۲۲ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۷:۱۲
کد خبر: 359004
ارزان فروشی «رسانه ملی»

چهارشنبه گذشته در همین ستون شرح حال این روزهای صدا و سیما را نوشتم. اینکه در این سکوت و بی‌توجهی عامدانه یا از سر تساهل و تسامح مسؤولان مربوطه، چه دارد بر سر این رسانه بزرگ می‌آید. اما این، همه ماجرا نیست. اوضاع آشفته اقتصادی این سازمان سبب شده است، بیشتر انرژی مدیران ارشد آن معطوف به تهیه ملزومات و بودجه اولیه مجموعه باشد و عملاً از نظارت و کنترل کیفی آن غافل شوند. البته باید پذیرفت که با دست خالی، حفظ کیفیت حتی حداقلی نیز بسیار سخت می‌شود. با تمام این احوال اوضاع به نوعی پیش می‌رود که گویا همه چیز به حال خود رها شده است. شبکه‌های مختلف تمام هم و غمشان این شده است که با تولید برنامه‌های باری به هر جهت، کاری کنند که هم هزینه‌ای روی دستشان نگذارد و هم خوشایند مخاطب باشد. کاری که نه تنها هزینه‌ای نداشته که گاه درآمدی را هم به خزانه خالی سازمان واریز کند و پیشاپیش می‌توان حدس زد که نتیجه چنین رویکردی به کجا منجر شده و چه محصولاتی را سبب می‌شود.
با اوضاعی که ذکرش رفت، تلاش بسیاری از برنامه سازان در تولید برنامه‌هایی که باعث ارتباط دو جانبه بین مخاطب و رسانه ملی باشد، سعی در نمایش نوعی دموکراسی فانتزی است که تقلیدی محض از برنامه‌های مشابه در شبکه‌های ماهواره‌ای است. در آغاز این حرکت تلاش‌هایی شد که تا حد امکان این روند بومی شود. برنامه خندوانه نمونه‌ای از این تلاش بود. حرکتی که تا حدی نیز جواب داد. اما چنانکه قابل پیش‌بینی هم بود، در نوبت‌های بعد بسرعت این حرکت به ابتذال کشیده شد. زیرا متولیان برنامه‌های بعدی بر آن بودند تا هر جذابیتی که اقبال عام دارد، را به بهانه‌ای، به معرض داوری مردم بکشانند و با این فن، آنان را پای برنامه خویش بنشانند. در این مسیر آن‌ها آخرین اعتبارات و امتیازات رسانه ملی را هزینه می‌کردند تا برنامه‌ای که حامی مالی‌اش مثلاً فلان شرکت مخابراتی بود، بیشتر دیده شود و البته منفعت این بیشتر دیده شدن، نصیب مدیریت فروش آن شرکت می‌شد و می‌شود؛ به عبارت ساده‌تر ما آبرو، اعتبار و دار و ندار رسانه ملی را در چنین برنامه‌هایی به حراج می‌گذاریم تا ارزش افزوده فلان شرکت افزایش یابد.
نمی‌دانم، مدیران ارشد رسانه ملی و بالاتر از آن، بزرگان نظام متوجه این دامچاله‌ای که سر راه صدا و سیما پهن شده، هستند و می‌توانند عاقبت این مسیر را ببینند یا خیر؟
برای آنچه آمد مثال‌های زیادی هست. اما یک نمونه دم دست و اسفناک آن، همین برنامه‌ای است که بناست طی آن با رأی مردم؛ مجری و گزارشگر و... برتر انتخاب شود. مثل روز، روشن است که هدف آن بوده تا هر مخاطبی را با هر سلیقه‌ای، اعم از ورزشی و خانواده و سرگرمی و مذهبی و جدی و شوخی و... شکار کنند تا شاهد تبلیغ شرکت مربوطه باشد. اگر نه، در قدم اول می‌توان دریافت ترتیب دادن چنین رقابتی هیچ مبنایی جز شکار مخاطب ندارد و همچنین در قدم اول می‌توان دریافت که برنده این رقابت، نه مردم و مخاطبان هستند، نه مجریان و نه رسانه ملی، بلکه شرکتی است که برای فروش بیشتر و جلب نظر و گرفتن مشتریان بیشتر، ماهی خود را از این آب گل آلود صید خواهد کرد.
چرا و به چه قیمتی رسانه ملی خود را در معرض چنین آشفته بازاری قرار می‌دهد و آیا مسؤولان محترم این سازمان عریض و طویل متوجهند، با رواج این برنامه‌ها و برنامه‌سازی‌ها، چه بلایی دارد، بر سر رسانه ملی این نظام و سرزمین می‌آید؟

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.