۱ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۰۷:۳۰
کد خبر: 370659

آیت الله مکارم شیرازی

امام علی(علیه السلام)  تجلی توحیدباوری

 یکی از بزرگ‌ترین افتخارات شیعه و همه عالم بشریت، حضور قدسی حضرت علی(علیه السلام) در زمین است، شخصیت برجسته ای که تمام وجودش غرق در کلام حق و توحید باوری به معنای حقیقی کلمه است.
مولای متقیان(علیه السلام) در حقیقت با تمام وجود خود  توحید و توجه به ذات یگانه پروردگار را تعریف و تبیین می‌کند، چنانکه در بررسی سیره و مشی زندگی این امام همام، هرآنچه از دین باوری، خداشناسی و حقگویی در وجود حضرت مستتر است.
در اندیشه حضرت علی(علیه السلام) تمامی آنچه در هستی آفریده شده، معرف توحید است و آن حضرت در فرازی از خطبه دوم نهج البلاغه به ریشه تمام نیکی‌ها، پاکی‌ها، فضایل و افتخارات؛ یعنى شهادت به توحید اشاره کرده و مى‌فرماید: « وَ اَشْهَدُ اَنْ لا اِله اِلاّ الله وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ؛ گواهى مى‌دهم که جز خداوند معبودى نیست، یگانه و بى شریک است.»
آن حضرت در ادامه و در فرازی دیگر از نهج البلاغه می‌فرماید: «این شهادت و گواهى من به حقیقت توحید یک شهادت ساده نیست، بلکه شهادتى است که خلوص آن آزموده شده و عصاره و جوهره آن را در عمق عقیده خود، جا داده‌ام نه تنها زبان من که با تمام ذرات وجودم و اعماق روح و جانم به آن گواهى مى‌دهم، نه یک شهادت و گواهى زودگذر، بلکه شهادتى که تا خداوند ما را زنده دارد، به آن پایبندیم و آن را براى صحنه‌هاى هولناکى که در پیش داریم، ذخیره کرده‌ایم.
حضرت على(علیه السلام) پیش از آنکه دیگران را به سوى این حقیقت بزرگ (توحید) دعوت کند، خود مظهر تمام عیار آن بود. در تمام عمرش لحظه‌اى بر بت سجده نکرد و گرد و غبار شرک بر دامان پاکش ننشست. هر گامى برمى‌داشت براى خدا و هر حرکتى مى‌کرد، براى جلب رضاى او بود. از آغاز عمرش تا پایان عمر پیامبر(صلی الله علیه و آله) همه جا در خدمتش بود و از جان و دل مى‌کوشید.
داستان معروف پیکار او با «عمرو بن عبدود» در آن هنگام که عمرو، بر زمین افتاده بود و حضرت مى‌خواست کار او را یکسره کند، معروف است؛ آرى! سپاهیان اسلام با کمال تعجب دیدند که در این لحظه حساس، على(علیه السلام) توقف کرد (و شاید برخاست و کمى راه رفت) سپس برگشت و کار عمرو را یکسره کرد. هنگامى که از علت این ماجرا پرسیدند، فرمود: او به مادرم دشنام داد و آب دهان بر صورتم افکند، من ترسیدم اگر آخرین ضربه را بر او وارد کنم، به خاطر هواى نفس باشد، او را رها کردم تا خشم من فرونشست، سپس براى خدا او را از بین بردم.
هنگامى که بعضى از یارانش پیشنهاد شرک آلودى به او کردند که براى تقویت پایه‌هاى حکومتت در بیت المال مسلمین تبعیض روا دار و سرشناسان و سردمداران را از
 بیت المال سیر نما، فرمود: «آیا به من پیشنهاد مى‌کنید که براى پیروزى خود، از جور و ستم در حق کسانى که بر آن‌ها حکومت مى‌کنم، استمداد جویم؟ به خدا سوگند تا عمر دارم و شب و روز برقرار است و ستارگان آسمان در پى هم طلوع و غروب مى‌کنند، دست به چنین کارى نمى‌زنم.»
آن حضرت وقتی  به نماز مى‌ایستاد، آن چنان غرق صفات جمال و جلال خدا  مى‌شد که جز او نمى‌دید و به غیر او نمى‌اندیشید، آن گونه که در حدیث معروف آمده است که در غزوه احد پاى مبارکش تیرخورد، در حالی که بیرون آوردن آن بسیار دشوار بود اما رسول خدا(صلی الله علیه و آله) دستور داد که در حال نماز آن تیر را از پای مولا بیرون بکشند.
این روایت نشان دهنده اوج انس مولای متقیان با پروردگار متعال است که آن  حضرت هنگام عبادت خدا، جز خدا نمی دید
 و این همان توحیدباوری محض است.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.