به گزارش قدس آنلاین، محمد بنا در تعریف این خاطره می گوید: برای شرکت در جام آزوماش نوروزی را همراه خود به اوکراین برده بودیم. در برخی مواقع یک سیلی مسیر زندگی آدم را عوض میکند و آن سیلی هم که به نوروزی زدم سیلی پدرانه بود. نوروزی در انتخابی تیم ملی بعد از باوفا دوم شده بود، اما خیلی به کشتی او اعتقاد داشتم. نوروزی در آن مسابقات با حریف قرقیز که خیلی هم خوب بود مسابقه داشت، اما با و جود شناختی که از قابلیتهای بالای فنی او داشتم خیلی گیج بود و در تایم اول خیلی بد کشتی گرفت.
وقتی زمان استراحت فرا رسید؛ تا نوروزی به کنار تشک آمد، سیلی محکمی زیر گوش او نواختم که همین باعث شد در تایم دوم حریفش را با اختلاف شکست دهد و به قول کشتیگیران او را لای تشک کرد. همین باعث شد تا امید در کشتیهای بعد هم همه را یکی پس از دیگری شکست دهد و طلا بگیرد و عضو ثابت تیم ملی شد تا در نهایت به طلای المپیک رسید.
خاطرم است سالن پر از تماشاگر بود و وقتی این سیلی را به نوروزی زدم، همه فرار کردند. (میخندد) البته شوخی میکنم نه اینکه فرار کنند، اما یک پله بالاتر رفتند. (میخندد) بعد از ناکامی در مسابقات جهانی 2009 و 2010، آخرین فرصت را برای نوروزی بازیهای آسیایی 2010 در نظر گرفته بودم که در آنجا نتیجه گرفت و خودش را در تیم ملی نگه داشت.
نظر شما