شاید دهه ها بعد که اسناد از طبقه بندى خارج شدند، محل دقیق صرف بودجه در ایران و دریافت کنندگان آن مشخص شود. اما بلاتردید یکى از وظایف بدیهى دستگاه هاى امنیتى کشور، شناسایى و انسداد کانال هاى انتقال دلار براى براندازى نرم جمهورى اسلامى است.

انتقال دلار براى براندازى جمهورى اسلامى

به گزارش قدس آنلاین و به نقل از فارس،  مقام معظم رهبرى به درستی فرموده اند: «آمریکا، همان آمریکاى قدیم است اما عده اى مغرض یا ساده لوح تلاش مى کنند این دشمن توطئه گر را در افکار عمومى ملت به فراموشى و غفلت بسپارند تا آمریکا در فرصتى مناسب خنجر را از پشت فرو کند.» براندازى نرم یا تغییر از درون نظام اسلامى را باید گزینه اى دانست که طى 37 سال گذشته هیچ گاه از دستور کار مقامات آمریکا خارج نشده و البته این مسأله بعد از امضاى توافقنامه نه چندان موفقت آمیز «برجام» به شکلى وسیع تر و دقیق تر از سوى آن ها دنبال مى شود. در فراز و فرود تحولات منطقه اى و بین المللى سیاست واحد و همیشگى دولت آمریکا در قبال جمهورى اسلامى ایران را باید تغییر حاکمیت سیاسى کشورمان و منحرف کردن حرکت انقلاب از مسیر اصلى دانست که نمونه هاى بسیارى را مى توان براى آن به عنوان شاهد مثال آورد؛ غائله 18 تیر 78 و فتنه 88 از نمونه هاى آن است که به واسطه تحرکات جریان داخلى همسو با سیاست هاى نظام سلطه رقم خورد و همچنان این امید را در دل سیاستمداران آمریکایى زنده نگه داشته که «براندازى در ایران» قابلیت تحقق دارد.

کنگره آمریکا سالانه بودجه هاى کلانى را براى پیاده سازى پروژه هاى براندازانه خود در ایران تصویب مى کند که این بودجه در موارد گوناگونى ازجمله عملیات هاى مربوط به جنگ هاى نرم و سخت هزینه مى شود. با توجه به این که تحقیقات و تجربیات کارشناسان سازمان جاسوسى ایالات متحده نشان دهنده این حقیقت است که ناتو همواره در رابطه با پیاده سازى عملیات نظامى و جنگ سخت در برابر ایران ناتوان خواهد بود، سیاسیون این کشور با وارد شدن در فضاى جنگ نرم بر علیه کشورمان سعى دارد تا با ایجاد فضاى فاسد فرهنگى و فشارهاى اقتصادى و اجتماعى انقلاب ایران را فلج سازند.

 

* دلبستگى دشمنان به داخل

بر اساس امید و توقعى که مقامات آمریکایى به جریان هاى نشانه دار داخلى دارند، در تلاش هستند تا از یک سو با اعمال فشارهاى بین المللى در قالب تحریم و از سوى دیگر با تشدید حمایت هاى خود از این جریان و اختصاص مبالغ هنگفت در بودجه هاى سالانه هدف نهایى خود- استحاله سیاسى-و به زعم و تعبییر آن ها دموکراتیزه سازى ایران را عملیاتى کنند.

موج فزاینده اقدامات خصمانه آمریکایى ها که بعد از برجام با چند قانون و لایحه ازجمله «محدودیت روادید سفرکنندگان به ایران» و «تحریم هاى جدید علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامى» وارد مرحله جدیدى شده بود با «اختصاص ردیف بودجه اى براى ایجاد ناامنى در ایران» تصویر گویاترى به خود گرفت.

این قانون که مشابه آن در بودجه هاى سنوات قبل هم وجود دارد، تلاش مى کند از هرگونه تشنج و غائله آفرینى در کشور حمایت کرده و آن را در مسیر اصلى خود که همان براندازى است هدایت کند، مشابه غائله 88 که بسیارى از مقامات غربى ضمن حمایت صریح از فعالان فتنه، خواهان تغییر حاکمیت سیاسى در کشور بوده و تحریم هاى اقتصادى بسیارى را به همین بهانه علیه کشورمان صادر کردند.

* تمرکز سیاستمداران آمریکایى بر براندازى در ایران

«هیلارى کلینتون» وزیر خارجه سابق آمریکا و یکى از سیاستمداران با نفوذ در این کشور سال گذشته در کتابى به نام «انتخاب هاى سخت» به تشریح تصمیم هاى سختى پرداخت که در دوران تصدى وزارت خارجه مجبور شده است، بگیرد. کلینتون در بخشى از کتاب خاطراتش به مسأله اغتشاشات بعد از انتخابات ریاست جمهورى در ایران نیز اشاره کرده و مى نویسد: «دولت باراک اوباما، رئیس جمهورى آمریکا در سال هاى بعد از اغتشاشات انتخابات ریاست جمهورى سال 1388 در ایران با صرف دهها میلیون دلار به آموزش بیش از 5 هزار نفر از مخالفان ایران در سراسر دنیا پرداخت.» کلینتون در فصل 18 این کتاب مباحث مختلفى را درباره ایران مطرح کرده و تاریخچه روابط ایران و آمریکا، برنامه هسته اى ایران و مسائل مربوط به انتخابات ریاست جمهورى ایران در سال 1388 را مورد بررسى قرار داده است. وزیر خارجه سابق آمریکا در کتاب خود با اشاره به حمایت هاى پشت پرده وزارت خارجه تحت امرش از اغتشاشات سال 1388 ایران مى نویسد: «تیم من در وزارت خارجه در پشت صحنه، تماس هاى مستمرى با فعالان در داخل ایران برقرار مى کرد و با مداخله اى فورى توانست از توقف توئیتر به خاطر تعمیرات جلوگیرى کند. اگر توئیتر تعطیل مى شد، تظاهرات کنندگان یکى از ابزارهاى مهم شان براى ارتباط را از دست مى دادند.» وزیر خارجه سابق آمریکا در بخش دیگرى از این کتاب تأکید مى کند به نظر وى دولت اوباما باید حمایت فعال ترى از مخالفان داخلى ایران در زمان اغتشاشات به عمل مى آورد اما سپس اعتراف مى کند مشخص نیست که آیا چنین رویکردى به نتایج دیگرى از آنچه اتفاق افتاد، ختم مى شد یا خیر.

* اختصاص بودجه هاى ویژه براندازى به  نام دموکراسى

نگاهى به بودجه هاى مصوب سناى آمریکا از سال 2007 به این سو گویاى بسیارى از نکات است. در سال 2007 مبلغ 66 میلیون دلار براى «گسترش دموکراسى در ایران»، سال 2009 مبلغ 55 میلیون دلار براى «جنگ نرم با ایران»، سال 2010 مبلغ 55میلیون دلار براى «نفوذ در ایران، مقابله با فیلترینگ سایت هاى ضد ایرانى، تحریک قربانیان سانسور در ایران، آموزش الکترونیکى ایرانیان مخالف نظام براى  براندازى نرم و شبکه سازى اینترنتى براى اغتشاشگران بعد از انتخابات ریاست جمهورى، ارائه آموزش هاى لازم رسانه اى و کامپیوترى براى راه اندازى سایت ها جهت اطلاع رسانى» و مبلغ 20 میلیون دلار بودجه تکمیلى براى «مبارزه با ایران از طریق فعالیت هاى اینترنتى» و در سال 2011 مبلغ 25 میلیون دلار براى «حمایت از هکرها براى تخریب فضاى سایبرى ایران» تخصیص یافت.

در گزارش عملکردهاى بودجه اى آمریکا چنین مى خوانیم که همه ساله مبالغى به «صندوق دموکراسى خواهى در ایران» واریز شده، مبالغ ده ها میلیون دلارى صرف برنامه هاى حقوق بشر در ایران شده و آن گونه که کاندولیزا رایس وزیر وقت امورخارجه آمریکا هم در گزارش سالانه خود اعلام مى کرد، مبالغى هم براى هیئت کارفرمایان پخش رادیو و تلویزیون (شامل هزینه هاى صداى آمریکا به فارسى، رادیو فردا و رادیو آزادى) هزینه مى شد، البته در سال هاى اخیر و در دولت اوباما بخش اعظمى از این بودجه صرف برنامه هاى اینترنتى و اقدامات آموزشى و مراودات فرهنگى شده است که در ادامه به بخشى از آن اشاره مى شود. هیلارى کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا گفته بود بودجه 25 میلیون دلارى سال 89 پنتاگون علیه ایران را به مخالفان نظام سیاسى ایران اختصاص مى دهد که به اصطلاح او به «قاتلان، هکرها و سانسورچیان» حمله کنند. این اقدام در واقع گامى عملى است در جهت آنچه سال 88 تحت عنوان «دستور کار آزادى اینترنت» از سوى وى مطرح شده بود.

اختصاص بودجه هاى چند میلیاردى در زمان تصدى خانم «رایس» بر وزارت خارجه این کشور و چگونگى هزینه شدن این مبالغ کلان در ایران؛ یک پنجم این مبالغ که حدود 15میلیون دلار مى شود تا کنون براى  ترجمه متون نویسندگان منحرف غربى به زبان فارسى براى رواج بى بند و بارى در میان جوانان ایرانى اختصاص داده شده است. گفتنى است کتب مذکور که متأسفانه اغلب هم توسط ناشران داخلى تجدید چاپ مى شوند با قبضه کردن بازار فرهنگى کشور، این روزها نقشى کلیدى را در ایجاد انحراف فکرى در میان جوانان کشورمان ایفا مى کنند که با بى توجهى مسؤولان فرهنگى به نظر مى رسد، دامنه این انحرافات با روى آوردن ناشران بیشتر به چاپ این گونه کتاب ها گسترده تر شود. طى چند سال اخیر، فرماندهى سایبرى پنتاگون بیش از 4 هزار نفر جدید استخدام کرده است. این کارکنان جدید، سبب افزایش هزینه هاى واحد نیروى سایبرى  شده اند به طورى که بودجه این سازمان در سال 2014 نسبت به سال قبل، دو برابر افزایش یافته است

* قوانین محدودکننده ایران جدید (اعمال تحریم ها با ادبیات نو)

در روز 18 دسامبر2015 قانونى به تصویب رسیدکه به قانون 2029 موسوم شد و توسط کنگره آمریکا نهایى شد. این قانون با فشار بسیار زیاد جریان هاى مخالف انقلاب اسلامى براى مقابله با ایران اسلامى و ایجاد رضایت مندى صهیونسم بین الملل انجام شده است.

براساس این قانون محدودیت هاى شدیدى بر شهروندان 38 کشور مهم جهان در رابطه با سفر، سرمایه گذارى و تجارت با ایران وضع مى گردد، در بند 7041 آمده است، علاوه بر تخصیص بودجه اى براى اجراى تحریم هاى آمریکا علیه ایران تحت عناوین تروریسم، حقوق بشر، موشک هاى بالستیک و گسترش تسلیحات، بودجه ویژه اى را براى براندازى نرم در ایران اختصاص داده است .

برنامه براندازى تحت عنوان «برنامه هاى دموکراسى» تعریف شده و مسؤولیت آن به وزارت خارجه آمریکا که هم اکنون مسؤول آن آقاى جان کرى است، سپرده شده است .

اگرچه، مبلغ بودجه اختصاص داده شده براى این برنامه براندازى نرم در بند 7041 مشخص نشده و ظاهراً محرمانه و شناور است اما در بند 7032 همین قانون که به «تعریف مفهومى» و «تعیین رقم بودجه» مربوط به «برنامه هاى دموکراسى» مى پردازد، مبلغ این پروژه به صورت کلى بالغ بر 2 میلیارد و 308 میلیون دلار ذکر شده که به جز ایران، چند کشور دیگر ازجمله روسیه نیز در آن قرار دارند و نامى از کشورهایى چون عربستان سعودى که فاقد هرگونه سیستم نظامند و دموکراتیک است، در برنامه هاى دموکراسى کردن کشور به اصطلاح حامى حقوق بشر و ترویج کننده دموکراسى دیده نمى شود.

براساس ماده 7032، تعریف عبارت «برنامه هاى دموکراسى» روشن شده و آمده است که منظور از این عبارت، برنامه هایى است که از حاکمیت خوب، انتخابات معتبر و رقابتى، آزادى بیان، تجمع و تشکل و مذهب، حقوق بشر، حقوق کارگرى، رسانه هاى مستقل و حاکمیت قانون حمایت مى کنند.

هم چنین برنامه هایى که به انحاى دیگر، ظرفیت احزاب سیاسى دموکراتیک، دولت ها، سازمان ها و نهادهاى غیردولتى و مردم را تقویت مى کنند تا از توسعه دولت هاى دموکراتیک و نهادهایى که در برابر مردم پاسخگو و در دریافت این بودجه، اولویت با نهادهایى است که تعهد خود را نسبت به دموکراسى و حاکمیت قانون نشان دهند. تشخیص این امر نیز با وزیر خارجه و یا رئیس آژانس توسعه بین المللى آمریکا وابسته به وزارت خارجه آمریکاست. با توجه به این که آژانس توسعه در ایران دفتر ندارد، در روسیه نیز پس از تعطیلى آن به دلیل مداخله در آشوب هاى سال 2012 این کشور، اعلام کرد که اقدامات براندازانه خود را به طور غیرمستقیم ادامه خواهد داد.

در ادامه این قانون ذکر شده است که، در وقت مقرر (90 روزه) اوباما به کنگره دعوت مى شود تا گزارشى از صرف بودجه را در طول 90 روز کارى ارائه دهد. در این گزارش ذیل بند 1 به رسانه هاى فارسى زبانى اشاره مى شود که تحت مدیریت دولت آمریکا بوده و قدرت نفوذ و اثرگذارى بیشترى نسبت به دیگر رسانه ها در داخل کشور ایران داشته و دارند و بیان مى گردد که این رسانه ها پلى دوطرفه براى ارتباط با مردم ایران! مى باشند که تعداد قابل توجهى! مخاطب را نیز تحت پوشش دارند. بعد از اتمام این قسمت از گزارش، اوباما از دو شبکه ضداجتماعى و صهیونیستى فیس بوک و توئیتر با تعریف و تمجید نام مى برد و آن ها را بسترى راهبردى جهت پیشبرد اهداف دولت آمریکا معرفى مى نماید.

اوباما در ذیل بند 1 گزارش ادامه مى دهد: به علت فراگیرى سریع استفاده از ارتباطات از طریق تلفن همراه در ایران ما توانستیم گوشى هاى هوشمند با سیستم عامل هاى «آى اس اُ» و «اندروید» را وارد ایران نماییم و بیان مى کند که این مهم ترین اقدام ما بوده است .

* ضرورت چاره اندیشى

شاید دهه ها بعد که این اسناد از طبقه بندى خارج شدند، محل دقیق صرف این بودجه در ایران و دریافت کنندگان آن مشخص شود. اما بلاتردید یکى از وظایف بدیهى دستگاه هاى امنیتى کشور، شناسایى و انسداد کانال هاى انتقال دلار براى براندازى نرم جمهورى اسلامى است. گرچه برخى از شخصیت ها و گروه هاى سیاسى طى دو سال گذشته تلاش کرده اند اصرار و القا کنند که دشمنى آمریکا با امضاى یک تعهدنامه بین المللى-بخوانید کوتاه آمدن در برابر زیاده خواه هاى نظام سلطه- کم رنگ مى شود و مى توان با تعدیل مواضع زندگى مسالمت آمیزى کنار آمریکایى ها تجربه کرد اما تشدید اقدامات خصمانه آمریکایى ها بعد از برجام به خوبى نشان مى دهد که با عدول از برخى سیاست ها و مبانى انقلاب اسلامى هم آمریکایى ها از اهداف خاص خود در قبال ایران دست برنخواهند داشت؛ اهدافى که محور اصلى آن براندازى سیاسى در ایران است .

حال با تصویب قوانین تحریمى و تهدیدى جدید علیه ایران توسط دولت و مجلس آمریکا، انتظار این است که مسؤولان به جاى خوشبینى نسبت به آینده برجام به چاره اندیشى مشکلات داخلى روى آورده و از سوى دیگر با اختصاص ردیفى مشخص در بودجه 95 حداقل بخشى از اهداف مورد توجه دولت آمریکا در بحث براندازى را خنثى نمایند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.