قدس آنلاین: نباید دهن کجی به فرهنگ خود داشته باشیم و نباید فیلم ها و نوشته ها و تولیدات ما به جای حرکت به سمت پیشرفت، بر تجمل گرایی که واگرایی و عقب ماندن را نتیجه دارد، تاکید داشته باشند.

تجمل گرایی دهن کجی به فرهنگ خودی است!

به گزارش قدس آنلاین، تجمل گرایی یکی از پدیده های ناپسند اجتماعی است که با خود طمع سیری ناپذیر و عطش فزاینده برای مصرف گرایی و اشراف زدگی را به دنبال دارد تا جایی که دکان عقل و تفکر را تعطیل و دیده بینش را کور می کند. از این رو و در بررسی زمینه های روانشناسانه و جامعه شناختی این پدیده با سعید رضایی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی (ره)، در خصوص تجمل گرایی و زمینه های روانی بروز چنین رفتاری به گفت و گو نشسته ایم؛ گفت و گوی ما را با نویسنده کتاب «کفایت اجتماعی»، پژوهشگر علم روان شناسی و روان شناس کودک و خانواده می خوانید:

 

 

جناب دکتر رضایی! چه عواملی به لحاظ روان شناسی زمینه تجمل گرایی را در انسان ایجاد می کند؟

به نظر می رسد افرادی که در فرآیند رشد شخصیت خود دچار آسیب دیدگی شده، درخت و تن شخصیت آن ها در مسیر تندباد تحقیر، مقایسه، تهدید و حتی نصیحت قرار گرفته و برای ایمن کردن و محافظت از خود، مجبور هستند هزینه های هنگفت برای خویش بتراشند تا از نگاه تحقیر و مقایسه در امان و دور بمانند. در بزرگسالی نیز همین شرایط را می توان شاهد بود؛ افرادی که با هزینه های گزاف و بالا و هنگفت، صرفا می خواهند کمبودهای خود را جبران کنند. به عبارت دیگر از آن جا که این افراد از حرمت نفس پایین و نازلی برخوردار هستند، نگاه به خود را برابر و همسان با دیگران نمی بینند و هرگز این معادله در ذهن آن ها شکل نمی گیرد که من، من هستم و تو، تو هستی. بنابراین، همیشه حس می کنند مسیر زندگی آن ها تعادل نداشته و یک طرف آن از طرف دیگر آن، سنگین تر است و موازنه ندارد. لذا برای این که در این زمینه یک بالانس و توازنی ایجاد شود، مجبور می شوند به گونه ای رفتار کنند که به زعم خود این تعادل ایجاد شود در نتیجه دست به رفتارهایی همچون تجمل گرایی و زیاده روی می زنند.

 

در حقیقت این افراد از ضعف شخصیت و اعتماد به نفس رنج می برند و برای رهایی از این احساس، به جبران های افراطی دست می زنند و حتی گاهی نقش آن را بازی می کنند اگر چه شرایط تجمل گرایی و به اصطلاح بریز و بپاش را نداشته باشند لذا در توصیف، این گونه رفتار می کنند اما در عمل چیزی ندارند.

 

با دقت در رفتار و شخصیت این گونه افراد، به خوبی می توان دریافت یک نوع عدم تعادل در تار و پود شخصیت آنها نهفته است که روح بالندگی را در خود احساس نکرده، یا اگر احساس کرده باشند، باور و قبول ندارند. در واقع رگ و ریشه های این افراد در فرآیند رشد و گذشته خود و چتر تربیتی که بر سر آن ها سایه گسترده، دچار اختلال و مشکل است که می توان آن را در بستر مرجع عاطفه یعنی مادر، مرجع قدرت یعنی پدر و حتی اجتماع دریافت.

 

البته اگر علمی نیز به این مساله بنگریم و آن را مورد دقت و بررسی قرار دهیم، می توان رد پای مسائل ژنتیکی را هم در این اختلال مشاهده کرد. در حقیقت ما کمتر اختلال روانی داریم که ریشه ژنتیکی در آن وجود نداشته باشد. پدر و مادرِ ضعیف، فرزندانی شبیه به خود تربیت می کنند و در بسیاری از اوقات والدینی که خود از این ضعف برخوردار هستند، از مکانیزم دفاعی و جبرانی استفاده می کنند به این معنا که آن چه که خود نداشته اند، در فرزندان خویش جستجو کرده و می خواهند آن ها جبران کنند لذا این افراد به جای آن که شخصیت با صلابت و محکمی داشته باشند، شخصیتی ضعیف و متزلزلی خواهند داشت و مجبور می شوند به جبران های افراطی در قالب تجمل گرایی اعم از خرید و پوشش لباس های خاص و پر هزینه، آرایش های خاص و ... دست بزنند.

 

از سوی دیگر متاسفانه در شرایط امروز که تک فرزندی و دوری از مناسبات اجتماعی باب شده و روابط خانوادگی و بین فردی کم رنگ شده است، این رویکرد موجب شده خانواده تمام تربیت فرزند را به دست بگیرد و اگر در این فرآیند موفق عمل نکند، رگه هایی از خودپسندی و خودبزرگ بینی و خودبزرگ انگاری در او شکل می گیرد و زمانی که این فرزند رشد کرد و بزرگ شد و در اجتماع با دیگران حشر و نشر داشت، با کوچکترین اتفاقی خواهد شکست و برای رهایی از این احساس دست به کارهای افراطی می زند. بنابراین، در مجموع عوامل وراثتی و تربیتی بر شخصیت افراد تاثیر می گذارد و شخصیت هم در قالب رفتار، مسائل مختلفی از جمله تجمل گرایی را برون ریزی می کند.

 

چگونه می توان با ابزارهای روان شناسانه و اقناع روحی مردم در جامعه، مساله تجمل گرایی را از سبک زندگی حذف کرد؟

این مساله نیاز به بستر فرهنگی دارد. به صورتی که افراد خود را آن گونه که هستند، بپذیرند. اما نباید متولیان فرهنگی دست به اقداماتی بزنند که بر حس تجمل گرایی افراد و رواج آن صحه گذاشته و دامن بزنند. به طور مثال وقتی فیلم ها و سریال های تلویزیونی، تبلیغات رسانه ای و ... به این تشریفات کذایی و تجملات دامن می زنند، این رویکرد در رفتار مردم نیز نمود پیدا می کند و آن دسته از اشخاصی که دچار این اختلال هستند، با مشاهده این برنامه ها، رفتار اشتباهشان تشدید می شود. بنابراین، باید با تدبیر فرهنگی و اندیشه ای صحیح، از طریق رسانه های جمعی تجمل گرایی را کم رنگ کرد نه این که بر آن دامن زد.

در حقیقت انسان سالم کسی است که سه مولفه و معیار دارد؛ نخست آنکه واقعیت پذیر است، دوم مسوولیت پذیر و سپس اخلاق گرا. وقتی این سه ویژگی در چارچوب زندگی و فرهنگ و اجتماع از طریق تجمل گرایی متزلزل شود، خانواده و جامعه دچار بحران خواهند شد.

بنابراین، نخست باید فرهنگ و ساختار اجتماعی و روابط اجتماعی را به درستی تنظیم کرد. نباید فراموش کرد که مردم تابع بزرگان و مسوولان حکومتی هستند و رفتارهای آن ها در ارتباطات مردم تاثیر و انعکاس دارد و به عبارتی افراد جامعه مجری رفتارهای بالادستی های خود هستند. لذا مسوولان در رفتارهای مختلف خود به ویژه دوری از تجمل گرایی باید مراقبت داشته باشند تا تاثیر آن را بر رفتار مردم شاهد باشیم.

 

تا چه میزان تجمل گرایی ناشی از رواج روح اومانیستی علوم انسانی غربی است؟

به نظر می رسد این رویکرد درست نیست که مثلا من از حفاظت و صیانت از دارایی های خود کوتاهی کرده و دزد را متهم کنم. اگر ساختار صحیح و درستی داشته باشیم و معتقد به فرهنگ خود بوده و ساختار شخصیتی محکمی داشته باشیم، بیدی نخواهیم بود که با باد علوم انسانی غربی بلرزیم.

در حقیقت نمی توان تمام تقصیر را به گردن علوم انسانی غرب و غرب انداخت. شاهد این ادعا رویکرد کشورهایی همچون کره و ژاپن و ... است؛ چرا این کشورها این گونه نیستند و در دامان تجمل گرایی نیفتاده اند در حالی که حشر و نشر آن ها با غرب و اروپا بسیار بیشتر از ماست. در واقع ما نباید دهن کجی به فرهنگ خود داشته باشیم و نباید فیلم ها و نوشته ها و تولیدات ما به جای حرکت به سمت پیشرفت، بر تجمل گرایی که واگرایی و عقب ماندن را نتیجه دارد، تاکید داشته باشند.

 

بنابراین، شما معتقد به «از ماست که بر ماست» هستید تا دخالت دیگران در فرهنگ رایج؟

به نظر می رسد بحث تهاجم فرهنگی، علت تامه نیست بلکه یکی از علل است و این امر به ضعف خودمان باز می گردد و ما باید داشته های خود را حفاظت کنیم.

در واقع مُد گرایی، تجمل گرایی را دامن می زند. البته تجمل گرایی در جایی مشکل دارد که تبدیل به کمال پرستی شود نه کمال گرایی؛ به عبارت دیگر اگر تجمل گرایی در حد مدپرستی باشد و از بحث ایده آلیسم به کمال پرستی تقلیل یابد، مشکل ساز خواهد بود در غیر این صورت تمایل به شیک پوشی، رسیدگی به خود و سلامتی و زیبایی ظاهری فی نفسه امری ناپسند و مذموم نیست. لذا باید در حد مناسب و مسیر صحیح خود قرار گیرد نه در قالب اندیشه ای باطل و کمال پرستی در این زمینه.

شبستان

انتهای خبر/

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.