حسین احمدی – رقیه توسلی : اگر روزی خیال روبرو شدن با آدم هایی در وجودتان افتاد که حُرمت عشق را پاس می دارند و به تمام معنا سرسپردگی بلدند ، می توانید در " ابوالحسن آباد " آمل ، سراغ شان را بگیرید.

ماندند تا چراغ حسینیه روشن بماند

در این روستا رسم دوستی ناب پیدا می شود... پیران دلداده ای که سالهاست چراغ حسینیه آبادی شان را به تنهایی روشن نگاه داشته اند.

آنجا حاج حسین و بانو زهرایی گذران عمر می کنند که تنها سکنه آن خطه اند و خادم تکیه ای که دربش را سالهاست با لبخند و مهر به روی هر مسافر و نمازگذار و عاشقی گشوده اند.

اگر خیال همصحبت شدن با آدم هایی را پیدا کرده اید که ارادت شان هنوز روستایی را سرپا نگاه داشته ، خانواده اهل بیتی صادقی حرف های زیادی برای گفتن دارند.

البته آدرس عاشقان همیشه سرراست است. آنها تمام عمر متولی خانه خدایند. متولی مهربانی. متولی وفا و ادب. مثل خانواده حاج حسین که عمریست در شور و شیدایی سنگ تمام گذاشته اند.

مراسم روضه و نذری پزان و عزاداری به پا می کنند تا اهالی سابق روستا و همسایه های قدیم بیایند و دوباره دورهم آنجا چند رکعت عاشقی کنند و زیر آفتاب و مهتابِ جان بخش ابوالحسن آباد که پُراز تصویر و حرف است ، به دشت و شالیزارها رنگ دهند و روستا از فراموشی درآید.

این متولی شمالی اهلِ دل را که عطش دوست داشتن اش در کلمه ها نمی گنجد ، باید ملاقات کرد نه برای نوشتن گزارش و مصاحبه ، برای درک بیشتر مکتبِ دینداران.

باید برای بیدار شدن از خواب گاهی خرامان به دشت و دمن ابوالحسن آبادها برگشت و پای چشم های زلالی نشست که همه چیزشان رنگی از نور دارد. ساده حرف می زنند ، زیبا بندگی می کنند و ارادت و ایمان شان سخت در سینه ها می نشیند.

اگر روزی به دلتان افتاد که بروید لحظاتی را با مردمانی بگذرانید که به طلای معرفت رسیده اند و سالهاست ازخودگذشتگی شان مزه " اهدنا الصراط المستقیم " می دهد ، دمی تردید نکنید که " ابوالحسن آباد دابودشت " همانجاست.

روستایی که حاج حسین سالخورده آنجا با بانویش تعبیر کبیری از دوستی به راه انداخته اند. ماندند تا چراغ ها روشن بماند و مهاجران به خانه باز گردند و دوباره در همه روستا عطر زندگی پُر شود. ماندند تا دوباره ابوالحسن آبادی ها به رنج و عافیت سرزمین شان باز گردند.

بی شک حاج حسین صادقی هفتاد وچهارساله ، متولی مهربان حسینیه ، خوب می داند که همیشه معجزه ایمان در راه است و تنها چراغی که هرگز خاموش نمی شود ، چراغ رستگاریست.


یک روستا ، یک خانواده ، یک حسینیه

حاج حسین صادقی ساکن روستای " ابوالحسن آباد " دابوشت آمل متولی حسینیه روستایشان است. تنها یک خانواده در ابوالحسن آباد زندگی می کنند و آن خانواده ی حاج حسین است.

درگذشته های دور بدلیل نداشتن امکانات رفاهی از جمله آب و جاده ، همه اهالی ابوالحسن آباد آمل دیارشان را ترک کردند و روستا خالی از سکنه شد.

حاج حسین و همسرش زهرا خانم با ارادتی که به ائمه اطهار داشتند ، تصمیم گرفتند در روستا بمانند و چراغ حسینیه را روشن نگاه دارند. زرق و برق زندگی و امکانات شهر باعث نشد آنها روستا را ترک کنند.

از 8 فرزند حاج حسین تنها مرتضی در روستا مانده است و پدر دوست دارد پسر ادامه دهنده راهش باشد.

متولی حسینیه که تنها درآمدش کشاورزی ست ، با توکل به خدا امورات حسینیه را پیش می برد و اگرچه تمام خانواده در دیارشان نمانده اند اما برای برپایی مراسم محرم و صفر ، دوشادوش پدر و مادر از عزاداران ابا عبدا... میزبانی می کنند.

 

ساده حرف می زنند ، زیبا بندگی می کنند

برای تهیه گزارش از زندگی این خانواده سراغ حاج حسین صادقی را می گیریم و متوجه می شویم در بیمارستان امام علی آمل بستری است. پس از ترخیص از بیمارستان با آنکه نقاهت داشت ، گفتگوی با ما را با خوشرویی می پذیرد و در طول مصاحبه ، مدام دعایمان می کند.

حاج حسین صادقی می گوید : 30 سال پیش روستایمان 12خانوار و 60 نفر جمعیت داشت و حالا من و پسرم مرتضی تنها ساکن ابوالحسن آباد هستیم.

زندگی در روستا بدون داشتن همسایه سخت است ولی چراغ حسینیه نباید خاموش بماند پس به اتفاق همسرم تصمیم گرفتیم تا زنده ایم در روستا بمانیم و خادم باشیم.

این کشاورز مازندرانی با بیان اینکه 15 نوه و نتیجه دارد ، می افزاید : واقعاً زندگی تو روستایی که نه همسایه داری و نه رفیقی که تنهایی ات را با آنها سر کنی خیلی سخت است اما ما ماندیم و حسینیه را از نو ساختیم.

با کمک بچه ها ساختن حسینیه را شروع کردیم و با همت اهالی و روستاهای مجاور پس از دو سال ساخت حسینیه به پایان رسید. آن زمان جمعیت عزادار ما به 50 نفر هم نمی رسید ولی حالا شکر خدا هرشب 300 میهمان عاشق داریم .

 

این خانواده در شور و شیدایی سنگ تمام گذاشته اند

شب های اول محرم به اندازه خودمان غذا درست می کردیم و با یک ضبط کوچک به همراه بچه هایم به تکیه می رفتیم و با گوش کردن به مرثیه و مداحی ، غریبانه برای امام حسین (ع) عزاداری می کردیم.

حاج حسین می گوید : از روستاهای دنگ پیا ، تازه آباد ، حسین آباد و میانرود برای عزاداری به اینجا می آیند و به اتفاق خانواده از آنان پذیرایی می کنیم.

وی با اشاره به اینکه دخترش کار پخت غذاها را برعهده دارد ، اضافه می کند : اگر خدا قبول کند ،  اطعام یک شب را خانواده ام برعهده می گیرند و مابقی شب ها را ساکنین روستاهای اطراف متقبل می شوند.

خیلی ها برای شفای بیماران شان به حسینیه ابوالحسن آباد می آیند و اینجا از ابا عبدا... شفا می خواهند. خوشحالم که عزاداران زیادی به روستایمان می آیند و امیدواریم روزهایی برسد که مردم ابوالحسن آباد به خانه هایشان بازگردند.

متولی حسینیه روستای ابوالحسن آباد یادآور می شود : حسینیه روحانی ندارد و تنها با مداحی اهالی برای امام حسین (ع) اشک می ریزیم. از مسولین می خواهیم به روستایمان یک روحانی بیاید تا روضه امام حسین را هم گوش کنیم.

حاج حسین صادقی در پایان مصاحبه نفسی عمیق می کشد و می گوید : اگر جاده روستایمان درست شود ، ساکنان قدیمی روستا تمایل بیشتری به بازگشت دارند و با آمدن آنها بار دیگر کشاورزی و برنج کاری رونق خواهد گرفت و ما هم دیگر تنها نخواهیم ماند.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.