چرا دیگر مردم کتاب نمی خرند ،آیا عمر کتاب وکتابخوانی درحال رسیدن به پایان راه است !؟ این سوالی است که شاید درذهن هر ناشر وکتابفروشی، هرلحظه مرور می شود، وبرای آن پاسخ امیدوار کننده ای پیدا نمی کنند، شاید از خود بپرسند این همه علاقمند به کتاب وکتابخوانی کجا رفته وچرا باید کتاب ، در کل جامعه به فرا موشی سپرده شود؟
پاسخ این سوال راخیلی از علاقمندان کتاب ، قیمت بالای کتاب می دانند ودیگر سراغ کتاب وکتابخوانی نمی روند.
عده ای دیگر هم با مراجعه به اینترنت ، نیاز های خود را برطرف می کنند و کم بودن فضا ،درخانه ها را بهانه ای برای نخریدن آن (یعنی کتاب) می دانند!
تعدادی از کارشناسان ،قطع یارانه کاغذ از سال 84 وتغییرات افزایشی قیمت ارز از سال 90 به بعد را از دلایل اصلی افزایش قیمت کتاب می دانند.
قیمت کتاب از پنج هزارو 170 تومان درسال 90 به 12هزارو485 تومان در سال 93 افزایش یافته است یعنی به دوبرابر رسیده است.
این در شرایطی ست که قیمت متوسط کتاب درسال 73 تنها 300 تومان بوده ورشدبیش از 40 برابری در20 سال هم یکی از علل کاهش تقا ضای کتاب به شمار می آید.
یکی ازدلایل کاهش تقاضا خرید کتاب به شرایط رکود درکشور بر می گردد که این امردرحوزه کالاهای فرهنگی هم بی تاثیر نبوده ، درشرایط بد اقتصادی که مردم مشکل رفع نیازهای اولیه خود را دارند طبیعی ست که دیگر به فکر خرید کتاب نخواهند بود.
هم اکنون تیراژ ناشران مختلف از 3هزار جلد به 500 جلد کاهش یافته واین یعنی ،فاجعه در صنعت چاپ ونشر ،هم اینک خیلی از ناشران یا تغییر شغل داده ویا ورشکسته شده وخانه نشین شده اند.
احوال کتابفروشان هم بهتر از ناشران نیست .در بازار بزرگ صحاف خانه همدان ،دیگر نه صحافی مانده ونه کتابفروشی ،صددرصد مغازه ها یا لوازم والتحریر می فروشند ویا مشاغل دیگری همچون کالاهای بی کیفت چینی را به خریداران کتاب عرضه می کنند.
درسالهای نه چندان دور در این راسته هر چه بود ،کتاب بود و بس و مشتریان علاقمندی که درمیان انبوه کتابها به دنبال گمشده خود می گشتند.
یکی از کتابفروشان قدیمی همدان که بیش از 50 سال است دراین حرفه فعال است به خبرنگار قدس آنلاین می گوید: از کتابفروشان قدیمی همدان شاید چند نفر بیشتر باقی نمانده است بعضی از آنها هم یا تغییر شغل داده اند ویا ازغصه بی توجه ای به کتاب دق کرده وجان به جان آفرین تسلیم نموده اند.
وی می افزاید:ما هم اگر در این حرفه مانده ایم ،دیگر کاری از دستمان بر نمی آید ودرضمن طاقت دل کندن از کتاب را هم نداریم.
وی درادامه می گوید:حتما دیده اید که دیگرهیچ کتابفروشی در راسته صحاف خانه نمانده وبعضی ها هم مثل من تغییر مکان داده ودر این خیابان که هیچ سنخیتی باکتاب ندارد،کتابفروشی زده ایم!
وی می افزاید:ازصبح تاشب چشم به در دوخته ایم که شاید کسی احوالی از مابپرسد ویا کتابی ورق خورده وخریداری شود ولی متاسفانه در اکثر روزهای هفته ،حتی یک جلد کتاب هم نمی فروشیم.
وی قیمت بالای کتاب ،دانلود کتاب از طریق اینترنت،وبی میلی مردم نسبت به کتاب را ازدلایل اصلی رکود بازار کتاب می داند ومی گوید: درهفته کتابخوانی وزارت ارشاد ظاهرا مبلغی درحدود یک میلیارد تومان به کتابفروشان پرداخت نموده که اگر این مبلغ به عدالت بین
کتابفروشان کشور تقسیم می شد هم ،نمی توانست باری از مشکلات کتابفروشان را از دوش آنها بردارد.
نظر شما