در دوران طاغوت تحصيل در دانشگاهها و اشتغال در دستگاههاي دولتي براي بسياري از مردم بويژه متدينين محل اشكال و شبهه بود و تحت هيچ شرايطي براي تحصيل فرزندانشان در دانشگاهها و دستگاههاي دولتي به دليل غرق در فساد بودن و اشكال شرعي دانستن دريافت حقوق از نظام طاغوت نمي توانستند اعلام رضايت داشته باشند، اما امروز حتي در بخش بسيار كوچكي كه ممكن است با انقلاب اسلامي و نظام همراه و هماهنگ نباشند،
نمي توان شبهه ورود در دانشگاه و دستگاههاي دولتي را به فراواني و گستردگي مشاهده کرد و اين يكي از كمترين آثار و بركات انقلاب اسلامي و قيام امام راحل قدس الله النفسه الزكيه است.
-در مجال نظام اسلامي تأمين تمامي نيازهاي مردم در عرصههاي مختلف داراي ارزش و اهميت است و چه بسا افراد متعهد و توانمند كه مخلصانه در عرصههاي تحصيلي و خدمتگزاري وارد شده و علاوه بر انجام وظيفه و خدمت به مردم موجبات جلب رضايت پروردگار متعال را براي خود رقم ميزنند، بويژه خادمان متعهد و متخصص در نهادهاي انقلابي كه عزت آفرين براي ميهن اسلامي بوده و تا مرحله بذل جان و نثار خون براي اسلام عزيز و انقلاب اسلامي جانفشاني و فداكاري داشته اند؛ طوبي لهم و رزقنا الله لنا.
- يكي از آموزههاي انقلاب اسلامي احيای روحيه تكليف مداري و وظيفه مندي بود كه در جاي جاي انقلاب درخشيد و آثار و بركات آن موجب افتخارات فراواني گرديد و اين آيينه و افق همچنان در مسير بسياري از مردم بويژه جوانان گرانقدر وجود دارد و با همه وجود مجموعه اتفاقات، شرايط، اوضاع، احوال، نيازها، كمبودها، اولويتها و… را رصد ميكنند تا ببينند و بتوانند تشخيص دهند كه تكليف و وظيفه چيست.
- به نظر ميرسد يكي از موضوعات با اهميت كه كمتر به آن پرداخته شده و ميزان اهميت آن براي همگان بخصوص نوجوانان و جوانان عزيز تبيين و توضيح داده نشده است، شرايط، اوضاع و احوال، تهديدها، اولويتها در موضوع تحصيل علوم اسلامي و حوزههاي علميه است. شايد بررسي و اطلاع از برخی پديدههاي شومي كه امروز گريبانگير امت اسلامي و بلكه بشريت شده بازخواني پشتوانه آن بتواند براي آشنايي و درك ضرورت تحصيل در حوزههاي علميه مفید واقع شوند.
- داعش و جنايات آن، خيانتهاي فجيع و وحشيانه اي كه با نام و به دست عوامل داعش امروز بيش از 5 سال است، مردم منطقه را گرفتار ساخته بر هيچ انسان آزاده و فهيمي پوشيده نبوده و قابل انكار
نمي باشد.
- آمار داعش از جمله موضوعاتي است كه تاكنون منبع و مرجع معتبري نتوانسته اطلاعات و آمار قطعي و روشني از آن ارایه دهد، اما آنچه تاكنون مطرح شده؛ سازمان سيا در ماههاي پاياني سال 2014 تعداد اعضاي اين گروه را بين 20 تا 31 هزار نفر اعلام كرد، در حالي كه رامي عبدالرحمن، مدير مركز حقوق بشر سوريه مستقر در انگليس گفته داعش تنها در سوريه نزديك به 50 هزار نيرو دارد و از طرفي رئيس ستاد مشترك نيروهاي مسلح روسيه اعلام داشته براساس تخمينهاي مسكو، داعش حدود 70 هزار عضو با مليتهاي مختلف دارد، ولي جالب توجه است كه فواد حسين يكي از مقامهای منطقه كردستان چندي پيش در گفتوگو با روزنامه اينديپندنت تعداد اين نيروها را نزديك به 200 هزار نفر اعلام كرده و كشورهاي مبدأ نيروهاي تشكيل دهنده داعش از 42 كشور تا 81 كشور بعضاً 120 كشور ذكر ميشود؛ آنچه بناست در اين نوشتار به آن اشاره شود وسعت كشتار و فجايع داعشيها نيست كه امر كاملاً واضحي است، اما غرض اين مطلب جلب توجه همگان بويژه نخبگان به يك امر مهم و بسيار قابل توجه است و آن اينكه نه بسترها و زمينههاي پيدايش داعش از ابتدا تا انتها نظامي بوده و نه نابودي و انهدام داعش صرفاً و به طور كامل با عمليات نظامي و جانفشاني مجاهدان و رزمندگان اسلام ناب و شهداي عزيز به پايان ميرسد، بلكه بستر و زمينه رشد داعش فرهنگي و تربيتي بوده است و مبارزه اصلي و ادامه دار با داعش و تفكرات وحشيانه اين گروه بايد فرهنگي و تربيتي باشد.
جريان فكري و تربيتي سلفي گري
- البته عملكرد داعش و روند اتفاقات و جنايتهايي كه در دوره ظهور و بروز اين گروه جنايتكار مشاهده شد، به علاوه تنظيم هندسهاي كه در پشتيبانيهاي سياسي، مالي، فكري و... براي آن به وجود آمد، بسياري از صاحب نظران و تحليلگران بر اين باورند كه ميان داعش و طالبان به طالبان امروز افغانستان تفاوتهاي جدي وجود دارد و مبارزات طالبان در مقابل داعشيها در افغانستان اين تلقي را تقويت كرد و امروز برخي بر اين باورند از گروهها و جريانهايي كه ميتواند در بخشهايي از منطقه انگيزه و توان لازم را براي مقابله با داعش داشته باشد، همين طالبان افغانستان هستند اما با همه اين ملاحظات دو مطلب همچنان باقي است و نمي توان براحتي از آن عبور كرد؛ اول اينكه در قريب دو دهه گذشته بنيانگذار اعمال و رفتاري كه ميتواند به لحاظ شباهت و الگو از آن به عنوان نقطه آغاز و سرمنشأ كار داعشيها ياد كرد، همين عملكرد طالبان بود بويژه چه ظلمها و چه احكام، دستورها و فتاوايي به نام دين به مردم مظلوم افغانستان همين طالبان تحميل نكردند و مطلب بعد ارتباط و اتصالي است كه جريان فكري و تربيتي سلفي گري و آموزش و تربيت طالبان با بخش قابل توجهي از منابع انساني داعش پيدا نموده است، اما مطلع شدن از برخي سازماندهيهاي ايجاد شده در همين قريب دو دهه براي آموزش و تربيت طالب ميتواند مورد توجه قرار گيرد.
- مدارس ديني در پاكستان اكنون به مراكز مهم براي تربیت طالبان و گسترش افراطيت و بنيادگرايي مبدل گرديده است، در کشورهایی چون پاکستان و هند، دیوبندیها تحت تأثیر عربستان قرار گرفتند و مدارس آنها از 900 مدرسه در سال 1971 به 25 هزار مدرسه در سال 1988 ارتقا یافت و آماری که در حال حاضر از طالبان شاغل به تحصیل در مدارس پاکستان نقل میشود عدد 2 میلیون نفر میباشد و در دانشگاه اسلامی مدینه که اختصاص به آموزش مذاهب اربعه با رویکرد وهابیت و اشراف سلفی گری افراطی دارد، از اعطای بورسیه تحصیلی به 121 هزار و 192 نفر به دانشجویان 100 کشور جهان در فاصله سالهای 1398 ه. ق تا 1406 ه. ق یاد می شود.
- اگرچه شرايط كليسا و مسيحيت به دلایل متعدد نشانههاي افول و ضعف را بسيار جدي و قابل توجه در مقايسه با دهههاي قبل با خود به همراه دارد، اما كمي اطلاع از برخي تبليغات مسيحيت شايد مفيد باشد.
نفوذ در محافل فرهنگي
با توجه به تقسيم بنديهاي موجود در مسيحيت كه به سه دسته اصلي كاتوليك، ارتدكس و پروتستان تقسيم شده و عمده فعاليتهاي تبليغي و فرهنگي مربوط به گروه پروتستان ميباشد، شيوهها و راهكارهای تبليغي آنها بسيار قابل توجه است، يك نويسنده مسيحي ميگويد: «اروپا در جنگهاي صليبي از راه شمشير ضرر كرده اكنون تصميم گرفته تا از راه تبشير به مقاصد خود برسد. اروپا ميخواهد با اين جنگ صليبي جديد بدون خونريزي به هدف برسد. اروپا براي رسيدن به اين هدف كليسا، مدارس، بيمارستان و... را استخدام و مبشرين را منتشر كرده است. »
نفوذ در محافل فرهنگي و تلاش در جهت سست ساختن بنيان فرهنگهاي ديگر، از اهم فعاليتهاي روحانيون مسيحي ميباشد. اينها از طريق مراكز فرهنگي، راديو و تلويزيون و ديگر رسانهها در جهت تبليغ آيين مسيحيت ميكوشند، راديو واتيكان، روزانه به 36 زبان برنامه پخش ميكند. يك گروه مسيحي به نام «باسيت ها» 112 ايستگاه راديو در 38 سرزمين دارد. در سال 1980 ميلادي تنها براي راديوي جنوب شرقي آسيا، بودجه معادل 20 ميليون دلار اختصاص يافت. اين راديو به 28 زبان آسيايي برنامه پخش
ميكند. واتيكان در سراسر دنيا 5 هزار مجله و روزنامه در 2 ميليارد تيراژ منتشر ميكند.
در خود واتيكان افزون بر روزنامه ايتاليايي كه از 120 سال پيش منتشر ميشود، همه هفته مجلههاي متنوعي به زبانهاي انگليسي، فرانسوي، آلماني، اسپانيايي و پرتغالي روانه بازار ميشود. يك جمعيت مذهبي كه در ترويج آيين مسيحيت فعاليت ميكند، روزنامهاي به نام «برج مراقبت» دارد كه به هشتاد زبان و در تيراژ 80 ميليون منتشر ميشود. در بخش آموزش و اعزام مبلغان مسيحي پس از جذب افراد، اصول، تعليم و آداب و رسوم مسيحيت به آنان آموزش داده ميشود. اين مرحله در دو مقطع مقدماتي و عالي تحقق مييابد.
كليسا مبلغان را چنان آموزش ميدهد كه بر خلاف مردم عادي وجود خود را ضروري ندانند. يكي از روحانيان كليسا ميگويد:
« يك هيأت تبليغي كه از نظر شهيد دادن مشكل داشته باشد، بيفايده است. » همه اينها بخشهايي از فعاليتها و اتفاقاتي است كه در سراسر جهان براي تسخير و حاكميت ذهن و افكار در حال انجام
است.
در ميان آنچه حایز اهميت است و ميطلبد بيش از گذشته توسط نخبگان بويژه عالمان ديني و روحانيون حوزههاي علميه مطرح و اطلاعرساني شود، اينكه فرصتها و ميدانهايي كه به بركت انقلاب اسلامي، امام راحل و راهبري مقام معظم رهبري، مجاهدت علماي انقلابي و ايثارگران بويژه شهدا براي نشر و گسترش اسلام ناب محمدي صلي الله عليه و آله و مكتب اهل بيت عليهم السلام به وجود آمده است.
عزت و اقتداری که شیعه در لبنان به برکت مقاومت اسلامی و حزب الله پیدا کرد، شکستی که آمریکا بعد از حضور رسمی نظامی به همراه متحدانش پس از سرنگونی صدام در عراق داشت و مجبور شد بعد از 10 سال کشتار و خونریزی شبانه این کشور را ترک کند، تغییر موازنه جنگها در فلسطین که همیشه پیروزی و پیشروی با ارتش رژیم اشغالگر بود، دیگر این اصل ثبات و پایداری گذشته خود را از دست داد و مقاومت مردم در غزه و پیروزی جنگ 22 روزه یکی از آنها بود.
اگر قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در غرب قاره آفریقا در کشور نیجریه فقط 5 هزار شیعه وجود داشت امروز بیش از 7 میلیون شیعه در نیجریه حضور فعال دارد و قطعاً نقش و خدمات عالم مجاهد جناب آقای زکزاکی در پیشرفت شیعه به عنوان یک روحانی دلبسته به انقلاب اسلامی، امام راحل و رهبر معظم انقلاب قابل توجه است. الیور شابرادت، اسلام شناس آلمانی اعلام میکند: «انقلاب اسلامی سال 1979 ایران حادثهای بسیار تأثیرگذار در عرصه جهان بویژه جهان تشیع بود که منجر به گسترش مطالعات شیعی در اروپا بویژه انگلیس شد. او میگوید: مطالعات شیعی در دانشگاههای بریتانیا، در دانشگاهها و مؤسسات انگلیس همچون دانشگاه چستر، گلاسکو، دورهام، ادینبورک و اکستر کار شده و گسترش یافته و در جریان است. به این ظفرها و فرصتها اضافه شود، میدانها و مجالهایی که در داخل کشور برای حضور مسؤولانه و پاسخگویی حوزویان در عرصههای مختلف ایجاد شده است.
در حال حاضر کشور دارای 78 میلیون نفر جمعیت با 31 استان، 1148 شهر، بیش از 60 هزار روستا، 60 هزار مسجد، 830/91 مدرسه آموزش و پرورش در شهر و روستا با حدود 13 میلیون دانش آموز، 2515 دانشگاه و مؤسسه آموزش عالی با 4 میلیون و 800 هزار دانشجو و حداکثر مجموعه روحانیون موجود در کشور اعم از کهنسالان و پیشکسوتان که به دلیل شرایط جسمی امکان فعالیت عمدهای ندارند تا میانسالان و جوانان و نوجوانان یعنی عزیزانی که سالهای آغازین تحصیل در حوزه علمیه را سپری میکنند و عملاً امکان پذیرش مسؤولیت رسمی و مستمر را نمیتوانند داشته باشند، همه و همه حدود 150 هزار نفر میباشد. به همه این موارد اضافه شود مسؤولیتها و انتظاراتی که فرا روی حوزویان و روحانیان قرار گرفته است، تحول در علوم انسانی، تولید علم با افق ایجاد تمدن نو اسلامی، مشارکت و حضور فعال در اجرای نقشه علمی کشور، سند تحول آموزش و پرورش، پاسخگویی به نیازهای کنونی نظام در مسایلی از قبیل مباحث بانک ها، اقتصاد اسلامی، کاهش طلاق، استحکام خانواده، مقابله با آسیبها و تهاجمات عرصه فرهنگ، تأمین محتوای نظارت و مشاور در فعالیتهای هنری و رسانهای که رعایت نیاز حداقلی در افق یک جامعه اسلامی تأمین شود، تأمین قاضی و روحانی برای دستگاه قضایی، مراکز آموزش عالی و دستگاههای مختلف نظام و...
طرح یک پرسش
همه این مطالب مقدمههایی بود برای طرح این پرسش:
امروز جهاد و مقاومت در میدان جنگ و نبرد نظامی در مقابله با داعش و عوامل افراطی و سلفی گریهای بدون منطق با حضور مجاهدان و رزمندگان و آزادگان با مدیریت و فرماندهی دلاورمردانی همچون حاج قاسم سلیمانی اداره میشود، ما برای نبرد گسترده تر و طولانی در میدان علم و فرهنگ با این اندیشههای بازتولید شده نظام سلطه و برای حضور و انجام وظیفه و تکلیف در میدانهای بزرگ که در سایه انقلاب اسلامی به وجود آمده باید بگوییم کجایند مجاهدان، رزمندگان، دلاور مردانی همچون حاج قاسم سلیمانی... .
حقیقتاً برای یک نوجوان و جوان مستعد، علاقه مند و متعهد که میتواند در سنگر تحصیل در حوزه علمیه به عنوان یک مجاهد حاضر شود، اولویت تحصیل در حوزه علمیه کدام گزینه برایش صحیح میباشد؟
الف) اولویت اول
ب) اولویت دوم
ج) اولویت سوم
د) هیچکدام
حسن ختام این نوشتار را به دو فراز از سخنان حضرت آیت الله العظمی خامنهای اختصاص میدهم:
* نظام اسلامی به لحاظ نظری و علمی، محتاج علمای دین و حوزههای علمیه است و به تلاشهای آنها مستظهر و پشتگرم است.
* در گذشته در بعضی شهرهای بزرگ، ده نفر مجتهد وجود داشتند که هر کدام از آنان برای اداره دویست شاگرد خوب کافی بودند، اما امروز یک نفر هم مثل چنین افرادی در آن شهرها نیست... مبلغ به قدر کافی از حوزه گسیل نمیگردد. الان در آفاق دنیا – آفریقا و اروپا و آسیا – مرتب از ما روحانی میخواهند.
نظر شما