اگر از تماشای پرندهها و رفتار باشکوهشان لذت بردید، آن وقت میتوانید کوله پشتی تان را بردارید و بزنید به دل طبیعت، جایی که پرندهها سرمست و آزاد زندگی میکنند. زمستان و تابستان هم ندارد. در سفیدی برفها میتوانید دسته چکاوکها را ببینید که دنبال دانههای زیر برف میگردند، یا کبکها را که سرشان را فرو میکنند توی برفها. سهرهها، لابهلای شاخ و برگ درختها لانه میکنند و صدایشان، مثل آهنگ زمینه، همه جای طبیعت پخش میشود. سرتان را که بالا بیاورید، پرواز باشکوه عقابها را میبینید بی آنکه بال بزنند، سوار بادها میشوند و سراسر آسمان را در سیطره خود دارند. شما هم به جرگه «پرنده نگر»ها وارد شدهاید؛ و این «پرنده نگری» سالهاست جای خود را در فهرست برنامه طبیعت گردها، باز کرده است.
حالا یک کتاب راهنما میخواهید. یک کتاب که بتوانید مشخصات هر پرندهای را که میبینید در آن پیدا کنید.
راهنمای پرندگان ایران، کاملترین کتابی است که میتوانید در اختیارداشته باشید. این کتاب حاصل یک عمر پرنده نگری دکتر «جمشید منصوری» است. گفتوگوی ما با این استاد پرنده شناس ایرانی به بهانه همین کتاب و با موضوع معرفی پرنده نگری، شکل گرفت. این گفتوگو را بخوانید.
آقای دکتر! پرندهنگری را چطور تعریف میکنید؟
- پرندهنگری، راه کوچکی است به سمت ایجاد علاقهمندی در مردم و بویژه در آنها که پرندگان را شکار میکنند. واقعیت این است که مردم عادی، خیلی کم شکار میکنند، آن هم به خاطر باورهایشان و یا حتی هزینههای بالای شکار. در این میان پرندهنگری میتواند مقداری در مردم ایجاد علاقه کرده و در نتیجه از شکار بیرویهای که صورت میگیرد، جلوگیری کند.
البته به نظر من پرندهنگری یک راه صد درصدی و مطمئن برای جلوگیری از شکار نیست. پیش از اینکه در ارتباط با پرندهنگری حرف بزنیم، باید ببینیم جامعه چقدر از لحاظ فرهنگی آمادگی دارد که به این صحبتها گوش بدهد. دکتر اسکات که یکی از معروفترین پرنده شناسهای دنیا و از دوستان من است، تعریف میکرد یک شکارچی که با او آشنا بوده به او گفته من میخواهم تمام پرندهها را ببینم تا اگر بتوانم، از هر نمونه یکی شکار کنم. یعنی در واقع برعکس اینکه انتظار میرفت با دیدن پرندگان به آنها علاقهمند شده و برای حفظ جانشان تلاش کند؛ تفریح و تفکرش، شکار کردن آنها بود. البته خدا را شکر، شکار در ایران پرهزینه است و عموم مردم به فکر شکار کردن نمی افتند.
اما همیشه شنیدهایم که سنگ مفت، گنجشک مفت!
- نه اینطور نیست؛ تهیه وسایل و ملزومات شکار هزینه بالایی دارد. تفنگ معمولی شکار بالای دو، سه میلیون تومان قیمت دارد. افزون بر آن مجوز و پروانه شکار هم لازم است که بسته به نوع شکار باید تهیه شود. قدیمتر قیمت هر فشنگ صد تومان بود، بعد مدتی شد سیصد تومان و اکنون هر فشنگ دو سه هزار تومان است. یعنی هر تیری که شلیک شود، مبلغ گزافی باید برای آن پرداخت شود و اینطور نیست که هر فردی برود و به این کار بپردازد.
البته عدهای متخلف هستند که به صورت قاچاق از امارات یا سایر کشورها فشنگ وارد میکنند؛ اما این متخلفان جمعیتی را شامل نمی شود که نگران کننده باشد. یا حتی باروت میخرند و فشنگ درست میکنند که البته کارایی فشنگهای معمولی را ندارد. همه اینها موجب شده شکاردر ایران، یک تفریح گران قیمت باشد. این گرایش نداشتن عموم به شکار، از قضا میتواند زمینه مناسبی برای رونق پرنده نگری ایجاد کند، بویژه که پرندههای ایران، طیف متنوعی هم دارند.
چند گونه پرنده در ایران داریم؟
- در ایران حدود 520 گونه پرنده داریم که حدود 60، 70 گونه آن مختص همین جغرافیا هستند و همینجا زندگی میکنند. حدود 450 گونه دیگر مهاجر هستند که به ایران رفتوآمد دارند. به طور کلی نسبت جمعیتی پرندگان ایران به کشورهای همسایه خیلی بالاتر است؛ اما با وجود این، متأسفانه از لحاظ پرندهنگری در سطح بسیار پایینی قرار داریم و هنوز راه زیادی برای علاقهمند کردن مردم به پرندهنگری پیش رو داریم.
در فرهنگ عامه مردم، برخی پرندگان شوم و برخی موجب سعادت و خوش یُمنی هستند. شما به عنوان یک کارشناس مطرح در زمینه پرنده شناسی چقدر به این حرفها معتقدید؟
- اینها همه باورهای نادرستی است. اولین کسی که در این زمینه مطلب نوشت؛ صادق هدایت بود که در کتابی به نام «نیرنگستان» آورد کلاغ و جغد شوم هستند. اینها خرافاتی است که در ذهن ما جا افتاده، اما واقعیت ندارد. باید با مردم صحبت کنیم تا متوجه شوند این مطالب فقط خرافات است.
پرنده جزیی از طبیعت است و ما هم جزیی از طبیعت هستیم. تمام تلاشمان باید این باشد که این طبیعت را برای رفاه خودمان حفظ کنیم، بنابراین هر صحبت یا موضوعی که مردم را نسبت به عناصر نگران کند، کار نادرستی است.
خاطرم هست چند وقت پیش در منطقهای قصد آزاد کردن جغدی را داشتم، خانمی که در آنجا حضور داشت به آزادسازی جغد در آن منطقه اعتراض داشت و آن را مایه بداقبالی میدانست.
این حرفها هیچ پیش زمینه علمی ندارد. مختص ایران هم نیست، حتی در خارج از کشور هم این ذهنیت در مورد پرندگان وجود دارد. مثلاً معدنکارهایی که در اسکاتلند هستند معتقدند اگر «سینه سرخ» در معدن لانه درست کند؛ آن معدن منفجر میشود و سریع باید معدن را ترک کنند. البته یکی دو دفعه هم این مورد پیش آمده که پس از پیگیری، متوجه شدهاند آن کارگران تا پرنده را میبینند، سریع و بی دقت از معدن بیرون آمدهاند که همین بیدقتی سبب انفجار شده است.
به نظر من اینها همه خرافات و گسترش این سخنان در جامعه زیانبار و ممکن است عدهای با ذهنیت بد داشتن از یک پرنده، آن را از بین ببرند؛ در صورتی که هر کدام از آنها نقش مهمی در طبیعت دارد و ما باید با شناخت ویژگی آنها و حفظشان به حفظ طبیعت و محیط زیست کمک کنیم.
یعنی یک پرندهنگر باید پرنده شناس هم باشد؟
- بله؛ کسی که راهنمای پرندهنگری است باید مقداری هم پرندهشناس باشد. البته نه در حد یک زیست شناس، اما به هر حال یک اطلاعات حداقلی لازم دارد تا گونههای مختلف پرنده را بشناسد و بتواند آنها را از هم تفکیک کند. البته این اطلاعات با تماشای مستمر، با مراجعه به کتابها یا اینترنت و... هم فراهم میشود. حتی دورههایی هست که تازگیها برای این شناخت برگزار میشود. پرنده نگرها باید اسلاید و فیلم ببینند و وضعیت پرندگان در پرواز و رنگ آنها را بدانند و ببینند تا بتوانند عکسهای خوب و با کیفیتی از آن بگیرند. کتابهایی هم در این زمینه هست که میشود آنها را هم مطالعه کرد.
مثل همین کتابی که شما نگاشتهاید.
- بله. «راهنمای پرندگان» کتاب جامعی است و میتواند اطلاعات خوبی به علاقهمندان بدهد.
این کتاب جامع، چطور شکل گرفت؟
- سالها پیش، سازمان محیط زیست کتابی به نام «پرندگان ایران» را منتشر کرده بود که حاوی حدود 180 عکس و 312 نقشه و دارای توضیحاتی کم یا ناقص بود. مثلاً در آن کتاب «درنای سیبری» یا «باکلان مارگردن» را منقرض شده معرفی کرده بودند. پس از دیدن آن کتاب، به فکر افتادم که برای علاقهمندان در این زمینه مرجعی کامل، هم از لحاظ پراکندگی و هم از لحاظ شکل و شمایل خود پرنده، گردآوری کنم. گردآوری این اطلاعات و تبدیل آن به کتاب «راهنمای صحرایی پرندگان» حدود 23 سال زمان برد.
پس از انتشار این کتاب و با کمی دقت، متوجه اشکالات آن شدم و در چاپ دوم سعی کردم آنها را اصلاح کنم. نزدیک هفت سال روی اصلاح این کتاب کار کردم. بیشترین سختی کار در چاپ دوم، پیدا کردن عکسهایی کامل و همه جانبه از پرندهها بود تا یک فرد بتواند بر اساس آن راهنما، نوع و نام حیوان را تشخیص دهد. ویراست دوم «راهنمای صحرایی پرندگان» این طوری، آماده شد و به عنوان کتاب برتر هم شناخته شد و جایزهای هم به آن تعلق گرفت. اما باز هم نواقصی کوچک روی نقشهها وجود داشت که باید رفع میشد. دوباره حدود پنج سال روی آن کار کردم تا کتاب ویراست سوم که همین «راهنمای پرندگان ایرانی» است که چند سال پیش آماده شد و به چاپ رسید و از سوی وزارت ارشاد به عنوان کتاب برتر سال هم شناخته شد. این کتاب خیلی کاربردی است و میتواند مرجع کاملی برای شناخت پرندگان ایران باشد.
البته اکنون پس از چند سال باز دوست دارم این کتاب را هم اصلاح و چاپ جدید بکنم. اگر اشکالی روی نقشهها دیده میشود رفع و در راستای به روز کردن پرندگان اقدام کنم. تصمیم دارم به جای نقاشی و تصویرهای به کار رفته از عکس استفاده کنم. امیدوارم چاپ جدید کتاب تا پنج - شش ماه آینده آماده و روانه بازار شود؛ کتابی با عکسهایی از همه پرندگان ایران.
پس شما همه پرندههای ایران را دیدهاید؟
- بله؛ من تمام پرندههایی که در ایران وجود دارند را دیدهام، یعنی اصلاً نمیشد نبینم و بعد بتوانم در موردش بنویسم.
هم آنها را دیدهام و هم دنبالشان رفتهام تا ببینم و رفتارشان را مطالعه کنم که البته این کار خیلی مشکل بود. متأسفانه در این راه مقداری نقص داریم. هنوز مناطقی در شمال شرق ایران، یعنی بالای خراسان و مقداری هم در کردستان داریم که خیلی دقیق بررسی نشده و نتوانستهایم با دقت پرندگان آن را ببینیم. امیدوارم پرنده نگرها بتوانند در آن منطقه، این کار نیمه تمام را انجام دهند. این، وظیفه شما رسانهایها هم هست. پرنده نگری را معرفی کنید تا مردم آن را بشناسند.
امیدوارم روز به روز زمینه علاقهمندی مردم به پرندگان بیشتر شود به فکر طعم گوشت پرندگان نباشند، بلکه به حفظ و نگهداری از آنها
بیندیشند.
نظر شما