گروه معارف قدس آنلاین/سید محسن بحرینی؛ یکی از مهم‌ترین عوامل احساس شادی و رضایت از زندگی وجود افرادی است، که ما را دوست بدارند و در کنارشان احساس آرامش کنیم. در این مطلب می‌خواهیم به ارائه راهکارهای داشتن رفقای صمیمی و حفظ آنها بپردازیم:

راهکارهایی برای «ابد و یک روز» دوستی!

به گزارش سرویس فرهنگ قدس آنلاین، حجت الاسلام و المسلمین نظافت، در ادامه شرح حکمت‌های نهج‌البلاغه به بیان اهمیت دوستی، راه‌های دوست‌یابی و حفظ آن پرداختند: امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در دهمین حکمت نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «خالِطُوا النَّاسَ مُخالَطَةً إن مُتُّم مَعَها بَكَوا عَليكُم و إن عِشتُم حَنُّوا إليكُم» با مردم به شکلی ارتباط برقرار کنید که اگر مردید بر شما گریه کنند و اگر زنده بودید مشتاق و علاقه‌مند به شما باشند.

هدف دوستی؛ قرب الهی

فایده دوستیها باید نزدیک شدن به خدا باشد، اگر دو نفر باهم دوست هستند، باید روزبهروز وضع فکری آن‌ها بهتر و سالمتر از قبل باشد. راه سنجش مفید یا مضر بودن دوستی، این است که انسان ببیند اگر بمیرد آیا مرگ او اشک دیگران را در پی دارد یا نه، اگر چنین بود پیداست که او درست عمل کرده و این رفاقت سازنده بوده است، یا بررسی کند هماکنون که در میان دوستانش به سر میبرد، آیا آنها به او تمایل دارند و اطراف او جمع میشوند یا خیر. گاهی انسانها از برخی از افراد میگریزند و از بودن در کنار آنها رنج میبرند. در این صورت پیداست که فرد خوب عمل نکرده است.

عوامل جذب حداکثری

حال سؤال اینجاست که چه کنیم تا وجودمان برای دیگران مایه سرور و مرگمان باعث حزن آنها گردد؟ البته لازم به توضیح است که انگیزه مؤمن از خدمت و معاشرت با مردم، بیرون آوردن اشک آنها نیست، لکن وقتی انسانی در فراق فردی اشک میریزد، یک علامت و نشانه برای سنجش رابطه انسانی اوست.

در ذیل به بیان برخی از راههای جذب در آیات و روایات میپردازیم:

نرمخو بودن: امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در نهجالبلاغه فرمودند: «مَنْ لَانَ عُودُهُ کَثُفَتْ أَغْصَانُ»[1]؛ هر كه چوبش نرم باشد، شاخه‏هاى آن انبوه شود. این به این معناست که نرم‌خو بودن سبب فراوانی دوستان میگردد.

الفت داشتن: در جای دیگری از نهجالبلاغه داریم: «قُلُوبُ الرِّجَالِ وَحْشِیَّةٌ، فَمَنْ تَأَلَّفَهَا أَقْبَلَتْ عَلَیْهِ»[2] دل‏هاى انسانها وحشى و رمنده است، هرکس با آنها انس گیرد رو بهسوی او مى‏کنند.

خوشرویی: خوشرو بودن از دیگر عوامل جذب است. امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در این رابطه می‌فرمایند: «الْبَشَاشَةُ حِبَالَةُ الْمَوَدَّةِ»[3] یعنی چهره گشاده دام دوستی است. قرآن کریم نیز به لزوم حُسن برخورد با دیگران تأکید کرده میفرماید: «قُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْناً »[4] قابلتوجه اینکه لفظ «ناس» به معنی تمام مردم است، صرفنظر از اینکه چه اعتقاد و مسلکی دارند. بهعبارتدیگر حتی کسانی که معتقد به شما نیستند را نیز جذب کنید و درجای دیگری از قرآن میفرماید؛ چيزهايى كه مشركين عبادت میکنند را دشنام ندهید.[5] حال که مسلمانان در برابر اهل کتاب و مشرکین چنین وظیفهای دارند، رفتارشان با مسلمانان جای خود دارد اما متأسفانه در دنیای اسلام چه در میان شیعیان و چه در بین اهل تسنن انسانهای تندرو که یکدیگر را به کفر متهم میکنند، وجود دارند که اینچنین رفتار مخالف سنت نبوی(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) و سیره ائمه اطهار(علیهم‌السلام) و آیات قرآن کریم است.

سکوت: یکی دیگر از راههای جذب، سکوت بجاست؛ اینکه انسان متوجه شرایط کلامی و زمانی باشد و سخنش را در موقعیت صحیح آن بیان کند. چراکه اگر سخن در موقعیت مناسب مطرح نگردد، چهبسا باعث آزار رساندن به فرد و دفع او گردد.

انصاف: انصاف ورزیدن و منصف بودن نیز سبب جذب است. چراکه شخص بیانصاف دیگران را نمیبیند و موقعیت افراد برایش اهمیت ندارد. امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «بِالنَّصَفَةِ يَكْثُرُ الْمُوَاصِلُونَ»[6] آنگاه که انصاف باشد مواصلهها زیاد میشوند. منظور از مواصله، ارتباط و اتصال با افراد است. مردمان از انسانهای بی‌انصاف گریزان هستند.

اصلاح ارتباط با خداوند: از دیگر عوامل اصلاح ارتباط با مردم، اصلاح ارتباط با پروردگار عالم است. همانطور که امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) در نهجالبلاغه فرمودند: «مَنْ أَصْلَحَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النَّاس»[7] هرکس رابطهاش را با خداوند اصلاح کند، خداوند رابطهاش را با مردم نیکو گرداند.

نکاتی برای نگهداشتن دوست

اما با اینکه دوست‌یابی از اهمیت زیادی برخوردار است، براساس سخنان حضرت اهمیت حفظ دوستان از آن نیز بیشتر است. مولا در حکمت دوازدهم نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اكْتِسَابِ الاْخْوَانِ، وَأَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ» ناتوانترین مردم كسى است كه در دوستیابی ناتوان است و از او ناتوانتر آنکه دوستان خود را از دست بدهد. در ادامه به بیان راهکارهایی برای حفظ دوست میپردازیم:

زود عصبانی نشدن: آدمهای تندخو و عصبانی مزاج بهسرعت دوستان خود را از دست میدهند. خداوند در قرآن کریم به پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) میفرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ»[8] اگر تندخو و سنگدل بودی، مردم از دوروبرت رانده میشدند.

متوقع نبودن: انسانهایی که پرتوقعاند، از اینکه توقعاتشان از دیگران محقق نمیشود، ناراحت هستند و این ناراحتی ممکن است میانه دوستان را خراب کند.

اهل تحمل بود: اگر اهل تحمل باشیم، دوستان‌مان را از دست نمیدهیم. انسان باید توجه داشته باشد که در رفاقت بالاترین نمره از آن خداوند و پیامبر اکرم و ائمه اطهار(علیهم‌السلام) است و بقیه موجودات کموبیش دارای مشکلاتی هستند. در این بین نکته مهم این است که ناراحتیها به کینه و عقده تبدیل نشود. انسانها را با مشکلاتی که ممکن است به بار بیاورند باید تحمل نمود. این همان اصلی است که در شعر چنین بیان شده است: «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است، با دوستان مروت با دشمنان مدارا». حضرت موسی(علیه‌السلام) در مواجهه با فرعون از خداوند درخواست اسلحه نمیکند، بلکه شرح صدر طلب میکند. امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) هم در نامه ۳۱ می‌فرمایند: «احْمِلْ نَفْسَكَ مِنْ اَخِيكَ عِنْدَ صَرْمِهِ إيَّاكَ عَلَى الصِّلَةِ» یعنی خودت را وادار کن با کسی که با تو قطع رابطه کرده است، ارتباط برقرار کنی و رابطه قطعشده را وصل کنی. این عبارت در مسائل خانوادگی نیز صادق است؛ به عنوان مثال اگر زن و شوهری باهم قهر کردهاند، هر یک از همسران سعی کند ارتباط را برقرار کند ولو اینکه نازکشی کند. در ادامه این نامه حضرت می‌گویند: «عِنْدَ صُدُودِهِ عَلَى اللَّطَفِ وَالْمُقَارَبَةِ» اگر او اعراض کرد تو لطف کن «وَعِنْدَ جُمُودِهِ عَلَى البَذْلِ» اگر کسی دوستی دارد که تحویلش نمیگیرد، مثلاً به سفر رفته برای او سوغات نیاورده است یا مهمانی داشته است و دعوتش نکرده است؛ مولا می‌فرمایند در برابر چنین دوستی انسان باید خود را وادار کند که رفتاری عکس او داشته باشد. یعنی در مهمانیاش دعوتش کند، به او سرکشی کند و در دیگر مناسبتها و روابط دوستی به او بذل عنایت ورزد. در ادامه حضرت فرمود: «وَعِنْدَ تَبَاعُدِهِ عَلَى الدُّنُوِّ» اگر دور شد خودت را وادار به نزدیکی کن، «وَعِنْدَ شِدَّتِهِ عَلَىاللِّينِ» اگر عصبانی بود، تو نرمی کن. «وَعِنْدَ جُرْمِهِ عَلَى الْعُذْرِ» و هرگاه خطای مسلم انجام داده، برای آن خطا، عذر و بهانه بتراش. مثلاً اگر کاری را بهموقع انجام نداده است، بگو میدانم زحمت کشیده بودی، اما مشغله داشتی یا موقعیتهای مکانی و زمانی یا شرایط آبوهوا را بهانه بیاوریم.

 

خاطر نشان می‌شود،‌ سرویس فرهنگ خبرگزاری قدس آنلاین انشاء‌الله روزهای شنبه و سه‌شنبه به مرور موضوعی حکمت‌های نهج‌البلاغه مولانا امیرالمؤمنین(ع) در کلام حجت‌الاسلام و المسلمین نظافت خواهد پرداخت.

 

 

[1] نهجالبلاغه، حکمت 205

[2] نهجالبلاغه، حکمت 50

[3] نهجالبلاغه، حکمت 6

[4] بقره، 83

[5] سوره مبارکه انعام، آیه 108

[6] نهج البلاغه، حکمت224

[7] نهجالبلاغه، حکمت 89

[8] آل عمران، 159

 

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.