ایشان بارها گلایه خود را در زمینه وضعیت موجود این علوم ابراز داشته و تحول اساسی در محتوای درسی رشتههای گوناگون این علوم را لازم شمرده اند و از علومی چون جامعه شناسی، روان شناسی، روانشناسی اجتماعی، علوم سیاسی، اقتصاد، مردم شناسی، تاریخ، جغرافیا، علوم ادبی، فلسفه، هنرهای زیبا و... به عنوان سرفصلهای اصلی علوم انسانی یاد کرده اند.
نکته دیگری که معظم له بر آن هم تأکید ویژه داشته و دارند، بحث بومی سازی علوم است و مطالبه همیشگی ایشان در این حوزه همچنان وجود دارد. اما چرا بومی سازی علمی و توجه به علوم انسانی که زیر مجموعه و مادر علوم هستند، تا این حد مورد توجه ایشان قرار گرفته است؟ برای بررسی این موضوع گفتو گو کردهایم با حجت الاسلام والمسلمین سیدحمید میرباقری، استاد حوزه و دانشگاه که در ادامه میخوانید.
جناب آقای میرباقری! چرا توسعه علوم انسانی و اسلامی به عنوان یکی از دغدغهها و مطالبات اصلی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در سالهای اخیر مطرح شده است؟
ایشان بارها در برنامههای مختلف از وضعیت علمی کشور گلایه کرده اند و همواره بر توسعه علوم انسانی و توجه به ساختارهای آن تأکید کرده اند. این پرسش پاسخی روشن دارد؛ زیرا نخستین و
مهم ترین رسالت مراکز علمی، تبیین نظری و کارآمد چارچوب ها، اهداف و الگوهای ناظر به تحقق تمدن اسلامی است تا بر اساس آن، جریان دین در تمام عرصهها و سطوح جاری شود. در ایران اسلامی که همه ابعاد آن در بحث فرهنگی، علمی، اجتماعی، سیاسی و... مبتنی بر فرهنگ اسلامی و دیدگاههای بلند اسلام و تشیع است، بیتردید توجه به علوم انسانی نیز نیازمند نگاه جدی، عزم و ارادهای ملی است؛ زیرا علوم انسانی زیرساخت اصلی پرورش تفکر و شخصیت همه آحاد جامعه محسوب میشود. بنابراین دغدغه
رهبر معظم انقلاب بجاست و ایشان با تکیه بر اینکه اگر علوم انسانی در جامعه بخوبی تبیین نشود، زیرساختهای فکری مردم نیز به مسیر انحراف سوق داده خواهد شد، چنین مطالبهای دارند. از سوی دیگر ما مسلمانان پایه گذار اصلی علوم انسانی بودهایم و تاریخ گواهی میدهد، دانشمندان مسلمان ارزشمندترین دیدگاههای تربیتی و علمی را مطرح کردهاند و این رویکرد به علت اتصال به دین محقق شده است.
بر اساس این تعریف، علوم انسانی متصل به دین، اثرگذاری ویژهای بر جامعه دارد؟
بله همین طور است؛ چنانکه میبینیم دانشمندان مسلمان در طول تاریخ با تکیه بر دین، توکل به خدا و توسل به معصومین(علیهم السلام) پاسخ پرسشهای علمی خود را دریافته اند و حتی با همین مشی و طریق، در نشستهای مناظره علمی پیروز شدهاند. بارها شنیدهایم که بوعلی سینا، این دانشمند و طبیب مسلمان برای رسیدن به پاسخ پرسش علمی خود، 40 روز عبادت کرد تا به نتیجه رسید و امروز با گذشت قرنها از وفات این پزشک حاذق مسلمان، کتابهای وی در دانشگاههای خارجی به عنوان سرفصل اصلی تدریس میشود. این نمونه ای از دریای معرفت دانشمندان مسلمانی است که با تکیه بر دین، علم را توسعه دادند.
علوم انسانی شامل چه علومی هستند و چرا به عنوان زیرساخت علم قلمداد میشوند؟
علوم انسانی، مجموعه ای متشکل از جامعه شناسی، علوم تربیتی، روانشناسی، روانشناسی اجتماعی، علوم سیاسی، اقتصاد، مردم شناسی، فلسفه، منطق، تاریخ، جغرافیا، علوم ادبی، فلسفه، هنرهای زیبا و... است. علومی که بدون استثنا در پرورش ذهن، روح و خلاقیت انسان اثر مستقیم و بدون واسطه دارند. چنین علومی به عنوان مبنا و زیرساخت فکری و اندیشه انسان قلمداد میشوند؛ چنانکه همه معصومین(علیهم السلام) همواره بر فراگیری دستورات دینی در این عرصهها توصیه مؤکد داشتند. ما در فلسفه تربیتی حضرت علی(علیه السلام) میبینیم که ایشان اصول تربیتی را به گونهای ارایه کردهاند که همه ابعاد
روان شناسانه، شخصیت شناسی، مردم شناسی، فرهنگی، اجتماعی و... در آن دیده میشود. این دیدگاهها، اوج نگاه اسلام به تعلیم و تربیتی دینی را به نمایش میگذارد. بنابراین اگر زیرساخت فکری یک جامعه قوت و غنا داشته باشد، بیتردید تهاجم گاه و بیگاه دشمن خارجی تأثیری بر نگرش مردم آن جامعه نخواهد داشت.
با توجه به جایگاه علوم انسانی، از چه راهکارهایی میتوان برای توسعه این علوم بهره برد؟
این مسأله باز هم مورد تأکید رهبر معظم انقلاب است و ایشان همواره دغدغه ارایه راهکار عملیاتی داشته و دارند. نخستین نکته در پاسخ به این پرسش، داشتن الگوی هماهنگ برای توسعه و بومی سازی علوم انسانی است. نکته ای که ما همچنان در آن ضعف داریم و برخی ناهماهنگیها سبب شده مبنای توسعه علوم انسانی به مسیر دیگری غیر از آنچه فکر میکنیم، منحرف شود.
برخی قوانین در این حوزه هر چند سال یک بار دستخوش تغییر میشوند و توسعه علوم انسانی، نیازمند یک نگرش واحد با قوانین شفاف است. نکته دیگر،
مفهوم سازی برای علوم انسانی بر اساس نگرش دینی است.
در کنار فعالیت علمی در دانشگاه ها، حوزههای علمیه ما هم باید کمک کنند تا این مفهوم سازی شکل بگیرد و جریان علوم انسانی به سمت تعالیم دینی حرکت کند؛ زیرا در دانشگاههای ما، بیشتر کتابهایی که در حوزه علوم انسانی تدریس میشوند، مبتنی بر ترجمه آثار غربی است و این در حالی است که نگاه غرب با نگاه اسلامی فاصله بسیار زیادی دارد و نمی توانیم این کتابهای وارداتی را مرجع اصلی علوم انسانی قلمداد کنیم. بنابراین حوزههای علمیه و مراکز پژوهشی دینی باید به کمک بیایند تا مفهوم سازی دینی در شاهرگ علوم انسانی جریان پیدا کند.
برای بومی سازی علوم انسانی چه باید کرد؟
رهبر معظم انقلاب در یکی از سخنرانیهای خود به این پرسش به صورت شفاف و روشن پاسخ داده اند. ایشان بومی سازی علمی را مبتنی بر تولید علم دانسته اند. این فرمایش
معظم له بسیار بجاست و آنچه به بومی سازی علم کمک میکند، نگاه مستقل دانشمندان و علما برای تولید علم است؛ یعنی بدون داشتن وابستگی به غرب به توسعه علوم بپردازند. چنانکه در دوران تحریمهای سخت دشمن، دانشمندان ما از توسعه علمی غافل نماندند و ما در تولید علم کاربردی پیشرفت داشتیم. بنابراین آنچه از علوم انسانی که توسط خودمان تولید میشود، بیتردید میتواند بومی سازی شود و این رسالت بزرگ و خطیر بر دوش تک تک دانشمندان، محققان در حوزه و دانشگاه است. علوم انسانی پشتوانه اصلی سایر علوم است و اگر تولیدات علمی ما در این زمینه بومی سازی شود، هم نگرشهای فردی آحاد جامعه تغییر میکند و هم ما میتوانیم جریان سازی علمی در حوزه بین المللی داشته باشیم. البته در این زمینه نیز باید قوانین روشن و نگاههای مشترک حاکم باشد، یعنی در یک مسأله علمی به اتفاق نظر حداکثری برسیم و بعد آن را ارایه کنیم.
نظر شما