مانند گلادياتورها وسط زمين ايستاده و با غضب آميخته با دلسوزي به شاگردانش مي‌نگرد. توپ را كه سانترمي كنند، يك دفعه صدايش بلند مي‌شود. اول به ارسال كننده گير مي‌دهد، بعد مدافعاني كه بايد مقابل مهاجمان بايستند. داد مي‌زند: «هي چرا توپ را درست ارسال نكردي» بعد مدافعانش را به باد انتقاد مي‌گيرد: «اي پسربايد توپ را قبل ازاينكه به مهاجم حريف برسد، بزني.» بعد يقه مهاجمانش را مي‌گيرد: «آهاي! چرا اين قدرتعلل مي‌كني. توپ را بايد دركمترين فرصت ببيني و بزني. اينجا لحظه‌ها تعيين كننده است.»

 دست آخرنگاهي به دروازه بان مي‌كند و مي‌گويد:«‌تو هم كه ايستادي و تماشا كردي. چرا توپ را نزدي.» بعد با كف دستش به هم مي‌كوبد و زيرلب زمزمه مي‌كند:« هي، هي،‌هي.» تمرين وقتي وارد مرحله كارهاي تاكتيكي مي‌شود، كي‌روش عميقاً براق مي‌شود. هيچ كس جز مترجمش جرأت ندارد به او نزديك شود. حتي سر آندو هم كه قديمي ترين بازيكن تيم ملي محسوب مي‌شود، داد مي‌زند. پيراهنش را مي‌كشد و او را به حركتي سريع وامي دارد. با هيچ كس شوخي ندارد. مي‌خواهد كاربه بهترين شكل ممكن انجام شود. گوش ها را تيزمي كني تا ببيني وقتي بازي تمريني را نگه مي‌دارد، چه مي‌گويد. صدايش را مي‌شود شنيد: «اين تمرين براي بازي با تركمنستان نيست. اين تمرين براي بازي‌هاي دشوارتر است. بازي با كره، ژاپن و استراليا. چشم به هم بزنيم بايد مقابل قدرت‌هاي آسيا قرار بگيريم. وقت تنگ است. اگرمي خواهيد به جام جهاني برويد، بايد ازهمين حالا كاررا سفت بگيريد. من با كسي شوخي ندارم كه مي‌گويم وقت نداريم.»

انگاريكي از بازيكنان وقتي كي روش گفته، بازي با كره وژاپن نزديك است، ايما و اشاره اي كرده كه كي روش بي معطلي مي‌گويد: «من شوخي ندارم كه بازي با اين تيم ها نزديك است». پيرمرد كه اين روزها كم حاشيه دورخودش نمي بيند، مي‌گويد: «گذر ايام را اگر باور نكني، چنان درموقعش تو را به چالش مي‌كشد كه هيچ بني بشري نمي تواند ازآن بيرونت آورد. پس بايد از همين حالا فكرآينده بود. فكرروزهايي كه بايد مقابل قدرت ها ايستاد.»

تمرين‌هاي تيم ملي ازاين رو وبا اين سياست حال و هوايي كاملاً جدي به خود گرفته است. ازطرفي جوان ترهايي كه تازه به اردوي تيم ملي آمده اند نيز حساب كاردست شان  مي‌آيد. شورونشاطي آميخته با جديت كه حاصل دعوت ازبازيكنان جوان است، فضاي تيم ملي را فراگرفته است. كي روش ستون‌هاي تيم ملي را برپايه اين بازيكنان بنا كرده است. مرداني كه شايد سه سال ديگر اسكلت اصلي تيم او درجام جهاني روسيه را تشكيل دهند.  شايد ازميان قديمي ها فقط تيموريان و منتظري در تيم سه سال آينده كي روش بازي كنند كه حضوراين دو بازيكن هم به ميزان آمادگي شان بستگي دارد وگرنه كي روش خودش را آماده هرتغييري كرده است. او اين تغييرات را با نوع تمريناتي لحاظ مي‌كند، برايمان به تصوير مي‌كشد. ياد بازي‌هاي رایانه‌ای مي‌افتي كه مدام تيم ها عوض مي‌شوند، مدام بازيكنان تغييرمي كنند و دایم بازيكنان در رفت و آمدند. تيم اصلي كي روش نيز اين روزها همين وضعيت را دارد. كاورها بسرعت برق و باد ميان بازيكنان دست به دست مي‌شود. اين يك زمينه سازي براي ساختن تيم فرداست.