مدت مدیدی است که تمام مراکز، نهادها و سازمانهای ادبی، فرهنگی و هنری با کسر بودجه جدی مواجه شدهاند، به گونهای که دامنه فعالیتهای این مراکز به مرز صفر رسیده است.
در آغاز سال جدید، بسیاری از تحلیلگران فرهنگی نسبت به کمبود بودجه فرهنگی ابراز نگرانی کردند.
به یاد داریم در بودجه پیشنهادی سال94 دولت، سهم فرهنگ را بسیار اندک دید و این گمان را به ذهن متبادر ساخت که دولت، آنچنان توجهی به تقویت بنیه فرهنگی، صنعت نشر، ترویج و تولید آثار تأثیرگذار فاخر و در نهایت توسعه فرهنگ کتابخوانی ندارد و بیشتر در پی تحکیم سیاستهای بینالملل خود و به سرانجام رساندن داستان برجام است.
غافل از اینکه کسر بودجه فرهنگ و هنر تأثیرات بسیار مخربی را در پی خواهد داشت و بیشتر از همه جامعه و مردم متضرر خواهند شد.
سیدرمضان شجاعی کیاسری عضو کمیسیون فرهنگی مدتی پیش به صراحت گفت:«امسال هم مثل هرسال بودجه فرهنگی مظلوم واقع شد.» اگر در ابتدای سال جاری صحبت از کمبود بودجه فرهنگی بود، اخیراً این گمان به ذهن میرسد که تهمانده بودجه فرهنگی گم شده است.
اگر به وضعیت بسیاری از مراکز مهم دولتی چون حوزه هنری، بنیاد حفظ آثار و نشرارزشهای دفاع مقدس، بسیح هنرمندان، پژوهشگاه اندیشه اسلامی و... نگاه کنیم میبینیم در عمل دامنه فعالیتهای ادبی این مراکز به دلیل نبود بودجه لازم متوقف شده است. حوزه هنری به جای تولید آثار ادبی تنها مشغول پرداخت حقوق کارمندان بسیار زیاد خود است و در عمل کار مؤثری انجام نمیدهد.
گویی تنها آمدهاند تا انبوه اتاقها را پر کنند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که در سال جاری 521میلیارد تومان دریافت کرد، اکنون قادر به پرداخت حقوق کارشناسان خود هم نیست و هنوز نتوانسته حقوق 6ماه گذشته این افراد را که حتی قراردادی برای انجام وظایف محوله ندارند، پرداخت کند. سایر مراکز فرهنگی و دولتی نیز عملاً در انتشار آثار ادبی ناتوانند.
در این میان سازمان فرهنگی هنری شهرداری که ظاهراً هیچگاه دچار بحران مالی نمیشود با چراغ خاموش حرکت میکند و هیچ تلاشی برای انتشار آثار ادبی و حتی حمایت از اهالی ادب و هنر که در سکوت کامل شرایط سختی را متحمل میشوند، نمیکند. بیشتر ناشران خصوصی نیز دچار مشکلات بسیاری هستند و برآنند تا هزینههای نشر کتاب را از نو قلمان جویای نامی که ناتوان در خلق آثار ادبی فاخرند، دریافت کنند.
در این وضعیت بحرانی مشخص نیست بودجه فرهنگی به پایان رسیده یا گم شده است. جالب است که هیچ مرکز و نهادی نیز پیگیر نیست تا بخواهد بحران بهوجود آمده را رفع کند یا دنبال راهکار مناسب بگردد. متأسفانه پس از اتمام یا گم شدن بودجه فرهنگی در چند ماه گذشته، جامعه فرهنگی کشور بهزودی شاهد رویدادهای ناخوشایندی خواهد بود که قابل جبران نیست. در شرایط کنونی منتشر نشدن آثار مکتوب باعث خواهد شد تا عوارض ناخوشایند دیگری نیز دامنگیر جامعه فرهنگی کشور شود.
آنچنانکه بهزودی شاهد تعطیلی جشنوارههای ادبی خواهیم بود. بسیاری نویسندگان از نوشتن دست برمیدارند و به دنبال آن افراد کمتری سراغ کتاب و کتابخوانی خواهند رفت .
نظر شما