پس از آنکه اعلام شد آقای روحانی رئیسجمهور محترم جمهوری اسلامی ایران در تاریخ یازدهم و دوازدهم فروردین ماه سالجاری طبق برنامهای از پیش تعیین شده، به جهت تحکیم روابط سیاسی و اقتصادی به اتریش سفر خواهد کرد، خبرگزاریها اخبار لغو این سفر را به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دولت اعلام کردند که باعث ارائه تحلیلهای متفاوتی در داخل و خارج از کشور در اینباره شد. با اعلام خبر سفر آقای روحانی به اتریش، گروهکهای ضد انقلاب و معاند که در رأس آن سازمان تروریستی منافقین نیز قرار دارد، با اعلام فراخوانی تمامی نیروهای خود را در اروپا برای حضور در این تظاهرات گردآوردند، همچنان که در فرانسه نیز پیش از آن چنین تجمعی را سازمان داده بودند. به نظر میرسد برای بررسی هر چه بیشتر این موضوع باید چند نکته اساسی و مهم مورد توجه قرار گیرد.
یکم:
تلاش برای اختلال در روابط خارجی و نشان دادن چهره زشت و ضد حقوق بشر از جمهوری اسلامی ایران، یکی از حربههای سازمان منافقین علیه کشورمان بوده و هست. همچنین اعضای این گروهک تلاش میکنند، زمانی که مسؤولین ایرانی در کشورهای اروپایی حضور دارند، با برپایی تظاهرات(که معمولا با سردی نیز برگزار میشود) علیه جمهوری اسلامی ایران، رسانههای خارجی را به خود جلب کرده و اقدام به سیاهنمایی و نشان دادن چهره غیرواقعی از داخل ایران نمایند. شاهد این سخن نیز تظاهراتی بود که اعضای این گروهک تروریستی در سفر اخیر رئیسجمهور به فرانسه برگزار کردند.
منافقین که امروز با ژستی دموکراتیک و طرفدار حقوق بشر دست به این اقدامات تبلیغاتی میزنند در کارنامه سیاه خود ترور هفده هزار شهروند ایرانی را دارند. یکی از سؤالاتی که همواره به ذهنها متبادر میشود، چرایی حضور این افراد در کشورهایی است که ادعای مبارزه با تروریسم را دارند.
سیاستمداران این کشورها که هم اکنون در معرض تهدید و خطرات تروریسم هستند، بهتر از هرکس میدانند که تروریسم یک ابزار سیاسی است و با این بهانه که چنین تجمعاتی یک آکسیون انتقادی صرف است، نمیتوانند و نباید به گروهکهایی که سابقه و ماهیت تروریستی دارند و به هر وسیله ممکن از جمله تروریسم و حقوق بشر برای پیشبرد اهداف خود بهره میبرند، اجازه تجمع دهند.
از آن بالاتر کشورهای اروپایی بدلیل پناه دادن و اجازه فعالیت آزادانه منافقین خلق علیه جمهوری اسلامی و نشان دادن تصویر خلاف واقعیت و دروغ علیه جمهوری اسلامی، باید پاسخگو باشند.
دوم:
تروریست، تروریست است، چه در خاورمیانه چه در اروپا؛ برای تروریست فرقی نمیکند که عملیات تروریستی را در ایران، عراق و سوریه انجام دهد یا این عملیات را در قلب اروپا. اتحادیه اروپا باید این نکته را بخوبی درک کند که پناه دادن به تروریستهایی که مبتکر سبک عملیاتهای انتحاری، ترور و بمبگذاری از سه دهه قبل علیه مردم ایران بودهاند، میتوانند این عملیات را در اروپا نیز اجرایی کنند.
این که سیاستمداران اروپایی براحتی امنیت شهروندانشان را با مماشات با این قبیل از گروهکهای خشونتطلب و خطرناک معاوضه میکنند، امری است که بایستی افکار عمومی این کشورها درباره آن مطالبه کنند، اما میتوان گفت که سیاستمداران اروپایی حقیقتاً از ترس اقدامات تروریستی آنهاست که دست به هیچ اقدام جدی برای پاکسازی و ریشه کن کردن این پدیده شوم نمیزنند. همین عدم اراده سیاستمداران غربی بود که باعث شد تا دولت فرانسه در مقابل باجخواهی و وحشیگری عوامل منافقین که در قالب خودسوزی و تجمعات غیرقانونی متبلور شد، مریم رجوی را آزاد کند و از پیگیری پرونده تخلفات این گروهک در این کشور صرفنظر کند.
سوم:
برخورد با تبلیغات و اقدامات دروغ و خلاف واقع علیه نظام جمهوری اسلامی در سطح بینالمللی، بر عهده دستگاه دیپلماسی کشور است که میبایست با روشنگری و اقدام مناسب چنین اقداماتی را خنثی کند.
واقعیت آن است که مهمترین رسانهای که میتواند هم در این راستا به یاری دستگاه دیپلماسی کشورمان بیاید و هم چشم و گوش افکار عمومی غرب را باز نماید و به سیاستمداران غربی جرأت برخورد با تروریستها را بدهد، خانواده قربانیان اقدامات تروریستی این گروهکها هستند که سالهاست به طرز ظالمانهای کشورهای غربی آنها را از پیگیری حقوق خود محروم کردهاند. امیدواریم دستگاه دیپلماسی ما با درک این ضرورت، زمینه حضور این خانوادهها در کشورهای اروپایی که بطور خودجوش هزاران برگ از اسناد جنایات این گروهکها را گرد آوردهاند، فراهم کنند.
نظر شما