قدس آنلاین/ آمنه مستقیمی: اقتصاد یکی از اثرگذارترین ابعاد زندگی بشر است که می‌تواند سبک زندگی انسان را دستخوش تحولات مثبت و منفی کند. از این رو اصلاح نگرش‌های اقتصادی و در پیش گرفتن سبکی درست از تعاملات مالی، می‌تواند گره‌گشای بسیاری از مشکلات انسان مانند از بین رفتن تبعیض‌ها و ناعدالتی‌های اجتماعی باشد.

 عدالت اجتماعی بدون «اقتصاد مقاومتی» محقق نمی‌شود

از این رو و با توجه به عنوان سال جدید یعنی «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» با حجت الاسلام والمسلمین محمود رجبی، عضو شورای عالی حوزه علمیه قم و عضو جامعه مدرسین درباره چیستی، چرایی و آثار اقتصاد مقاومتی به گفت و گو پرداخته ایم که مشروح آن را می‌خوانید:

 آیا تعبیر اقتصاد مقاومتی و اتکا به توانمندی‌های درونی در آموزه‌های اسلام نیز تصریح و توصیه شده است؟ فرهنگ اسلام و قرآن چه نگاهی به مسأله اقتصاد مقاومتی دارد؟
در فرهنگ دینی و آیات قرآن و روایت معصومان(علیهم السلام) بر لزوم خودکفایی جامعه اسلامی در بالاترین حد تأکید شده است، بنابراین چنین نگاهی به مسأله اقتصاد و معیشت می‌طلبد که اقتصاد مستقر در نظام اسلامی در برابر تهدیدهای خارجی مقاوم یعنی متکی به درون باشد تا اگر دشمنان اسلام بخواهند آسیب و بحرانی بیافرینند، سیستم اقتصادی مقاوم باشد و برابر بحران‌ها مقاومت کند؛ نه اینکه جامعه را متوقف کرده یا رو به افول ببرد.
تشبیهی که در آیه آخر سوره مبارکه فتح از جامعه اسلامی به نقل از آنچه در کتب آسمانی پیش آمده می‌شود، این است که انبیای الهی جامعه اسلامی را همچون نهالی می‌دانند که رشد می‌کند و روی پای خود می‌ایستد و به اندازه ای شکوفا می‌شود که پایه گذاران آن نظام و امت از آن همه رشد و بالندگی دچار شگفتی و دشمنان نظام اسلامی دچار خشم و کینه می‌شوند؛ بنابراین باید اقتصاد نظام اسلامی به اندازه ای خودکفا باشد که نه تنها دشمنان به آن آسیب نزنند، بلکه از این رشد به خشم بیایند!
طبیعی است اگر این اقتصاد مقاوم نباشد و ویژگی‌های اقتصاد مقاومتی را نداشته باشد، نه تنها چنین رشدی را ندارد، بلکه آسیب هم می‌بیند. از این رو، اقتصاد قوی و مستقل در قرآن و روایات مورد توصیه قرار گرفته و رمز و راز آن، «اتکا به درون» دانسته شده است؛ همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند: به مسؤولان گفته ام که باید به گونه ای برنامه ریزی اقتصادی کنید که اگر روزی شیرهای نفت بسته شد، اتفاقی رخ ندهد. البته این مهم، هم عزم جدی دولتمردان را می‌طلبد و هم نگرش صحیح آن‌ها به درون را و نیز اعتماد ظرفیت‌ها و نیروهای درونی را؛ از این رو درک صحیح آنان از توانمندی هایی که کشور به لحاظ منابع و نیروی انسانی دخیل در اقتصاد دارد، نقش مهمی در تحقق آن دارد و اگر چنین شناخت و نگرشی رخ دهد، آن‌گاه عزم جدی بر تحقق اقتصاد مقاومتی شکل می‌گیرد و آنچه رهبری انقلاب بر آن تأکید دارند عملی می‌شود وگرنه در حد شعار و حرف باقی می‌مانیم!

 با توجه به اینکه «اقامه قسط و عدل» و تحقق «عدالت اجتماعی» از اهداف کلان و چشم اندازهای روشن نظام اسلامی است، آیا اقتصاد مقاومتی به تامین این عدالت کمک و مسیر تحقق آن را هموار می‌کند؟
اگر اقتصاد ما به نظام‌ها و نیروهای بیرونی وابسته باشد، موازین ما هم تحت خواست‌های دیگران قرار می‌گیرد و چون نظام سلطه بر بی عدالتی استوار است، نظام ما هم از آن اهرم‌ها تأثیر گرفته و در مسیر بی عدالتی پیش می‌رود. اما اگر بر نیروهای خودی تکیه کنیم و نظام اقتصادی را بر اساس آموزه‌های دینی شکل دهیم، عدالت اجتماعی به بهترین شکل محقق می‌شود. چنانکه به تصریح قرآن از رسالت‌های مهم انبیا، «راهبری مردم برای اقامه قسط و عدالت» است. به عبارت بهتر، اجرای عدالت رسالت همه انبیا بوده و اگر اقتصاد مقاومتی با اتکا بر فرهنگ و آموزه‌های دینی محقق شود، عدالت هم به شکل مطلوب در جامعه پیاده می‌شود.
بنابراین اگر به این فرهنگ غنی باور داشته باشیم و راه حل معضلات و مشکلات را نهادینه سازی فرهنگ اسلامی بدانیم، باید در حوزه اقتصاد هم فرهنگ دینی را حاکم کنیم و با تحقق اقتصاد مقاومتی، عدالت به شکل مطلوب آن اجرا می‌شود.

 اقتصاد مقاومتی در پیاده سازی گفتمان‌هایی چون «عدالت و پیشرفت»، «الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» و «اصلاح سبک زندگی» که در بیانات رهبر معظم انقلاب مورد توصیه و تأکید است، چه نقشی ایفا می‌کند؛ آیا اصلاً می‌توان برای آن نقشی قایل شد؟
- جامعه اسلامی باید همواره به سوی تعالی و پیشرفت گام بردارد و در نقطه اوج باشد؛ بنابراین از محورهای جدی و مهم در رسیدن به این هدف، اقتصاد مقاومتی است؛ زیرا اقتصاد هم اثرگذار و هم اثرپذیر از فرهنگ است. بنابراین، عناوینی که رهبر معظم انقلاب در سال‌های اخیر برای سال‌ها برگزیده‌اند، هر یک حلقه ای از یک زنجیر است که اگر به صورت نظام‌مند تحقق یابند، به شکوفایی مادی و معنوی جامعه اسلامی می‌انجامد؛ اقتصاد مقاومتی هم یکی از این حلقه‌هاست.
البته باید توجه داشت اگر عنوانی برای یک سال انتخاب می‌شود، بدان معنا نیست که با پایان یافتن سال دیگر آن شعار و عملی کردنش رها شود؛ بلکه این عناوین در هر سال مکمل یکدیگر هستند. مسأله اقتصاد هم در این میان از عرصه هایی است که دشمن برای آسیب زدن به نظام و مردم ما روی آن متمرکز شده است. از این رو، رهبری انقلاب افزون بر انتخاب عنوان اقتصادی برای سال جدید - به منظور هشدار به مسؤولان و جدی گرفته شدن این اولویت و متوقف نشدن آن به شعار و همایش- بر اقدام و عمل هم تأکید کردند تا تأثیر این عنوان و اولویت  به طور ملموس مشاهده شود.

  با توجه به «قاعده نفی سبیل» در اسلام که بر بستن راه نفوذ و استیلای دشمن بر جامعه اسلامی تأکید دارد، آیا می‌توان اقتصاد مقاومتی را از بازوهای اجرایی این قاعده آن‌هم در شرایط کنونی که دشمن به طرق مختلف می‌کوشد بر کشورهای اسلامی نفوذ کند، دانست؟
- «نفی سبیل» یعنی نظام اسلامی به گونه ای تقدیر و اداره شود که سلطه بیگانه بر آن نباشد و اقتصاد مقاومتی در حوزه اقتصادی بیشترین نقش را در نفی سلطه بیگانگان بر نظام اسلامی خواهد داشت. چون اقتصاد بر دیگر عرصه‌ها نیز اثرگذار است، حتی به تحول دیگر حوزه‌ها نیز منجر می‌شود. استکبار جهانی با تمرکز بر اقتصاد کشورها و با از بین بردن استقلال و مقروض کردن آن‌ها، کشورها را متناسب با هدف مد نظر خود پیش می‌برد؛ بنابر این، یکی از عناصر مهم در نفی سبیل که در تعالیم دینی ماست، اقدام و عمل نسبت به اقتصاد مقاومتی است. نفی سبیل زمانی تحقق می‌یابد که اقتصاد مقاومتی با اتکا به فرهنگ دینی به مرحله اقدام و عمل برسد و اینجاست که سلطه دشمن از بین می‌رود؛ نه آنکه به شعار و همایش بسنده کنیم.

  تحول علوم انسانی همراه با نقد نظریات اقتصاد لیبرالیستی تا چه اندازه می‌تواند ما را هم در نظر و هم در بُعد اقدام و عمل به اقتصاد مقاومتی نزدیک و عامل کند؟
یکی دیگر از راهکارهای استکبار جهانی برای تثبیت سلطه خود بر دیگر کشورها علوم انسانی است، زیرا با آموزه‌های موردنظر خود از نظر فکری و نگرشی آینده سازان کشور را تحت تأثیر قرار می‌دهد تا نخست ارزش‌های خودی را با دیده تحقیر بنگرند و از سوی دیگر نسبت به فرهنگ سلطه احساس ضعف داشته باشند؛ وقتی تلقی مسؤولان، فرهیختگان و آینده سازان ما این باشد که باید فرهنگ غربی را پیاده کنیم، طبیعی است که نگرش ما در حوزه اقتصاد هم متأثر می‌شود. اما در مقابل اگر تحول علوم انسانی را با نقد زیربناهای فکری اقتصاد لیبرال و سلطه و ارایه مبانی جدید بر اساس فرهنگ دینی پایه ریزی کنیم، اندیشه‌ها و نظریات اقتصادی متناسب با فرهنگ دینی شکل می‌گیرد و نسلی تربیت می‌شود که معتقد است راه نجات، نظام و اسلام بر فرهنگ اسلام و اقتصاد مقاومتی استوار است. از این رو، اصلاح نگرش نخبگان و مسؤولان از نقاط عطف تغییر است و تحول علوم انسانی از حلقه‌های مهم در نفی سبیل و تحقق اقتصاد مقاومتی است. در طرف مقابل هم یکی از راه‌های نفوذ دشمن، دستکاری در نگرش آنهاست تا اقتصاد بیمار و تحت سلطه خود را در جامعه شکل بدهد.

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.