یک دوست، به چند مغازه در محلههای مختلف شهر سرک میکشم. در چند لوکس فروشی میز بار و مینی بار و کالاهای مرتبط به محافل شادخواری به چشم میخورد! جالب اینجاست که چندی پیش نیز در فروشگاههای ظروف یکبار مصرف با استکانهای خاص این مراسم روبه رو شدیم. گویا دغدغه متولیان امر، بیش از نظارت بر کالاها و محصولاتی که در بازار عرضه میشود بر تابلوهای مغازههاست تا نشان بیگانگان را از سر در این فروشگاهها حذف کنند در حالی که سالهاست بیگانگان سوداگرانه برخی از خانههای ما را قرق کردهاند. اکنون دیگر رونق این محصولات از جهان واقعی به دنیای مجازی سرایت کرده و در صفحات متعدد از عرصه کسب و کار تا طراحی داخلی، عدهای هنر خود را در طرحهای خلاقانه(!) برای میز بار و گنجهها پیشنهاد میدهند. براستی به کجا میرویم؟
حرفهای دلتنگی
رسانه ملی از برگزاری نشست بررسی آسیبهای اجتماعی خبر میدهد. بزرگواران و کارشناسان حضور دارند. من چند ماهی است منتظرم دکتر روزبه کردونی مدیرکل آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی پاسخ پرسشهایم را بدهد. یاد حرف «رؤیا» میافتم، او ۲۹ ساله است و می گوید: فقط کسی که در این منجلاب گرفتار شده میفهمد وقتی خرابی یعنی چه؟! خیلیها میآیند حرف میزنند و درباره مصرف الکل هشدار میدهند و حتی در کمپها به «ترک» توصیه میکنند، اما وقتی که بر میگردی به جامعه، سر همان خط هستی که بودی، وضعیت فرق نکرده است ...
نظر شما